ترس از سلطه غرور
شهید یاسینی به من نگاهی کرد و گفت: از دست من ناراحت نباش، برادرم برای هدفش شهید شده و اجرش نزد خدا محفوظ است، اگر این لوح را اینجا قرار بدهم، می ترسم غرورش مرا بگیرد.
مأموریتی عجیب
در همین فاصله ای که در اتاق منتظر بودم شهید اردستانی به خاک دشمن رفته و عملیاتی را به سرانجام رسانده بود. من که تازه متوجه قضیه شده بودم، به شوخی گفتم: خوب شد با یک تیر دو نشان زدی. هم از مهمانت پذیرایی کردی و هم مأموریت جنگی انجام دادی.
از خانه تا دانشکده افسری
منصور دست به نرده ها گرفت و پلهها را یکی دوتا کرد. چند کلاغ روی درخت های کاج حاشیه پرسه می زد منصور خود را توی صف جا داد. افسر جوانی دست ها را از پشت به هم گره کرده و صاف و عصا قورت داده ایستاد روبروشان و توضیح داد که باید بروند انبار و وسایل شخصی شان را تحویل بگیرند.
قهرمان آسمان
فراموش نمی کنم که در این هنگام به اتفاق دوستان پدافندی به آسمان چشم می دوختیم و هر یک با خوشحالی به دیگری می گفت: نوع مانورش را می بینی؟ این حاج مصطفی است!
تا آخر ایستادهایم
شهید منصور ستاری نمونه بارزی از یک ارتشی ولایتمدار بود که چون خود را وقف خدمت به اسلام و انقلاب کرد، زندگی اش رنگ خدایی گرفت. او از بازماندگان نسلی بود که آوینی در خصوص شان گفته است: ˝ما در جنگ انسان دیدیم ما یافتیم آن چرا که دیگران نیافتند".
«رمضان» سرآغازی بر تحول در نیروی هوایی
عملیات رمضان در ماه رمضان تابستان ۶۱ آغاز شد، این عملیات دستاوردها و تجربیاتی به ارمغان آورد که زمینهساز تحولات بعدی در دفاع از آسمان کشور شد.
فرمانده مبرز
یشکسوت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شهید منصور ستاری را فرماندهای مبرز شناخته و مهمترین ویژگی او را که دانش و خلاقیت این فرمانده میداند.
پذیرای تغییرها
سال 1364، مسول لشکر 14یگان دریایی ویژه امام حسین بود و به واسطه شهید عباس بابایی در جزیره خارک خدمت رسانی کرد. روزهای آشنایی و دوستی با دو فرمانده بزرگ، ریشه در کوران حملات دشمن و روزهای دشوار جنگ دارد.
نگاه ویژه به دانشافزایی نیروی انسانی
شهید منصور ستاری راه بر محدودیتها بسته بود و این حرکت، از آغاز راهش چه در دانشکده افسری و چه در مقام فرماندهی نهاجا، ممتد و مستمر بود.
کلامش عزمها را جزم کرد
کلام شهید اردستانی آنچنان نافذ بود و ایمان و اخلاصش چنان تأثیری بر جمع گذاشت که به یکباره نشاط رزم بر دوستان حاکم شد.