رهروی مسیر ناممکنها شویم
رفتن به راههایی که سختمسیرند و پر گردنه، کار هرکسی نیست. ناممکنها و دشواریهای ایستاده بر مسیر اموختن، در نخستین نگاه، عزم را زایل میکند و راه بازگشت و پاپس زدن را نمایان. اما آنها که ناباند و نایاب، راه سختتر را بر میگزینند. راهی که پیمایندگان کمتری دارد.
راه کسب دانش این روزها کمتر از مسیرهای سخت و صعب العبور نمیگذرد. صبحهای سرد و استخوانشکن زمستان برای رسیدن تا مدرسهای در دوردست برای بخش قابل توجهی از جامعهای که به دنبال تحصیل یا تکمیل تحصیلات خود هستند ملموس و قابل درک نیست. رونق و توسعه امکانات آموزشی راه را برای تحصیل آسانتر و یب دغدغه، بیش از گذشته هموار کرده است. جمعیت بیش از 4 ونیم میلیون نفری دانشجوی ایران این مدعا را گواهی میکند. بخش قابل توجهی از این جامعه از امکانات آموزشی قابل قبولی برخوردارند. شرایط اما برای بسیاری اینگونه نبود.
دشواریهای قد علم کرده بر مسیر یادگیری، از آغازین مراحل تحصیل وجود داشت و کمبود امکانات، مسیر رسیدن به قلههای یادگیری را دورترو مبهمتر میساخت. «منصور» در این چنین شرایطی دوران تحصیل را گذراند و ادامه داد. پیاده رفتن مسیر طولانی و پر پیچ و خم روستای ولیآباد تا مدرسه، سلوکی جانفرسا بود که شاید برای بسیاری غیر ممکن به نظر برسد.
اما تفاوت برترینها با اکثریت همینجا است. آنها به راههایی میروند که رهروان اندکی دارد. حرکت «منصور» نیز از همین جنس بود. دوران تحصیل در مدرسهای در قرچک ورامین، با انگیزه و شوق وصفناشدنی منصور به سر آمد و به عنوان دانشجوی افسری در دانشگاه پذیرفته شد. بذری که در این سالیان با عزم و اراده منصور مراقبت و تغذیه شده بود، در خاک استعداد و علاقه به ثمر نشست. منصور جوان دانشکده افسری را به عنوان یک ستوان راداری، به پایان رساند. اما این پایان راه او در مسیر آموختن نبود.
وقتی نام «منصور ستاری» در میان پذیرفته شدگان کنکور سراسری نقش بس، میرفت که راه و سرنوشت تازهای برای او شکل بگیرد. اما شرایط به گونهای دیگر رقم خورد. هنگامیکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد، منصور ستاری جوان که چچند ترم از دانشگاه را با نمرات خوب گذرانده بود، از خواسته همیشگی خود، یعنی دانشگاه و آموختن دل کند و این بار نیز راه دشوار دیگری در پیش گرفت. راه دفاع و ایستادگی برای وطن. خودخواسته ازدانشگاه تهران انصراف داد و به نهاجا بازگشت تا از نخستین روزهای جنگ تحمیلی، میدان دار بخش پدافندهوایی نهاجا شود.
«فرمانده نهاجا در حال گفتوگوی خبری»
فعالیت در بخش راداری
او با توجه به تخصص و دانشی که در حوزه راداری کسب کرده بود، کارش را در این بخش از نیروی هوایی آغاز کرد. آموختههای تخصصی داخل و خارج از کشور را به میدان آورد و نمایان ساخت. پوشش دهی منطقه وسیع جغرافیایی از مناطق عملیاتی درگیر مسنقیم جنگ تا مناطق شهری، کاری بود که در این دوره از جنگ تحمیلی با کمک افسران جوانی چون ستاری ممکن شد. پوشش راداری از ارتفاعات کلاشین، پل راه آهن معروف قطور آذربایجان تا تنگه هرمز به طول تقریبی ۲۸۰۰ کیلومتر از رشته کوههای زاگرس، دشت خوزستان وسواحل خلیج فارس جزو مناطقی به شمار میامد که تحت پوشش رادارهای کشورمان قرار گرفت.
اما در کنار سنگربانی از انتقال نفت توسط جزایر مهم و راهبردی، صیانت از کارخانجات مهم فولاد و نیروگاههای برق، پالایشگاها و ایستگاههای مهم مخابراتی و... یک ضرورت مهم دیگر نیز در تمام این سالها جزو اولویتهای ستاری به شمار میرفت
شهید منصور ستاری، همواره این ذهنیت را داشت که نیروی انسانی با دانش نظامی و تجربه کافی، ضمن اینکه زیرساختها، وسایل وتجهیزات را به نحوی مطلوب بهکار میبندد، میتواند راهگشای محدودیتها و کاستیهایی باشد که ممکن است گریبانگیر کشور و نیروی هوایی شود.
