مهمان تازه‌وارد و عزم منصور

  • 1399/02/13 - 11:57
  • تعداد بازدید: 1596
  • زمان مطالعه : 1 دقیقه
پشت جلد

مهمان تازه‌وارد و عزم منصور

خودش آستین بالا زد. گچ به دست گرفت و نقطه‌های استقرار سامانه موشکی را نشان کرد. به دیگران هم نکات را گوشزد کرد و ضرورت‌ها و زیر ور بم کار را آموخت. آفتاب پایین نرفته بود که یکی از سایت‌ها مستقر شد و مهیای عملیاتی شدن. لبخند را می‌شد در چشمان منصور مشاهده کرد.

 


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری، مهمان تازه وارد، راه نمی‌آمد، راه نمی‌افتاد. سایت‌ها و زیرساخت‌ها برای استقرار سامانه موشکی اس-200 مهیا بود اما راه‌اندازی این سامانه تا مرحله اجرا فاصله داشت.تعدادی از پرسنل نهاجا، برای راه اندازی سامانه اس200 دوره دیده بودند اما راه تا عملیاتی شدن سامانه، صعب بود و پرمشکل. اختلاف‌ها میان پدافند هوایی و اداره مهندسی، یکی از گردنه‌ها بود.


«منصور»، گلایه‌مند از تأخیر در راه‌اندازی سامانه‌، کارها را پیگیری می‌کرد و روزی نبود که ز مسئولان این طرح، روند پیشبرد را جویا نشود و راه‌کارها ارادئه ندهد. مشکلاتی را که مانع راه اندازی سایت اس 200 می‌شد، جویا بود و برای راه‌اندازی این سایت‌های آستین بالا زده بود.


سمنان، قرار بود میزبان یکی از این سامانه‌ها باشد. مکان‌یابی استقرار هنوز انجام نشده بود.، گره کار به دست خودش باز می‌شد، دستورالعمل‌ها در دست، بی وقفه و در فاصله کم‌تر از یک روز، زیر و بم سامانه را مطالعه کرد. آفتاب نزده خودش را به سمنان رساند. خودش گچ به دست گرفت و بر اساس محاسباتی که انجام داده بود، محل‌ها را مشخص کرد. تا عصر همان روز یکی از سایت‌ها، در محل جایابی شده مستقر بود و برای عملیاتی شدن آماده شده بود.  می‌شد و کلید کار را زد. تا پایان تحقق کار پیگیر بود و به دنبال راه‌اندازی. آستین‌های شهید منصور ستاری همیشه برای کارهای دشوار و ناممکن تاخورده بود.


بعد از ظهر، آفتاب که خود را مهیای فردای دیگری می‌کرد لبخند را می‌شد در چشمان منصور مشاهده کرد.



 

  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه
  • کد خبر : 249
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید