خستگی را خسته کرد

  • 1400/03/23 - 14:05
  • تعداد بازدید: 1853
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

خستگی را خسته کرد

سیم کشی قسمت تحتانی هواپیما کار بسیار سختی بود. هر کسی این کار را انجام می داد، 20 دقیقه بیشتر دوام نمی آورد، اما تیمسار ستاری چند ساعت کار کرد و از جایش تکان نخورد!

در زمان جنگ معروف بود که اول فرمانده جلو می رفت و سپس از نیروهایش می خواست پشت سرش بیایند. امیر منصور ستاری نیز اگر دستوری صادر می کرد، خودش فراتر از سمت و جایگاهی که داشت، آستین بالا می زد و دست به کار می شد؛ گاهی مثل یک نقاش ساده کار می کرد و گاهی شخصا سیم کشی هواپیمای شکاری آسیب دیده در جنگ را انجام می داد. 


روحیه خستگی ناپذیر شهید ستاری در بین همرزمانش معروف بود. او اگر دستوری صادر می کرد یا انتظار انجام کاری را داشت، خودش هم دست به کار می شد و در انجام امور مختلف، حضور فیزیکی می یافت. فارغ از اینکه فرمانده نیرو است، هیچ کاری را برای خودش عار نمی دانست و برای اینکه کارها پیش بروند، تمام قد وارد گود می شد.


تیمسار خلبان ایرج عصاره می گوید: در یکی از روزهای گرم تابستان، قرار شد شورای عالی فرماندهان نیروی هوایی در کیش برگزار شود. دو روز زودتر به کیش رفتیم، در اولین بازدید شهید ستاری متوجه زنگ زدگی فنس های اطراف پایگاه شد، بلافاصه دستور داد مسئولان پایگاه ترتیب رنگ زدن فنس ها را انجام بدهند."


تیمسار عصاره ادامه می دهد: "بعد از اینکه رنگ کاری فنس ها شروع شد، امیر ستاری برای بازدید از سیستم آب و فاضلاب رفت و کمی بعد دوباره به محل نقاشی فنس ها برگشت، وقتی که با کندی کار مواجه شد، نقاش را توبیخ کرد که چرا با نصف قوطی رنگ فقط چهار متر فنس را رنگ کرده است. بعد امیر ستاری با عصبانیت درخواست کرد یک دست لباس سربازی برایش بیاورند!"


تابستان یک طرف و گرمای سوزان جزیره کیش طرف دیگر، امیر ستاری آن روز خودش لباس سربازی به تن کرد و به همراه دو سرباز پایگاه، به رنگ کاری فنس ها پرداخت. به گفته امیر عصاره، آن روز شهید ستاری تا شب و روز بعد نیز تا ظهر که جلسه شورا شروع می شد، به کار ادامه داد. بعد لباس فرم پوشید و برای سخنرانی به جلسه رفت.


هدف شهید ستاری پیشرفت امور بود و در این مسیر هیچ کاری را برای خودش عار نمی دانست. اگر از نیروهایش می خواست کار سختی را انجام بدهند، خودش داوطلب می شد و با اشتیاق تمام به استقبال سختی ها می رفت. مهندس سید مرتضی ثنایی از همکاران شهید ستاری می گوید: "یکی از هواپیماهای شکاری در جنگ دچار آسیب شده بود، آن هواپیما کیلومترها سیم کشی لازم داشت که چند روزی به طول می انجامید. ما مجبور بودیم تا ساعت 11 شب در قسمت بمانیم و کار کنیم."

ثنایی ادامه می دهد: "یک شب هوا بسیار سرد بود. تیمسار وارد آشیانه شد و با ما شام خورد. بعد یک چهارپایه کوچک برداشت و زیر هواپیما نشست و شروع به سیم کشی کرد!"

آن روز امیر ستاری تا ساعت 11 شب یک نفس کار می کند. با توجه به اینکه در سیم کشی هواپیما مدت زمان زیادی سر و گردن و دست ها بالا نگه داشته می شد، این امر باعث می شد تا نفرات به سرعت خسته شوند و نهایتا بعد از یک ربع یا بیست دقیقه، کار را رها کرده و به استراحت بپردازند، اما امیر ستاری مرد خستگی ناپذیری بود که به عشق پیشرفت کارها و تعمیر یک هواپیمای جنگی، خستگی را خسته کرده بود.


یکی از همرزمان شهید می گوید: "آن شب تیمسار ستاری آن قدر کار کرد تا اینکه ساعت 23 تلفن دفتر آشیانه به صدا درآمد و ایشان را خواستند. رفت و کمی بعد دوباره برگشت و باز مشغول به کار شد. تا ساعت سه و نیم شب کار سیم کشی به پایان رسید. آن شب فرمانده نیرو پا به پای پرسنل کار کرد و بعد به همه بچه ها خسته نباشید گفت و خداحافظی کرد. ما هم از فرط خستگی نای حرف زدن نداشتیم. اما ته دل مان خوشحال بودیم که اگر عرق مان درآمد و خسته شدیم، فرمانده هم کنار ما زحمت کشید و کار کرد."


امیر سرلشکر منصور ستاری ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسید.



پایان پیام/
  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه
  • کد خبر : 239
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید