اوج در اوج

  • 1399/02/13 - 11:05
  • تعداد بازدید: 3865
  • زمان مطالعه : 9 دقیقه

اوج در اوج

یکی از همرزمان شهید ستاری از روزهایی می‌گوید که این مرد آسمانی در پروژه اوج با حمایت و کمک به شکل گرفتن پروژه‌های نوآورانه و مبتکرانه، زمینه‌ساز ورود نیروی هوایی به عرصه خودکفایی و توانمندی شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری، راه‌هایی که شاید نرفتنی به نظر می‌رسیدند و گام برداشتن در عرصه‌هایی که شاید از نگاه کسانی که خود را باور نداشتند صعب العبور بود، از ویژگی‌های شهید ستاری است.


 

تیمسار سرتیپ دوم حیدر صفری از پیشکسوتان نیروی هوایی ارتش و کسی که در پروژه اوج همراه این شهید والامقام بود، معتقد است این شهید والامقام با تلاش برای خودکفایی، هدف اثبات توانمندی نیروهای داخلی در این مهم را دنبال می‌کرد

 

درنای نهاجا

 

این پیشکسوت نیروی هوایی ارتش در بیان تلاش و همت شهید ستاری برای تحقق ساخت و بازسازی هواپیماها و قطعه‌سازی  می‌گوید: در اوج، انواع کارها را از جمله بازسازی، نگهداری و تولید هواپیماها و قطعه برای سایر هواپیماهای نیروهوایی، اعم از شرقی و غربی را به صورت روزمره دنبال می‌کردیم. حجم کار گسترده و قطعات فراوانی در سیکل کار مطرح بود. گاهی خود من از روند ساخت قطعات عقب می‌افتادم ولی شهید ستاری با عشق و علاقه به این کارها رسیدگی می‌کردند.

تیمسار صفری، با بیان  ماجرای دو جوان که مدعی توانمندی ساخت هواپیما، به حمایت شهید ستاری از ایجاد روح خودباوری و انگیزه برای ساخت هواپیما در کشور اشاره می‌کند:  «دو جوان که ادعا می‌کردند هواپیماساز هستند، به ایران آمده بودند و با این ادعا حتی  با مقامات وزارت دفاع و سپاه نیز صحبت کرده بودند.

 

به هر حال اینها از طریقی شاید از آیت‌الله رفسنجانی وقت ملاقات می‌گیرند و خدمت ایشان می‌رسند و خود را هواپیماساز معرفی می کنند. آن‌ها مدعی می‌شوند که می‌خواهیم برای ایران هواپیما بسازیم اما از سوی وزارت دفاع و سپاه حمایتی نشده و در ایران نمی‌شود هواپیما ساخت.

 

پیشکسوت نیروی هوایی ارتش ادامه می‌دهد: این دو با زرنگی خاصی گفتند آمده‌ایم خداحافظی کنیم. آقای رفسنجانی که از کار نیروهوایی و پروژه اوج در ساخت هواپیما اطلاع‌ داشت، بلافاصله ایشان را برای دیدار با شهید ستاری معرفی می‌کند. شهید ستاری با بررسی طرح آنان گفت این طرح به درد ما نمی‌خورد، ولی ما به جت آموزشی نیاز داریم و می‌توانیم در آن راستا حرکت کنیم. 

 

تیمسار صفری ادامه می‌دهد: شهید ستاری از آن‌ها حرکت در این راستا را می‌خواهند و به تیمسار غلامی، که فرمانده لجستیکی وقت نیروهوایی بود، مرتبط می‌کنند.

 

وی با بیان این‌که اگرچه شهید ستاری به خوبی می‌دانست که این طرح در لجستیکی قابل اجرا نیست، می‌گوید: شهید ستاری می‌خواست به کسانی که فکر می‌کنند ایران نمی‌تواند هواپیماساز شود ثابت کند ایران توانایی حرکت در این مسیر را دارد و از کسانی‌که در این راه قدم بردارند، حمایت می‌شود.

 

این همرزم شهید ستاری می‌گوید: امیر غلامی از من پرسید که فکر می‌کنی این‌ها بتوانند هواپیما بسازند. من به عرضشان رساندم مهم نیست که می‌توانند هواپیما بسازند یا نه، هواپیماسازی در جیب هیچ کسی نیست که مدعی شود هواپیماسازی را در جیبشان بگذارند. چراکه هواپیماسازی نیازمند شرایط و امکانات خاصی است. من گفتم شما نگران نباشید که می‌توانند یا نه، مهم این است که نیروی هوایی می‌خواهد از مواد کامپوزیت هواپیما بسازد.

