«منصور» از نصر خرمشهر
نقش افسران جوان و خلاقی چون سرگرد منصور ستاری در عملیات غرورآفرین فتح المبین و آزادسازی خرمشهر چه بود. مروری خاطرهوار به روزهای پرالتهاب فتح، یادآور تلاش منصور و همراهانش برای تحقق نصر بزرگ است.
بعد از عملیات فتحالمبین و حضور بسیار پررنگ سیستم موشکی هاگ ودیگر جنگ افزارها، پدافند هوایی توانست دستاوردهای قابل توجهی را به ارمغان بیاورد.در عملیات بزرگ فتحالمبین، تعداد قابل توجهی ازهواپیماهای عراقی توسط مجموعه نهاجا زمینگیر شد.ضمن اینکه هوشمندی پدافند هوایی به هواپیماهای دشمن ضربه قابل توجهی وارد کرد، بخش قابل توجهی از راهبردهای دشمن برای از میان بردن پدافند هوایی کشورمان ناکام ماند.
پدافند هوایی، نقشی مهم وحیاتی یافته بود و حضور رادار برای هدایت عملیات هوایی وپدافند هوایی، به مدد افسران جوان و دانشآموختهای چون شهید سرگرد منصور ستاری و دیگر افسران جوان انجام میشد. این افراد، عمدتاً فرماندهان پایگاههای شکاری بودند و همچنین فرماندهی یگانهای پدافند را به عهده داشتند.
خلاقیتها و نوآوریهای این فرماندهان جوان به مدد دفاع هوایی آمد و از جمله مهمترین طرحهایی که به ثمر نشست میتوان به طرح راداری سرگرد ستاری اشاره کرد. این طرح خلاقانه که به استفاده از شبکه منسجمی از رادارها برای حفاظت از تجهیزات ضمن پوششی دقیق و کامل از منطقه منجر میشد، کاری بود کارستان و در تحقق اهداف نهاجا کارساز شد. این طرح در حالی شکل گرفت که همه فرماندهان عالی رتبه جنگ برای عملیات آزادسازی تجهیزاتی مانند رادار، سامانههای پدافندی و موشک هاگ میخواستند و در عین حال، پدافند هوایی هنوز به شکل مرسوم و قدیمی خودش در عملیات شرکت میکرد.
سرگرد ستاری تلاش بدون وقفهای را در اردیبهشتماه 1361 برای نصب وراه اندازی رادار موبایل انگایسی در محدوده عمومی اهواز معروف به ۱۱۰ ویا ارتفاعات مشرعات انجام داد. تلاشی که به ثمر هم نشست.
دراین عملیات رادارنقش اصلی ومهمی ایفا میکرد و استفاده از این تجهیز برای شناخت خطرات و حملههای دشمن حیاتی بود.کار خلاقانهای که به دست سرگرد ستاری و دیگران افسران پدافندی صورت گرفت همین هدف را محقق ساخت و این تلاش، نفس هواپیماهای عراقی را گرفت.
نوآوری که زمینهسازی شد برای پیروزیها بعدی و در مجموع چیزی بیش از ۷۵ فروند هواپیمای دشمن زمینگیر شد. سرگرد ستاری دیگر صرفاً به عنوان یک افسر پدافندی شناخته نمیشد؛ بلکه او را استاد تمامعیار پدافند خطاب میکردند و بزرگان نظامی به او احترام میگذاشتند.
شهید منصور ستاری ۵ روز پیش از آغاز عملیات، به اهواز رفت و مستقر شد؛ امید منصور و دیگر همراهانش، آزادساختن خرمشهر بود و برای این ایمان تلاشی بیوقفه داشت. صبح با وانت نیسان قرمزرنگ جهاد خودکفایی و با همراهی سرهنگ رشید قشقایی، به رادار مستقر در ارتفاعات مشرعات رسید. سرگرد ستاری بدون معطلی کار را آغاز کرد. ملزومات لازم را درخواست کرد و کار سنگربندی آغاز شد.
تجربه ستاری اطمینان او را از حمله عراقیها به نقطه رادار، روشن ساخته بود و خوب میدانست باید هرطور شده از چشمهای دیدهبان پدافند دفاع شود. همین باور بود که باعث میشد خستگی ناپذیر و بی وقفه گونیهای سنگر را پر کند و به کار ببندد. کار تا شب به طول انجامید.
ستاری، به مهمانسرای نیروی هوایی که رسیدند بعد از استحمام و تعویض لباس، رو به سرهنگ قشقایی کرد و پرسید: خسته نیستی؟ همراهی قشقایی را در نگاهش خواند و گفت: یکسری جنگ افزارهای پیرامون شهر اهواز، مقداری وسایل ضروری و کمکهای مردمی هم با خودت بیاور. تلاش برای رساندن تجهیزات، راهاندازی جنگافزارها و رفع مشکلات تا 1 بامداد به طول انجامید. بامداد دوم خردادماه بود که شهید ستاری با باوری امیدوارانه و شوق آفرین روز را به پایان رساند. منصور گفت: فردا روزخوبی خواهدبود. روز خوبی که با آزادسازی خرمشهر عزیز شیرین شد.
گزارش از پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری
پایان پیام/
نظر دهید