از پرواز «درنا» تا غرش «یاسین»
نقش فرمانده نیروی هوایی در حرکت به سوی خودکفایی، این روزها با رونمایی از جت اموزشی یاسین، اثرمندی ان تلاشها و نوع نگاه در اقتدار کشور طراحی، ساخت و ارتقای جنگافزارهای پیشرفته به دست متخصصان کشور نمایان است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری، جت اموزشی «یاسین» همین چند روز پیش ، با حضور مسئولان ردهبالای کشوری بال گشود. تصور ساخت پرندهای بومی با تمام ویژگیهای روزآمد، برای آنان که شناختی از پیشینه تلاشهای کشور در این مسیر و توانمندیهای ایران در این حوزه نداشتند، دشوار و حتی ناممکن بود. اما جت آموزشی یاسین همچون دیگر دستاوردهای ایران در حوزه دفاعی مانند جنگنده کوثر و سامانه پدافندی باور 373، عملکرد خود را به خوبی نشان داد و باور این توانایی را ممکن کرد.
سامانه پدافندی باور 373
سالهای بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سرآغاز محک خوردن در آزمونی تازه بود. نیروی هوایی که کاملا از حیث امکانات و تجهیزات نظامی، از جمله جنگافزارها، به طور کامل وابسته بود، نیازی به تولید و نوآوری نمیدید. اگر هم چنین نیازی احساس میشد، تسلط مستشاران غربی که صفرتا صد کارهای نیروی هوایی را در دست داشتند، مانعی برای چنین حرکتی بود.
خروج غربیها همزمان با انقلاب اسلامی، مشکلاتی را برای نیروی هوایی که تا پیش از این وابسته بود ایجاد کرد، اما توأمان افقی تازه فراروی کشور گشود. افقی که اهمیت گامهای جدی برای خودکفایی رفع وابستگی را نمایان کرد. گرچه کم نبودند کسانی که در چنین شرایطی، قافیه را باخته و ادامه راه را بدون غربیها، که همه بخشها را در دست داشتند، غیر ممکن میدیدند اما در مقابل، انگیزه و ابتکارهای متخصصان تازهنفس که دغدغههایشان به روزمره محدود نمیشد، جان تازهای به نیرو میبخشید.
هواپیمای جت آموزشی «یاسین»
«منصور» از همین دست آدمها بود. استعداد و نبوغش باعث شد جزو معدود افرادی باشد که برای کسب دانش، به آمریکا اعزام شدند. پیشرفتهای غرب او را مرعوب نکرد و در کنار آمورزشهای پیشرفته، به دنبال تجربههیا تازه بود. توأمان، زخم ناشی از وابستگی را میفهمید.
پس مشتاقانه به دنبال آموختن بود. وقتی به کشور بازگشت، کارش را با اموزش دادن و انتقال تجربیاتش ادامه داد و بی صبرانه، برای تحول آفریدن، تلاش میکرد. . او البته از همان دوران دانشجویی و پرسشهای بسیاری داشت. اگرچه فضای آموزشی و محدودیتهایش به دانشجویان اجازه نمیداد پایشان را فراتر بگذارند، اما او کنجکاوانه و پیگیرانه، دغدغههایش را دنبال میکرد.
دوران دفاع مقدس، با تمام تهدیدهایش، تجربهای بود برای کشور. نخستین قدمها برای تمرین خودکفایی و خوداتکایی برداشته میشد. ساختن، چیزهای زیادب را میطلبید، مهمترینشان خواستن بود. تلاشهای طاقتفرسا برای جبران کمبودها، لازمه دیگر بود. تلاشهایی که امروز کشور را به مرحله برداشت رسانده است. ایران با افتخار از جت اموزشی ساخت داخل رونمایی میکند و این در حالی است که دستاوردهای دیگر در راه هستند.
روزهای دشوار و طاقتکاه جنگ، آموخت که برای ماندن، راهی جز تکبه به خود وجود ندارد. باور به توانستن، خون حیاتبخش کشور است. ستاری به عنوان معاون عملیات پدافند هوایی این رویکرد را با جدیت دنبال کرد. ثمره این نگرش و دیدگاه او همراهانش، شد بذرهایی که امروز میوههای شیرین توانمندی و خودکفایی حاصلشان است.
ستاری در تلاش بود با به راه انداختن، ایجاد سازو کاری در نیروی هوایی، راه را برای تأمین تجهیزات پیشرفته و توسعه دانش فنی برای تولید بومی هموار کند. سکانداری فرماندهی نیروی هوایی ارتش، مجالی برای پیاده ساخات ایدههای بلندپروازانه و ابتکارهای منحصر بهفردش یافته بود
برای او که علاوه بر دانش و توانمندی خارقالعاده در پدافند هوایی، سالهای زیادی را در نیروی هوایی کشورمان روزگار گذرانده، تلخی و شیرینیها را چشیده بود، در کنار برنامهریزی برای پیشرفت و خودکفایی تمامی بخشهای این نیرو، ساخت هواپیمایی ساخته و پرداخته به دست متخصصان ایرانی را در سر میپروراند.
پروژه اوج 110
برای او که فکر کارهای بزرگ، نه تنها ترسناک نبود و جذابیت داشت راه برای انجام هرکاری هموار بود. تعمیر هواپیماهای آسیب دیده در جنگ و تجهیزاتی که به دلیل نبود قطعه، ناکارآمد شده بودند، نیاز به کاری اساسی و جهادی داشت. عزم و اراده چنین کاری هم در تصمیمسازان نظام به وجود آمده بود.
سال ۱۳۶۵، با دستور امیر سرلشکر شهید ستاری در مجتمع صنعتی اوج در نهاجا برای بازسازی هواپیماهای آسیب دیده ایجاد شد تا ضمن عملیاتی کردن مجدد این پرنده ها در آینده بتوان از طریق بازسازی هواپیماها به بستری برای ساخت هواپیماهای جنگنده و آموزشی هم دست پیدا کرد. یک سال بعد این مرکز توسط تعدادی از متخصصین دلسوز و تحت نظر فرمانده نهاجا تشکیل شد.
«اوج»، انواع کارها از جمله بازسازی، نگهداری و تولید هواپیماها و قطعه برای سایر هواپیماهای نیروی هوایی، اعم از شرقی و غربی را به صورت روزمره دنبال می شد. حجم کار گسترده و قطعات فراوانی در سیکل کار مطرح بود. گاهی مسئولان تخصصی پروژه از سرعت و شتاب کار عقب میافتادند، ولی شهید ستاری با عشق و علاقه به این کارها رسیدگی میکرد.
برنامه بازسازی و عملیاتی ساختن جنگندههای آسیب دیده با قوت به کار خود ادامه داد. ده ها فروند هواپیمای بازسازی شده دوباره بال پرواز گشودند. برای به راه افتادن دوباره موتور این جنگندهها، کارهای مختلفی از تعمیر قسمت های آسیب دیده و ساخت قطعههای مختلف انجام میشد. تجربههای ارزشمند پروژه اوج که تحسین بزرگان کشور را نیز در پی داشت، جرقههای ساخت جنگافزارها را با تکیه به همین تجربه داخلی زد.
«پرستو» اولین هواپیمای آموزشی ساخت نیروی هوایی
شهید منصور ستاری همیشگی و بدون اطلاع قبلی به پروژه سر میزد. آشیانه تاریک بود، فقط یک لامپ از زیر هواپیمایی که تولید شده آویزان بود. در کورسوی لامپ، میشد «منصور» را دید که یکی از متخصصین الکترونیک مشغول سیم کشی هواپیما است و این متخصص را راهنمایی میکند. در همان کورسوی لامپ بود که نور کارهای بزرگ و به ظاهر دست نیافتنی، از جمله ساخت نخستین هواپیمای نهاجا در همین روزها و شبها شعله ور شد.
پرستویی که با توانمندی ایرانی بال و پر گرفت
فرمانده نهاجا، را به کمک متخصصان نیروی هوایی، شکستن سد باورهای ناامیدانه را شکست. ساخت هواپیمای «پرستو» نخستین هواپیمای آموزشی نهاجا این تحول را رنگ واقعیت بخشید.
پس از این گام بلند بود که راه برای ساخت اولین جت تمام کامپوزیتی درنا و بعد، اولین «جنگنده آذرخش» هموار شد.
پایگاه هوایی مهرآباد، رمپ پروازی اوج، سرلشگر ستاری و نیروهای همکار در پروژه «درنا»
درنای نهاجا
شهید سرلشگر منصور ستاری در دوران فرماندهی خود، بر یادگیری تأکیدی جدی داشت، از همین رو بود که ساخت هواپیمای آموزشی را با جدیت دنبال میکرد. هواپیمای آموزشی «درنا» یکی از ثمرات همین اندیشه است.
