دیدار در آسمان
دو دوست دیرین. یکی چشم بر آسمان داشت از پشت اسکوپ رادار و آن دیگری، از میان ابرها حافظ دوستان زمینیاش بود. عباس و منصور، دو دوستی که دل در گروی آسمان داشتند و قرارشان را برای دیدار معبود همانجا انتخاب کردند.
منصور ستاری به اذعان همسنگرانش، یک فرمانده مقتدر، منظم و دقیق بود. جز یکبار، جاری شدن اشکهای او دیده نشد؛ آن هم بعد از آخرین دیدار با عباس، وقتی خبر شهادتش را شنید.
۱۴ مردادماه ۱۳۶۹ روز پیش از واقعه، عباس برای ماموریتی ویژه در دل خاک عراق آماده میشود. به دلیل جلوگیری از خطرات، خلبانان فرمانده از ماموریت های اینچنینی منع شده بودند، اما این ماموریت نانوشته بر دفتر سرنوشت عباس بابایی نوشته شده بود. منصور که مطلع میشود، تلفنی با عباس گفتوگو میکند تا او را از این ماموریت منصرف کند. اصرارهای منصور هم کارساز نشد. می گفت: عباس به دلم بد افتاده، از این ماموریت صرف نظر کن.
اما پاسخ عباس همان لبخند همیشگی بود و این جمله که منصور را آرام کرد:" نگران نباش منصور جان، هرچه خدا بخواد همون میشه..."
منصور حق داشت نگران باشد. تکه ای از روح و کالبد او را در جسم و جان و روح او دمیده بودند... ستاری و بابایی آنچنان با هم هماهنگ بودند که گویی یک روح در دو بدن هستند.
همکاریهای مشترک شهید منصور ستاری و شهید عباس بابایی نتایج شگرفی در عملیات گوناگون رقم زده بود.
منصور ستاری، طرحهای نوآورانه ارائه میداد و عباس بابایی، پشتیان و عملکننده این طرحها بود.
طرحهای ارائه شده توسط منصور ستاری به عباس بابایی آن چنان دقیق و مبتکرانه بود که دیگر ارائه طرح از سوی ستاری در خصوص پدافند هوایی وحتی نیروی هوایی به امری غیر منتظرانه تعبیر نمیشد. نوآوری و تخصص با شهامت خلاقیت پیوند خورده بودند و نتیجههایی ماندگار رقم میزدند.
عباس و منصور وداع میکنند. صبح روز پانزدهم مرداد ماه سال 1366 مصادف با روز عید قربان، با همراهی کابین دومش، سرهنگ نادری پس از شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.
پایگاه هوایی به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد، برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هرچه سریعتر اقدام کنید.
مدت کوتاهی از اعلام این موضوع نگذشته بود کهدوباره تماس برقرار شد.
در حالی که گریه امانش نمیداد گفت: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یکی از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین به شهادت رسیده است.
عباس بابایی پس از انجام دادن ماموریتش، ظفرمند بازمیگردد. به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار میگیرد و به آسمانی میشود.
فرمانده استثنائی
شهید عباس بابایی نام خود را به عنوان یکی از پیشنازان دفاع از آسمان کشور ماندگار ساخته است. با ورود هواپیماهای پیشرفته اف – ١٤ به نیروی هوایی، بابایی که جزو خلبانهای تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف – ٥ بود، به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف–۱۴ انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.
او با با توانمندی که در طول سالهای پیش و حین دفاع مقدس از خود نشان میدهد به سمت معاونت عملیات فرماندهی نهاجا انتخاب میشود.
او با بیش از ٣٠٠٠ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاهها و جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد.
عباس، چهره آشنا و دوست داشتنی پدافندیها بود.
او از سال ١٣٦٤ تا هنگام شهادت، بیش از ٦٠ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رساند.
رعد منصور و عباس
از سال ۱۳۶۷، تعامل سازنده منصور ستاری و عباس بابایی، در یک شکل و یاختار تازه به یاری کشور میآید.
مدرسهای متروکه در اهواز، محل قرارگاه رعد میشود و نقطه عطفی در بخش عملیاتی و آفندی نیروی هوایی پدید میآید. عباس بابایی در بخش عملیات و منصور ستاری در بخش پدافندی با کمک یکدیگر، کرهایی را به سرانجام میرسانند که تا کنون باوری بر انجامشان آن هم در آن شرایط نیست.
در مدرسهاي واقع در گروه پدافند اهواز تشكيل شد و اين قرارگاه با ابداعات و ابتكارات اين دو شهيد گرانقدر و نيز جانفشانيهاي ديگر كاركنان پدافندهوايي، طي عمليات والفجر 8 و بعد از آن موفقيتهاي بزرگي كسب كرد. خاطره شهداي پدافند هوایی از جمله شهيد بابايي و شهيد ستاري و... گرامي باد.
گزارش از پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری
پایان پیام/
نظر دهید