مأموریت غیرممکنی که انجام شد

  • 1399/07/16 - 14:23
  • تعداد بازدید: 2137
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

مأموریت غیرممکنی که انجام شد

جمعی از متخصصان یکی از یگان­‌های نیروی هوایی پس از تشکیل چند جلسه، به اتفاق اعلام کردند که قطعات حساس هلی­کوپترها به علت نگهداری در انبارهای رو باز و تأثیر عوامل جوی بر آنها زنگ زده و فرسوده شده‌اند و به هیچ وجه قابلیت بازسازی ندارند.

 


جمعی از متخصصان یکی از یگان­‌های نیروی هوایی پس از تشکیل چند جلسه، به اتفاق اعلام کردند که قطعات حساس هلی­کوپترها به علت نگهداری در انبارهای رو باز و تأثیر عوامل جوی بر آنها زنگ زده و فرسوده شده‌اند و به هیچ وجه قابلیت بازسازی ندارند.


اصر فرزدی از رزمندگان و متخصصان دوران دفاع مقدس است. او در خاطراه‌ای از شهید منصور ستاری روایت می‌کند: هلی­کوپترهای «اچ-۴۳» ۱۵ سال بود که از رده پروازی کنار گذاشته شده بودند. تیمسار ستاری (شهید سرلشکر منصور ستاری  فرمانده نیروی هوایی ارتش) کار تعمیر و بازسازی آنها را به جمعی از متخصصان یکی از یگان­‌های نیروی هوایی سپرد. آنها پس از تشکیل چند جلسه، به اتفاق اعلام کردند که قطعات حساس هلی­کوپترها به علت نگهداری در انبارهای رو باز و تأثیر عوامل جوی بر آنها زنگ زده و فرسوده شده‌اند و به هیچ وجه قابلیت بازسازی ندارند.


اعضای کمیسیون به طور شفاهی نظر خود را به اطلاع تیمسار ستاری می‌رسانند. تیمسار که مصرانه تصمیم داشتند این هلی­کوپترها بازسازی شوند، از فرماندهان آن یگان می‌خواهند نتیجه کمیسیون را نوشته و ۲۵ نفر اعضای جلسه زیر آن را امضا کنند.


تیمسار ستاری چند روز پس از اینکه گزارش مکتوب متخصصان را دریافت کردند، به آشیانه فرماندهی لجستیکی آمدند و ما را جمع کردند و گفتند: بازسازی هلی­کوپترهای «اچ-۴۳» را به متخصصان فلان یگان سپردیم، ولی آنها نامه نوشتند و گفتند: «چون قطعات فرسوده شده است، این کار غیرممکن است». شما در بازسازی هواپیمای «تی-۳۳» نشان دادید که حتی از قطعات زنگ زده و از رده خارج شده هم می‌توان بهترین استفاده را برد. با ایمانی که به کار و توانایی شما دارم، می‌خواهم باز سازی «اچ-۴۳» را نیز به شما بسپارم.


ما برای اینکه به تیمسار پاسخ قطعی بدهیم، ابتدا هلی­کوپترها را بازدید کردیم و سپس گفتیم: «این کار شدنی است. ما هم تا جایی که در قدرت­مان باشد، در این زمینه کوتاهی نخواهیم کرد. تنها تقاضایی که داریم، قطعه و لوازم یدکی در اختیارمان گذاشته شود تا وقفه­ ای در کار پیش نیاید.» تیمسار از پاسخ مثبت ما بسیار خوشحال شدند و گفتند: «از لحاظ تأمین قطعات مشکلی نداریم. ولی باز جلسه­ ای تشکیل می‌دهیم و راه‌های رفع موانع احتمالی را بررسی می‌کنیم.»


جلسه برگزار شد و طی آن راه­‌های انجام کار و رفع موانع بررسی شد و ما کار را آغاز کردیم. تیمسار هر روز برای بازدید به آشیانه می‌آمدند و پرسنلی را که بر روی هلی­کوپتر کار می‌کردند، تشویق می‌کردند.


مقداری که از کار بازسازی گذشته بود، روزی تیمسار تابلویی را آوردند و در جلوی در آشیانه نصب کردند. همه پرسنل مشتاق بودند که آن را از نزدیک ببینند. همه به پای تابلو رفتیم و با تعجب دیدیم تابلویی در کار نیست. تیمسار صورت جلسه کمیسیونی را که ۲۵ نفر از متخصصان زیر آن را امضا کرده بودند، بزرگ کرده و بصورت تابلو در آورده بودند.


این کار تیمسار، انگیزه ما را بیشتر از پیش بالا برد و در حقیقت یک نوع اخطار به کسانی بود که از ابتکار و نوآوری دوری می‌جستند. چرا که پرسنل ما پس از چند ماه تلاش و کوشش اولین فروند از این هلی­کوپترها را برای پرواز آماده ساختند.


 


امیر سرلشکر منصور ستاری پانزدهم دی‌ماه 1373 همراه با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی نزدیک فرودگاه اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


 


انتهای پیام


 

  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه
  • کد خبر : 56
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید