نخستین بارقههای رعد
سرهنگ رشید قشقایی از همراهان شهید ستاری درباره شکل گرفتن اولین گامهای «قرارگاه رعد» پدافند هوایی نهاجا میگوید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری، راه، طولانی بود و پر فراز و نشیب. اما ارادهها هم مستحم بود و استوار. دفاعهوایی کم از مشکلات و موانع فرارویش نداشت، اما ذهن روشن و خلاق فرماندهانی مانند ستاری چراغی بود بر رهتاریکمقابل.
سرهنگ رشید قشقایی از همراهان فرمانده آسمانی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و از پیشکسوتان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. او که بازهای طولانی را در ایام دفاع مقدس و پس از آن در میدان جهاد خودکفایی حضور داشته از نخستین روزهای شکل گرفتن قرارگاه رعد پدافند هوایی، یکی از نقاط اوج نیروی هوایی از کشور میگوید:
«با نزدیک شدن به پایان ششماهه اول نخست سال 1362 و با توجه به تجارب سالیان گذشته باید برای عملیاتی مهم در خوزستان آماده میشدیم.
اولین فرماندهان عزیز یعنی سرهنگ ستاری، بابایی و خضرایی در شهریورماه به دزفول آمدند و سپس از دزفول به اهواز عزیمت کردند.
جهاد سازندگی در گروه نیمه کاره پدافند که ساختمان نیمهکاره کارخانه یخ مستقر بود. فرماندهان، جلسه ای ترتیب دادند و من هم که به عنوان مسئول جهاد خودکفایی پدافند هوایی در جلسه حاضر شدم.
موضوع سازماندهی برای عملیات آتی که در آن جلسه محل عملیات عنوان نشد؛ اما آبان ماه همان سال 1362 از طریق سرهنگ بابایی تعدادی از پرسنل حزب الهی و رزمنده پایگاه هوایی اصفهان به دزفول فراخوانده شدنداین افراد که حدوداً 10 نفری می شدند، عمدتاً از پرسنل نهاجا در اصفهان و از رزمندگان بسیجی داوطلب در لشکر 14 امام حسین بودند که در زمان فرماندهی سرهنگ بابایی در پایگاه اصفهان با ایشان آشنا بودند.
با این جمع اعزامی از اصفهان بنده و سرلشکر شهید ستاری که در ان موقع درجه سرهنگی داشتند، اضافه شدیم. در آن شب مرحوم آیت الله طاهری اصفهانی امام جمعه اصفهان نیز در پایگاه چهارم شکاری دزفول حضور یافتند.
این جلسه اواخر آبان ماه 1362 در دزفول با طرح و بحث موضوعات مختلف ادامه یافت. صبح فردا به اتفاق شهید ستاری و شهید بابایی راهی اهواز شدیم. در گروه پدافند هوایی اهواز و ساختمانهای مختلفی که برای استقرار عوامل در نظر گرفته شده بود، همراه سرهنگ بابایی سرکشی کردیم. از من خواسته شد مكانی را برای قرارگاه رعد پیشنهاد كنم. من هم سه نقطه را پیشنهاد كردم. اولین نقطه ساختمان بهداری گروه اهواز بود كه كسی در آنجا حضور نداشت. نقطه دوم مدرسهای در گروه پدافند اهواز و سومین نقطه ستاد گروه پدافند اهواز بود. به اتفاق مسئولان قرارگاه رعد به دیدن مدرسه رفتیم و این محل برای قرارگاه رعد پذیرفته شد و بخش پدافندی قرارگاه رعد به مسئولیت شهید ستاری در اهواز و بخش آفندی، به مسئولیت شهید بابایی در امیدیه مستقر شد. در نهایت مدرسه نیمه کاره اما قابل قبول برای استقرار و شروع بهکار قرارگاه، توسط سرهنگ بابایی انتخاب شد.
نام رعد و استعانت از قرآن
نام قرار گاه رعد هم اینگونه انتخاب شد كه در محل كارخانه یخ اهواز، همانجا که دفتر فرماندهی مهندسی رزمی بود، به اتفاق شهید ستاری و شهید بابایی و یك نفر دیگرحضور داشتیم. صحبت از انتخاب نام قرارگاه رعد شد. من كه در اتاق مجاور در حال خواندن نماز بودم، قرآن را باز كردم و سوره رعد آمد.
این نام براساس توافق جمعی پذیرفته شد. در آن موقع فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا(ص) بر عهده آقای هاشمیرفسنجانی بود و شهید بابایی هم از اعضای این قرارگاه بود، ضمن اینكه در همان مقطع شهید بابایی به عنوان معاون عملیات نیروی هوایی، شهید ستاری به عنوان معاون طرح و برنامه این نیرو و شهید خضرایی به عنوان فرمانده پدافند هوایی مشغول فعالیت بودند.
اولین جلسه رسمی قرارگاه رعد با حضور شهید ستاری، شهید بابایی و بنده، در مدرسهای واقع در گروه پدافند اهواز تشكیل شد و چنانكه دیدیم این قرارگاه با ابداعات و ابتكارات این دو شهید گرانقدر و نیز جانفشانیهای دیگر كاركنان پدافندهوایی، طی عملیات والفجر 8 و بعد از آن موفقیتهای بزرگی كسب كرد.»
امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
نظر دهید