«مسئولیت» آغاز کلمه بود
سخن از مسئولیت که میشود، رشتههای در هم تنیده عصبی هرکداممان تصویرهای گوناگونی را ترسیم میکند. ناخودآگاه همه اما یک چیز میگوید: پذیرش مسئولیت، آسان نیست.
سخن از مسئولیت که میشود، رشتههای در هم تنیده عصبی هرکداممان تصویرهای گوناگونی را ترسیم میکند. ناخودآگاه همه اما یک چیز میگوید: پذیرش مسئولیت، آسان نیست.
جنگ که رسید به کلمه پایان، تیتراژ ماجرایی تازه آغاز شد. منصور و همراهانش، راه تازهای را باید میپیمودند. مسئولیتهای امیر سرلشکر منصور ستاری عمدتاً در دوران ۸ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که از پایان شهریور ماه ۵۹ شروع و با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ درسال ۱۳۶۷به پایان رسید، معطوف به دفاع از کشور بود.
اما پس از پایان دفاع مقدس، این مسئولیتها شکل تازهای دارای فرازنشیبهای فراوانی را درخودجای داده است انسانهای خاص با ویژگیهای خاص ناچار به پذیرش مسئولیت بودند.
از نیرویهای مردمی تا ارتشی وسپاهی کار جهادسازندگیرا آغاز کردند .شهید منصورستاری که ازاولین روزهای جنگ ازدانشگاه به نهاجا برگشته بودتا درتخصص خود منشاخدمات عملیاتی باشد.
او کارش را از دی ماه ۱۳۶۲ با قبول شغل بسیارمهم وحساس و قلب تپنده پدافند هوایی به عنوان معاون عملیاتی پدافند هوایی شروع کرده بود و حالا دراواخر سال ۱۳۶۵باحکم حضرت امام خمینی به فرماندهی نهاجا رسیده بود و جنگ ۸ساله روزهای سخت خودراطی میکردو سرهنگ منصورستاری فرمانده نهاجا تمام هم وغم خودرا با جمع آوری همه دوستان و همسنگران و سازماندهی نیروهای عملیاتی و گردانهای نگهداری فقط به جنگ باعراق فکرمیکرد...قطعنامه پذیرفته شد وعملیات مرصاد با موفقیت انجام شدوبرگشت نیروهای رزمنده به داخل یگانها ..قطعه زمینی بزرگ درضلع جنوبی شهرک قصرفیروزه شماره ۲(شهید بهشتی )بلااستفاده مانده بود وتعدادی ازجوانان مشیریه با استفاده ازشرایط آنروزها فنس را پاره وزمین فوتبال خاکی برای بازی فوتبال آماده کروه بودند و قرارشد این زمین تسطیح و بناهای جدید ساخته شود..فرمانده ستاری آمد ووقتی زمین فوتبال رادید یکی ازاین جوانان محله مشیریه با اعتراض آمد ووقتی محافظین میخواستند جلوش رابگیرند گفت بزارید بیاد اون جوان مودب توضیح داد تیمسار ستاری فورادستور دادکه دریک نقطه دیگه زمین برای اینها زمین فوتبال درست کنید وتا آمدن شدن اون زمین این زمین را کاری نکنیید ..تعداری ازخانواده های ازپرسنل نهاجا براثر مریضی ویا سانحه تصادف ازدنیا میرفتن و مشگلات ناشی ازوضع بوجودآمده مشگلات مالی برای این خانواده ها درست میکردتیمسار ستاری درهمین زمین جنوب قصرفیروزه دستور ساخت خیاطخانه را داد تا این قبیل خانواده هابتوانند ضمنداشتن سرگرمی ممردرآمدی هم داشته باشند
نظر دهید