با توجه به دانش و تجربهای که در سالهای نخست دفاع مقدس کسب کرده بود، میدانست این جنگ نابرابر نفرات بسیارخوب زیادی را از کشور خواهد گرفت و اندیشه او مدام در پی ساختن نیروی انسانی کارآمد و اثرمند بود چراکه اعتقاد داشت، انسانهای بزرگ هستند که میتوانند تجهیزات کارآمد بسازند و دست به کارهای بزرگ بزنند.
شهید ستاری برای تحقق این مهم سه گام اساسی برداشت. او در نخستین گام برای سازماندهی وراه اندازی دانشگاه هوایی و تربیت کادر افسری اقدام کرد. سازماندهی جدید و راهاندازی آموزشهای هوایی برای ترببت کادر درجهداری اقدام مهم دیگری بود که با پیگیریهای او محقق شد. منصورآموختن را وآموزش رامهم میدانست. چراکه آموخته بود میوه شیرین دانستن، شجاعت و خلاقیت است.
وقتی به پهنه جغرافیای کشور نگاه میکرد و به دوران دانشکده افسری که خود دانش آموخته اون بود با دقت نگاه میکرد متوجه بود این پهنه جغرافیایی با تنوع بالای اقوام و شهرهای گوناگون، باید سهم قابل توجهی در ارتش و نیروی هوایی داشته باشد و این کار را با ایجاد بستری برای آموزش و تربیت نیروی انسانی دانش آموخته سامان داد.
«تیمسار ستای در حال بازدید یکی از پروژههای نهاجا»
کلید زدن پروژه 17 شهریور
امیر سرلشکر شهید ستاری پس از سازماندهی دانشگاه و آموزشهای هوایی برای تربیت نیروی انسانی نهاجا، تحول در زیرساختهای نیروی هوایی را با چند گام مهم ادامه داد. کار نخست سازماندهی اوج نهاجا برای ساختن هواپیما و تعمیرات مهم بود. این کار در در پایگاه هوایی مهرآباد آغاز شد. دومین گام، سازماندهی ساخت قطعات اف ۱۴ در قصر فیروزه نهاجا بود که هدف ستاری از این کار، جلوگیری از زمینگیر شدن این هواپیمای مدرن به واسطه کمبود قطعات و امکانات تعمیر بود. سازماندهی اورهال هواپیمای سی130 درپایگاه هوائی مشهد و قطعه سازی در تهران، گام مهم دیگری بود که با تلاش ستاری برداشته شد. منصور ستاری به همین مقدار بسنده نکرد و د تعمیرات اساسی وسوخت توپ 23میلی متری در تهران را دنبال کرد.
این جنگافزار در کنار دیگر بخشهای سامانه پدافندی، نقشی مهم ایفا میکرد و کمبود قطعات آن، نیرو را با مشکلاتی مواجه ساخته بود.. فرمانده نیروی هوایی اورهال کامل سیستم هاگ برگشت شده وخسته از جنگ را با نام پروژه «۱۷ شهریور در سوله بزرگ درقصر فیروزه شماره ۲ آغاز کرد. بسیاری از تجهیزاتی که زخم تیر و ترکشهای جنگ بر پیکرشان نقش بسته بود و یارای خدمترسانی دوباره نداشتند، با عزمی جدی برای تعمیرات اساسی ذیل این پروژه، تعمیر اساسی شدند و به صحنه عملیات بازگشتند.
سارماندهی وراه اندازی شرکت هواپیمایی ساها برای امور جاری مسافربری و همچنین آموزش خلبانی گام دیگری بود که منصور ستاری برای تحولآفرینی در نیروی هوایی برداشته شد. هفتمین گام اما سازماندهی و راهاندازی فنی مهندسی صنعتی در لجستیگ نهاجا برای بهکارگیری نیروی سربازمتخصصی بود که با هدف خدمت سربازی به نیروی هوایی میآمدند.
همین نوع نگاه بود که زمینهساز طرحهای مهم و راهبردی در ساختار نهاجا شد. طرحهایی که بسیاری از آنها به ثمر نشستند اما برخی دیگر نیز با شهادت امیر سرلشکر شهید منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پانزدهم دیماه 1373 در سانحه سقوط هواپیما نزدیکی فرودگاه اصفهان، ناتمام ماندند. اما آنچه که از منصور و راه پر تلاشش به یادگار ماند، تفکر و باور به توانستن بود. باور به اینکه راههای نرفته میتواند آوردههای دست نیافتنی به همراه داشته باشد.
امیر سرلشکر شهید منصور ستاری پانزدهم دیماه 1373 همراه با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی در سانحه سقوط هواپیما به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
گزارش از پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری
نظر دهید