گروهی از هواپیماسازها طرحی را برای ساخت یک هواپیما، به نیروی هوایی ارائه داده بودند. اما از طرحی که داشتند و کاری را که قرار بود در نیروی هوایی به سرانجام برسد، نیمه تمام گذاشتند. شهید منصور ستاری اما پیگیر این موضوع بود و با اگاهی از ناکارآمدی ان گروه، کار را با جدیت و به شکل دیگری ادامه داد.
هواپیمای درنا نخستین هواپیمای اموزشی کامپوزیتی به سرانج رسید و نامش تذرو شد. مرحوم تیمسار صادق پور، نام دومین نمونه از این هواپیماها را تندر گذاشته بود و نام هواپیمای نمونه دوم، به احترام ایشان تندر شد. بنابراین هواپیمای اول به نام درنا، دومین نمونه هواپیما تندر و سومین هواپیما تذرو نام گرفت.
روزی که بدنه هواپیمای درنا توسط آن تیم ساخته شد و روی استند قرار گرفته بود، شهید ستاری کنار آشیانه ایستاده بودیم. شهید ستاری گفت این هواپیما شکل پنگوئن است. او که هنرمند بود برای دادن سرو شکلی تازه به این هواپیما دست به کار شد. چسب و رزین و مواد کامپوزیت را گرفت و شکل دادن هواپیما را شروع کرد. از جلوی کابین تا زیر چرخ جلو، کار شد و جانمایی حالت دقیق کابین، صورت گرفت.
غرش آذرخش
طراحی هواپیمای آذرخش بر مبنای هواپیمای اف-۵ و بدون تغییرات قابل توجه انجام شد. سابقه طراحی هواپیمای جنگنده در ایران به بعد از انقلاب میرسد و طراحی این گونه هواپیماها کاملاً ایرانی و بومی بودهاست. متخصصین ایرانی طراح این هواپیماها استادان دانشگاه هوایی شهید ستاری و متخصصین صنایع دفاع هستند. این هواپیما نیز مانند اف-۵ فاقد قابلیت سوختگیری هوایی است.
هواپیمای اف-۵ و به تبع آن آذرخش به دلیل کوچکی توانایی حمل مقدار کمی سوخت را دارد که باعث کوتاهشدن برد هواپیما نسبت به هواپیماهای هم دوره خود مانند اف-۴ میشود. همین کمبود سوخت توانایی درگیری با اهداف هوایی و انجام جنگ هوایی را بسیار کاهش میدهد. به همین دلیل در جنگ ایران و عراق از این هواپیما بیشتر برای بمباران اهداف نزدیک، پشتیبانی نزدیک روی خط مقدم یا اسکرامبل پایگاههای هوایی استفاده میشد.
آذرخش نیز جزو طرحهای خلاقانهای بود که با نصب رادار روی جنگندههای اف4 و اف5 و نیز تغییراتی روی سازه و سامانههای راداری یک گام بلند برداشته شد.
صاعقهای درخشان بر آسمان توانمندیهای ایران
در گام بعد ایران دست به تغییراتی روی سازه اف5 زد و صاعقه 1 ساخته شد .این که ایا ایران صاعقه 1 را ساخت و یا فقط ارتقا داد مشخص نیست ولی بر اساس بنری در روز رو نمایی کوثر نشان داده شد در نهایت تنها 4 فروند ان ساخته شد و گفته شد 56 درصد ان تولید داخلی است . صاعقه 1 هیچ تفاوتی با اف5 ندارد تنها دارای دو سان عمودیV شکل بود که تلاش برای افزایش چالاکی و البته کاهش سطح مقطعی نیز بود. صاعقه همان موتور را داشت و به شکلی عجیبی از نظر الکترونیک یک بازگشت به عقب زیرا در حالی که اذرخش دارای اچ یو دی و هشدار دهنده راداری و رادار جدید بود صاعقه فاقد همه انها بود و دارای همان تجهیزات الکترونیک اف5.
ایران طی پروژه دیگر با ارتقاء اف5 اف با نام صاعقه 2 که باز تنها یک فروند آن ساخته شد در بومی سازی برخی دیگر از تجهیزات اف5 گام های جدی برداشت.
گام هایی که در سالهای بعد به ساخت جنگنده «کوثر» شد.
جنگنده کوثر
این راه و اندیشه که از تفکر بزرگانی چون شهید منصور ستاری سرچشمه گرفت امروز به باور و اولویت جدی نظام تبدیل شده و این روزها، اهمیت آن دوصد چنداتن نمایان شده است. اندیشهای که امتدادش را میتوان در ساخت پیشرفتهترین تجهیزات دفاعی و فناورانه یافت.
امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
نظر دهید