 

به گفته این پیشکسوت نیروی هوایی، این شرکت بیش از این‌که به‌دنبال کار هواپیماسازی باشد بیش‌تر آدم لابی‌گری بود، دوست داشت با نمایندگان مجلس و مقامات خودش را مطرح کند و امتیاز بگیرد. این افراد کار را هم خیلی پیچیده جلوه داده بودند و تهیه مواد کامپوزیت را به دست خودش گرفته بود.  در حالی که پس از لغو قرارداد متوجه شدیم این‌گونه نیست و این مواد را خیلی راحت می‌توان خریداری کرد.

 

تلاش برای اثبات توانمندی 

 

وی با بیان این‌که حمایت شهید ستاری برای ترویج این فرهنگ ادامه داشت بیان می‌کند: در هر صورت، در این پروژه که بهترین متخصصان و مهندسان به کار گرفته شده بودند، بدنه کامپوزیتی هواپیما بیرون آمد.

 

تیمسار صفری،  از این پروژه را شکل دادن به حرکت در مسیر تولید جت آموزشی می‌داند و می‌گوید:  این کار را با دورنمای رسیدن یک هواپیمای جت آموزشی آغاز کردیم. این هواپیما نیز اسکلت کوچک جت آموزشی بود و از موتور توربین گازی فرانسه با800 پوند کنتراست که کنتراست خیلی کمی بود بهره می‌برد.

 

او با اشاره به تأکید شهید ستاری برای ادامه راه تولید عنوان می‌کند: شهید ستاری آخرین بار به من گفت که این‌ها با ما نیستند و خودت به فکر ساخت این هواپیما باش و کامپوزیت شاپ را توسعه بده. ما کامپوزیت شاپ را در پروژه اوج داشتیم. زیرا بخشی از هواپیمای آذرخش و صاعقه و دیگر هواپیماها مواد کامپوزیتی استفاده می‌شد. گفتم شما نگران تباشید هر موقعی می خواستید اینها را بیرون میکنیم و خودمون ادامه می‌دهیم.

 

این همسنگر شهید ستاری بیان می‌کند: فرمانده نیروی هوایی به شهادت رسید و از میان ما رفت، اما این افراد در ادامه کارهایی ‌کردند که قابل تحمل نبود. بنابراین، وقتی قراردادشان منقضی شد، تمدید تکردم. اما این افراد به قدری نفوذ یافته و رابطه بر قرار کرده بودند که از بخش‌های مختلف به من توصیه و تأکید شد که این قراداد را تمدید کنم. من معتقد بودم اگر این افراد نباشند، خودمان کار را سریع‌تر انجام می‌دهیم. در نهایت رئیس اداره سماجا که جانشین دریادار محمدی بود به اوج آمد و اصرار کرد که حتما قرارداد اینها را تمدید کنید. بنده گفتم نه به خاطر اینکه اینها هواپیماسازند، صرفا به خاطر احترام به شما و اداره هشتم، این قراداد را یک‌سال تمدید می‌کنم. ولی بعد از این یک سال دیگر امکان ندارد که تمدید کنم و همین کار را هم انجام دادم.

 

تیمسار صفری، با بیان این‌که یکی از ناراحتی‌های شهید ستاری نام همین هواپیما بود می‌گوید:  شهید ستاری از این کار که توسط  نیروی هوایی در حال به ثمر رسیدن بود ولی آن را  به نام شرکت خودشان جا می انداختند و از ظرفیت نیروی هوایی برای تبلیغ شرکت خودشان بهره برداری می‌کردند، ناراحت بود.

 

وی به انتخاب نام هواپیما با کمک گرفتن از حافظ شیرازی اشاره می‌کند: شهید ستاری پیش از شهادتشان از من خواست تا برای نمونه‌های بعدی، نامی درخور این هواپیما انتخاب کنم. من این موضوع را با مدرسه آموزش خلبان‌ها مطرح کردم و نام‌ها متعددی مثل  قرقی، تیهو، طاووس، باز، عقاب، پیشنهاد شد اما هیچ کدام به دلم ننشست. با توجه به اعتقادی که به لسان الغیب داشتم با خودم گفتم اگر اسم پرنده ای در کتاب حضرت حافظ باشد زیباست.

 

این همراه شهید ستاری ادامه می‌دهد: با تفأل زدن به حضرت لسان الغیب، عبارت «تذرو» در مصرع تذرو تحفه من گیرم که چالاک از شاهینم شوکه شدم. بسیار زیبا از آب درآمد و وقتی شاهدش را نیز آوردم باز هم به همین تذرو برخوردم.

