پرواز در سکوت

  • 1399/02/09 - 15:46
  • تعداد بازدید: 2824
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

پرواز در سکوت

شهید یاسینی روحیه سلحشوری داشت، آن‌هایی که او را از نزدیک می‌شناختند معتقدند هیچ گاه تحت تأثیر شرایط بحرانی قرار نمی گرفت و تنها به انجام موفقیت آمیز مأموریت می اندیشید و تا خطری جدی مأموریت را تهدید نمی کرد، از آن منصرف نمی‌شد.»

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری، از یاران و همراهان شهید علیرضا یاسینی معاون هماهنگ کننده نیرو و خلبان تیزپرواز کشورمان، سرهنگ خلبان محمد حسن زندکریمی است؛ این پیشکسوت نیروی هوایی ارتش که تجربه مأموریت‌های گوناگونی را دوران دفاع مقدس داشته است، خاطره‌ای از شهید یاسینی بیان می‌کند که خواندنی است:

 

«زمستان بود و هوای پایگاه همدان به شدت سرد، لکه های پراکنده ابر در آسمان دیده می شد. من در جلو گردان پروازی قدم می زدم و در افکار خود غوطه ور بودم. با آمدن شهید یاسینی که در آن زمان معاونت عملیات پایگاه را به عهده داشت به خود آمدم، سلامی کردم و او پس از احوالپرسی گفت: آقای کریمی آمادگی دارید یک مأموریت بروید؟ 

گفتم بله آماده‌ام. 

- البته من خودم هم می آیم.

- هدف كجاست؟

- کرکوک.

ما آن روز پس از انجام توجیه و کارهای مقدماتی پروازی در ساعت مقرر به سوی هواپیماهایمان حرکت کردیم. پس از بررسی‌های مقدماتی هواپیماها، در یک دسته ۳ فروندی از پایگاه برخاسته و در موقعیت مناسب پروازی قرار گرفتیم. در این مأموریت شهید یاسینی رهبری دسته پروازی را بر عهده داشت و قبل از پرواز یاد آور شد: بچه ها مأموریت باید در سکوت کامل رادیویی انجام شود. هیچ کس حق مکالمه ندارد.

ما هم اطاعت کرده و در کنار هم به پروازمان ادامه دادیم. وقتی که نزدیک مرز رسیدیم ارتفاعمان را کم کردیم. جناب یاسینی آنقدر ارتفاع پایین پرواز می کرد که به نظر می رسید هواپیما روی زمین حرکت می کند.

با سکوت کامل از مرز گذشتیم و نزدیک هدف رسیده بودیم که آتشبارهای دشمن به رویمان آتش گشودند. در این لحظه هواپیمای شماره ۳ مورد هدف موشک زمین به هوای دشمن قرار گرفت و خلبان‌های آن با چتر بیرون پریدند. یک لحظه ناراحت شدم و کنترل خودم را از دست دادم، خواستم بروم روی موج رادیوی هواپیمای شماره یک (شهید یاسینی) و بگویم برگردیم، دیدم که هواپیمای شماره یک همان طور به سوی هدف در حال پرواز است. چیزی نگفتم و پشت سر او به پرواز ادامه دادم.

برای منحرف کردن موشکهای دشمن مرتب مانور کرده و با سرعت ۵۰۰ نات به سوی هدف پرواز می کردیم. نزدیک هدف که رسیدیم، با انتخاب سمت و زاویه مناسب، ارتفاع گرفته و روی هدف شیرجه زدیم و بمبهایمان را رها کردیم. پس از بمباران، مسیر بازگشت را پیش گرفتم. در این لحظه روی موج رادیوی هواپیمای شماره یک رفتم و گفتم:

- جناب یاسینی چرا موقعی که شماره ۳ را زدند از ادامه پرواز منصرف نشدید؟ 

شهید یاسینی پاسخ داد: اگر بر می گشتیم تأثیری نداشت، فقط مأموریت انجام نمی شد.

با روحیه سلحشوری که داشت، هیچ گاه تحت تأثیر شرایط بحرانی قرار نمی گرفت و تنها به انجام موفقیت آمیز مأموریت می اندیشید. بنابراین تا خطری جدی هواپیمایش را تهدید نمی کرد، هیچ گاه از ادامه آن منصرف نمی‌شد.»

 

شهیدعلیرضا یاسینی از یاران شهید منصور ستاری 15 دی ماه 1373 همراه با جمع دیگری از فرماندهان بلندپایه نیروی هوایی ارتش، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


پایان پیام/

 
  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه,همسنگران شهید
  • کد خبر : 283
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید