از رادار تا پرواز
شهید منصور ستاری، برای آموختن پراشتیاق و آماده بود، اگرچه فرماندهی را بر عهده داشت و مشغله فراوان احاطهاش کرده بود، برای اعتلای نیروی هوایی گامهای بلندی برداشت و خودش آستین همت بالا زد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری، «خلبان» و «رادار» را دو رکن مهم و شناخته شده دفاع هوایی است که در نیروی هوایی کشوری ظهور و بروز دارد. فرماندهان نیروی هوایی بر اساس شایستگیهایشان، در طول دوران نیروی هوایی از میان خلبان بودهاند یا جزو راداریهای نیرو بوده و به این جایگاه رسیدهاند. این دو بخش مقوم و مکمل یکدیگرند. از لحظهای که خلبان از زمین برمیخیزد و چرخهای هواپیما بسته میشود، بخش قابل توجهی از ارتباط و آگاهیاش با محیط پیرامونی را به وسیله برقراری ارتباط با کنترل راداری کسب میکند.
وقتی یک خلبان جنگنده، قرار است نقطهای را مورد هدف قرار دهد، باید لحظهبهلحظه گوش بهزنگ راهنماییهای راداری باشد. کنترل راداری است که به او میگوید کدام نقطه و در چه زمانی انجام دهد. دقت و حساسیت مورد نیاز بالا برای رسیدن به هدف مطلوب، باید به چه نقطه ای برسد که بتواند به هدف مطلوب برسد.
اینکه خلبان در چه لحظهای شاسی را فشار دهد تا زمانی که به نقطه هدف برسد و بمبها را رها کند لحظاتی مهم و سرنوشتساز است که در همکاری و تعامل میان خلبان و رادار، به نتیجه مطلوب میرسد. این تعامل و همکاری نیازمند شناخت متقابل هر دو بخش از مأموریتها و حساسیتهای یکدیگر است.
آگاهی و شناخت کافی از همه این حوزهها شاید در عهده هر کسی نباشد. شهید منصور ستاری، فرمانده آسمانی نیروی هوایی در تلاش بود تا با شناخت و آگاهی کافی از بخشهای نیرو، دفاع هوایی را به سوی اعتلا سوق دهد.
هر فردی شایستگی هایی دارد و این شایستگی ها به شکل و شیوه های خاص ظهور و بروز مییابد. مهمترین ویژگی شهید ستاری این بود که آستین بالا میزد و طرح های نیرو را خودش پیگیری میکرد. همراهی و ایستادن کنار پروژه، اشکالات را برطرف کردن و به سرانجام رساندن کارها، یکی از امتیازات فرماندهی او است. ابراز علاقه ای هم که به خلبانی و دیگر موارد داشت، در راستای احاطه به تمامی نیازها و گام برداشتن در مسیر برطرف کردنشان بود.
3 پروژه مهم و نقش پررنگ فرمانده
اواخر سال 65 که شهید ستاری فرماندهی نیروی هوایی را به عهده گرفت جنگ در اوج خودش بود و کشور خود را برای شرکت در عملیات کربلای 4 آماده میکرد.
قرار بر این بود که عملیات کربلای 4 و 5، آخرین عملیات باشد و به سمت قطعنامه و سازمان ملل برویم که حادث نشد. بعد از پایان دفاع مقدس، بازسازی، بهسازی، نوسازی و قطعهسازی در نیروی هوایی به طور جدی دنبال شد.
بازسازی و بهسازی نیروی هوایی عمدتاً در حیطه بخش مهندسی بود و بر مناطق بمباران شده نیروی هوایی مانند پایگاه هوایی و رادار تبریز تمرکز داشت.
شهید ستاری برنامهای گذاشته بود که به طور مستمر هر روز یا یک روز در میان بعد از ظهرها، به پایگاه هوایی قصرفیروزه می رفت و انبارهای بزگ نیروی هوایی سرکشی میکرد. این انبارها با ارتفاع 9متر، وسعتی یک و نیم هکتاری دارند. شهید ستاری با قطعههای انبار شده در این انبارها برمیخورد. از قطعههای کوچک و بزرگ هواپیما در این انبارها دیده میشود اما تعداد زیادی موتور هواپیماهای ملخدار کوچک توجه ستاری را به خود جلب میکند.
فرمانده نیروی هوایی که همواره در فکر و اندیشههای بلند در سر میپروراند، به این فکر می افتد که با استفاده از امکانات و ابزارهایی که در نیروی هوایی وجود دارد، از جمله همین موتورها، هواپیماهای جدید را بسازند. آشیانه سیاه در دوشان تپه میزبان این کار و موضوع ساختن هواپیمای تکموتوره آغاز میشود.
مدت زیادی طول کشید تا با وجود محدودیتهای فراوان و پیچیدگیهای کار، ساخت هواپیمای تکموتوره به اتمام برسد. حال، تعدادی از این هواپیماها ساخته شده بود که به ارزیابی و تست میدانی نیاز داشت.
اما چه کسی این کار را انجام میداد؟
استاد خلبانی که روی این موتورها و خلبان ها تست انجام می داد، تیمسار خلبان حبیبالله صادقپور بود. مرحوم صادقپور، جزو اساتید هواپیمای اف 14 به شمار میآمد و در زمان شروع جنگ، فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود. صادقپور همچنین فرمانده دانشکده خلبانی نیروی هوایی و از اساتید برجسته نیروی هوایی بود. هنگامی که تیمسار صادق پور این هواپیماها را تست میکرد شهید منصور ستاری هم در کنار او می نشست و به اتفاق پرواز می کردند. این دو به اتفاق یکدیگر تمامی مراحل تست و پرواز را از آغاز تا ارزیابیهای نهایی با همراهی یکدیگر انجام میدادند.
این دو با یکدیگر برای حل سختیهایی که برای این کار تحمل میکردند، اما علیرغم این، برای حل مشکلات کوچک و جزیی هواپیماها خودشان پا به میدان عمل میگذاشتند. در دورهای که قرار بود دانشکده خلبانی از قلعه مرغی تهران به پایگاه هوایی کوشک نصرت قم منتقل شود، مرحوم صادق پور به همراه تیمساری ستاری مسیر پروازی خود را از قلعه مرغی آغاز میکردند و به قم میرسیدند. این دو با هواپیماهای ساختهشده، در پایگاه کوشک نصرت مینشستند. با وجود نگرانیهایی که نسبت به این هواپیماها و مشکلاتشان وجود داشت، خطرها را به جان میخرید و برای پیشرفت نیرو یک گام به جلو، فرمانده نیرو پا به میدان میگذاشت. این کار فرمانده نیروی هوایی و پیشگام شدن اش در چنین اقدامی، انگیزهای مضاعف به نیرو میبخشید.
آغاز هدایتها
پس از این بازسازیها، در مسیر پروازی این بار از کوشک نصرت به سمت قلعه مرغی، صادق پور به شهید ستاری میگوید: از این جا به بعد خودتان هواپیما را هدایت کنید. شهید ستاری هواپیما را هدایت میکند و به خوبی در فرودگاه قلعه مرغی به زمین مینشاند. این روند به صورت مستمر ادامه مییابد و شهید ستاری خلبانی با این هواپیما را در کنار صادقپور ادامه میدهد.
در نیروی هوایی، خلبانی که برای اولین بار کار فرود موفقیتآمیز را انجام میدهد توسط دیگر دانشجویان به شکلی خاص استقبال میشود. سطلی آب روی سر تازه خلبان میریزند یا او را به استخر آب میاندازند. بچههای نیرو از انجام این کار آن هم با فرمانده شان خجالت میکشند و لی شهید ستاری که به خوبی میشناسند اجازه این کار را میدهد و میگوید شما کارتان را انجام دهید. سطل آب را روی سر شهید منصور ستاری میریزند و از این به بعد راه برای پروازهای بیشتر فرمانده نیروی هوایی هموار میکند.
پرواز
پس از این هواپیما، فرمانده نیروی هوایی، خلبانی را با دیگر هواپیماها ادامه میدهد. اما بیشتر اوقات با همین هواپیمایی که با مرحوم صادقپور ساخته شد، پرواز میکرد.
مرحوم صادقپور که در کنار این پروازها، ساعات پرواز شهید ستاری را به تفکیک دقیقه و ثانیه ثبت و یادداشت میکرد. انگیزه بالای شهید ستاری برای آموختن دانش پرواز و به طبع آن کمک به اعتلای نیرو باعث شد تا بتواند تخصص پرواز را در کنار دیگر محورهایی که برای آموختن انتخاب کرده بود، به خوبی فرابگیرد.
امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
نظر دهید