ناگفته‌ها

خلاقیت «منصور» و رادارها

خلاقیت «منصور» و رادارها

شهید ستاری خلاقیت‌ها و نوآوری‌های متعددی در عرصه پدافند هوایی داشت و استفاده از رادارهای جی‌پی‌اس‌الون در شکل و ساختاری که تا آن موقع معمول نبود یکی از خلاقیت‌های ایشان در ور دوران دفاع مقدس به شمار می‌رود.

پشت و پناهی به قامت کوه

پشت و پناهی به قامت کوه

"ستاری یک پشتوانه محکم و قدرتمند نیروهای خود محسوب می شد و بودن ایشان قوت قلبی بود برای همه اطرافیان، همرزمان و حتی کشور."

متفاوت و مؤثر عمل می‌کرد

متفاوت و مؤثر عمل می‌کرد

یشکسوت نیروی هوایی ارتش جمهوری‌ اسلامی ایران، شهید منصور ستاری را فرمانده‌ای مبرز شناخته و مهم‌ترین ویژگی او را که دانش و خلاقیت این فرمانده می‌داند.

روایت «وحدتی» که منجی خوزستان شد

روایت «وحدتی» که منجی خوزستان شد

تاریخ هیچ‌گاه یاد و خاطره پایگاه وحدتی، خلبانان و رزمندگان این پایگاه را از یاد نخواهد برد. دلاوری‌ها و ازخودگذشتگی‌های به یادگار مانده از آنان به کاری کارستان و نجات خوزستان منجر شد.

فجر کوثر(بخش دوم)
رزمنده و فرمانده

فجر کوثر(بخش دوم)

یادت هست و یادم هست در آن عملیات، ماسک خودت را به راننده لودر اهل زنجان از جهاد سازندگی استان زنجان داده بودی و از آن تاریخ دیگر هیچ بویی را متوجه نمی‌شدی.

فجر کوثر(بخش نخست)
رزمنده و فرمانده

فجر کوثر(بخش نخست)

خاطرم هست گفتی نگرانی‌ات بی مورد است و از توکل گفتی و توجه. همین موضوع قوت قلبی شد و فهمیدیم که می‌شود...

فرمانده‌ای به عظمت تاریخ

فرمانده‌ای به عظمت تاریخ

امیر سرتیپ محمد علی شاه‌حیدری، از فرماندهان دوران شهید ستاری در نیروی هوایی است سرتیپ شاه حیدری، که در آماد و پشتیبانی نیروی هوایی یار و همراه شهید ستاری بوده است خاطراتی از این فرمانده آسمانی، ویژگی‌ها و ابتکارهایش دارد

فرمانده ذاتی
گفتار

فرمانده ذاتی

ستاری ساعت‌ها را چه در حال انجام کار، حین بازدید یا در دفترش می‌اندیشید و به چیزی می‌رسید و می‌گفت الان این کار را بکنید. خلبانان این موارد را در نظر میگرفتند و انتصاب ایشان برای فرمانده نیرو مورد قبول همه بود.

ترس از سلطه غرور

ترس از سلطه غرور

شهید یاسینی به من نگاهی کرد و گفت: از دست من ناراحت نباش، برادرم برای هدفش شهید شده و اجرش نزد خدا محفوظ است، اگر این لوح را اینجا قرار بدهم، می ترسم غرورش مرا بگیرد.

مأموریتی عجیب

مأموریتی عجیب

در همین فاصله ای که در اتاق منتظر بودم شهید اردستانی به خاک دشمن رفته و عملیاتی را به سرانجام رسانده بود. من که تازه متوجه قضیه شده بودم، به شوخی گفتم: خوب شد با یک تیر دو نشان زدی. هم از مهمانت پذیرایی کردی و هم مأموریت جنگی انجام دادی.