 

وی با اشاره به مطرح شدن این با تیمسار مرحوم حبیب صادق پور مسئول آن پروژه بود می‌گوید: به ایشان گفتم از حالا به بعد صحبت از هواپیمای درنا نیست و نام هواپیما تذرو می‌شود. اما مرحوم صادق پور قبل از من، نام دومین نمونه از این هواپیماها را تندر گذاشته بود و به احترام ایشان، نام هواپیمای نمونه دوم تندر شد. بنابراین هواپیمای اول به نام درنا، دومین نمونه هواپیما تندر و سومین هواپیما تذرو نام گرفت.

 

صفری با بیان این‌که شهید ستاری اهل مشورت بود در تصمیمات خود از خرد دیگران استفاده می‌کرد ادامه میدهد:   او علیرغم این‌که اهل مشورت بود نسبت به مسائل نیروهوایی به‌قدری علم و آگاهی و اشراف داشت که تصمیم گیری برایش راحت‌تر بود، اما اهل مشورت بود و در نهایت صحیح‌ترین تصمیم‌ها را اتخاذ می‌کرد. 

 

فرمانده‌ای که اهل هنر بود

 

این پیشکسوت نیروی هوایی معتقد است شهید ستاری علاوه بر علم و تاکتیک هنری، اهل هنر هم بود.

تیمسار صفری به دست هنرمند شهید ستاری در ساخت یادمانی برای شهدای نیروی هوایی اشاره می‌کند و می‌گوید: این شهید والامقام، برای خانواده شهدای نیرو هوایی یک پر طراحی کرده و با گل رس ساخته بود. این طرح را رای تولید انبوه به من داد، من این طرح را تبدیل به آلومینیوم کردم و در ریخته گری پایه‌ای براش گذاشتیم. یک طرح پر پرنده یا دست انسان، شبیه دست انسان بود، توسط این شهید هنرمند برای یادبود و بعنوان یک نماد بود به خانواده های خلبان‌هایی که شهید شده بودند اعطا می‌شد.

به گفته او، حتی نقاشی پرچم سه رنگ ایران بر روی هواپیمای تولید شده که توسط متخصصین رنگ‌آمیزی می‌شد، دقیقا زیر نظر ایشان بود. شهید ستاری کنار متخصص‌ها می‌ایستاد و آنان را در چگونگی رنگ آمیزی راهنمایی می‌کرد که نتیجه قشنگی هم از آب در آمد. 

او به یکی دیگر از نگاه‌های هنرمندانه شهید ستاری اشاره می‎کند: روزی که بدنه هواپیمای درنا توسط آن تیم ساخته شد و روی استند قرار گرفته بود، من و شهید ستاری کنار آشیانه ایستاده بودیم. شهید ستاری به من گفت این هواپیما شکل پنگوئن است. من پیشنهاد دادم که دستی به سر و روی این هواپیما بکشیم و ایشان هم که هنرمند بود پذیرفت. چسب و رزین و مواد کامپوزیت را از آنان خواستیم و شکل دادن هواپیما را شروع کردیم. از جلوی کابین تا زیر چرخ جلو را فرم دادیم و جانمایی حالت دقیق کابین، صورت گرفت.

 

کمک به سیم‌کشی هواپیما 

 

وی با بیان این‌که شهید ستاری حتی در بعد الکترونیک  هم توانمندی داشت ادامه می‌دهد: نمونه های زیادی یا در بعد الکترونیک پیشرفته داشت، ادامه می‌دهد: یکی از پروژه های ما  این همین بود که بر روی به‌روزرساندن الکترونیک داخل کابین هواپیماها کار میکردیم. ایشان هم که صاحب نظر بود بر روند انجام این کار نظارت می‌کرد.

 

او با بیان خاطره دیگری از توانمندی شهید ستاری در الکترونیک هواپیما می‌گوید: یک شب که شنیدم شهید ستاری به پروژه اوج آمده و مستقیما به سمت خط مونتاژ نهایی هواپیما رفته است، خودم را به آن محل رساندم، آشیانه تاریک بود، فقط یک لامپ از زیر هواپیمایی که تولید شده آویزان بود و دیدم که شهید ستاری نیز کنار یکی از متخصصین الکترونیک مشغول سیم کشی هواپیما نشسته است و این متخصص را راهنمایی می‌کند. بدون اینکه خودم را به ایشان نشان بدهم سریع برگشتم و دوربین ویدئویی را برداشتم و از این کار شهید ستاری فیلم گرفتم.

 

 

امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پایان پیام/
  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه,مصاحبه ها و سخنرانی ها,مقالات و دست نوشته ها
  • کد خبر : 253
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید