«ستاری» و «بابایی» همرزمانی جدایی ناپذیر
«همرزم» واژهای زیبا در دیباچه جنگ است که در میان اسامی ثبت شده در آن، نام شهیدان عباس بابایی و منصور ستاری درخشندگی خاصی دارد.
اشک شوق ستاری برای سلامتی همرزمانش
اغلب فرماندهان حاضر در دفاع مقدس از شاخصه های اخلاقی والایی برخوردار بودند. شهید ستاری به عنوان یکی از همین فرماندهان، تعهد و دلسوزی عجیبی نسبت به نیروهایش داشت.
روزی که ستاری همرزمش را تنبیه کرد!
ماموریت به خوبی انجام گرفته بود. اما در جلسه بررسی نقاط ضعف و قوت عملیات ناگهان شهید ستاری به من اشاره کرد و گفت: فاجانی را بازداشت کنید!
خاطراتی از شهید ستاری در گفتوشنود با سرهنگ سید علی حسینی؛
سرنوشت ساخت ماشین برای قشر ضعیف چه شد؟
ستاری آدم خاکی بود. معمولاً بعدازظهرها ساعت پنج عصر به بعد از پروژههای فرماندهی لجستک بازدید میکرد. هنگام سرکشی روی یک چارپایه فلزی مینشست و به کارها نظارت میکرد.
http://sattari.ir.servercms3.com/cms/tree/imgs/iconCheckAll.gif
بگذار از من ناراحت شود نه از نظام!
وقتی پای عشق و تعهد به نظام اسلام پیش می آمد، شهید ستاری حاضر بود تقصیرها را به گردن بگیرد تا مبادا در نظر یک فرد نسبت به نظام اسلامی کوچکترین تغییری صورت بگیرد.
ابتکارات شهید ستاری دفاع هوایی در ایران را متحول کرد
امیر سرلشکر شهید «منصور ستاری» فرمانده نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس، در بحبوحه محدودیتها و حملات دشمن بعثی، طرحهای ماندگاری را به یادگار گذاشت که حاصلش صیانت از کشور و حفظ تمامیت آسمان کشور بود.
ذکاوت ستاری میگهای عراقی را فراری داد
ستاری شروع کرد به انگلیسی صحبت کردن. انگار می خواست دشمن صدایش را بشنوند. من بیش از 30 مایل با هواپیماهای عراقی فاصله داشتم، اما ستاری می گفت: الان ده مایل با میگ 23 دشمن فاصله داری، قبل از اینکه به هدف برسند آنها را خواهی زد!
شبی که بغض اردستانی ترکید
زمین لغزنده بود و هوا تاریک، به زحمت خودمان را به امامزاده رساندیم. جای دور افتاده ای بود. فانوسی که با خودمان آورده بودیم را روشن کردیم، شهید بابایی با صدای حزینش شروع به خواندن دعای کمیل کرد، بغض اردستانی ترکید و صدای نالهاش بلند شد.
ایثار ستاری تمامی نداشت
کل منطقه آلوده به گازهای شیمیایی بود. پیرمرد جهادگر بدون ماسک روی لودر کار می کرد. ستاری از ماشین پیاده شد و به طرف پیرمرد رفت. ماسکش را درآورد و به او داد.
پا به پای سرباز
ماله به دست گرفت و همراه با سرباز وظیفه مهندسی رزمی، مشغول به کار بنایی شد. سرباز نمیدانست مردی که در کنار او ایستاده و در زیر آفتاب سوزان پایاه هوایی ملات را تولید میکند، کسی جز فرمانده نیروی هوایی نیست!