«عباس» برای استواری اقتصاد چه کرد؟

  • 1400/01/10 - 18:22
  • تعداد بازدید: 2424
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

«عباس» برای استواری اقتصاد چه کرد؟

شرایط اقتصادی این روزهای کشور و محدودیت‌هایی که به واسطه تحریم‌های ظالمانه در شاهراه‌های صادراتی ایجاد شده است، بی شباهت به دوران هشت ساله جنگ تحمیلی نیست. سایه جنگ اقتصادی و نظامی در سال‌های واپسین نسبت به گذشته سنگین‌تر شده بود و برای ادامه حرکت چرخ‌های کشور باید راهی گشوده می‌شد. راهی که با از خودگذشتگی نام‌هایی چون منصور ستاری و عباس بابایی هموار شد و حرکت این چرخ‌ها را ممکن کرد.

 


همین روزها در گرماگرم مردادماه 1366 بود که یکی از خلبانان و فرماندهان بلندپایه نیروی هوایی به جمع هم‌پروازانش پیوست. شهادت او تا جایی سنگین و جایش پر نشدنی بود که روایت گریه‌های بی امان یار دیرین و همسنگرش شهید منصور ستاری، نقطه‌ای تکرار نشدنی در زندگی فرمانده آسمانی نیروی هوایی بود.


 


استقرار یافتن دو ستون مستحکم در نیروی هوایی یکی در دفاع پدافندی و دیگری در حملات آفندی، که همفکر و همراه یکدیگر باشند، نقش مهمی در پیشبرد سریع و اثرمند اهداف نظامی داشت. آنان که همسنگر این دو فرمانده بودند، منصور ستاری و عباس بابایی را یک روح در دو بدن می‌دانند.  گویی دست تقدیر این دو ستون مستحکم را کنار یکدیگر قرار داد تا در شرایط دشوار و منحصر به‌فرد جنگ و تحریم، نه تنها عبور از گردنه‌های دشوار امکان پذیرد بلکه گام‌های مهمی برداشته شود. عباس و منصور در امور نهاجا چنان هماهنگ عمل می‌کردند که به قدر هزاران سال یکدیگر را می‌شناسند. اولویت‌ها و دغدغه فکری مرتبط با انتقال و صدور نفت  در یک راستا بود و همین موضوع، زمینه هم‌فکری‌های بیش‌تر این دو را فراهم می‌کرد. گام‌های بلندی که شهیدانی چون بابایی و ستاری پیمودند، الگوی ارزشمندی است که تا امروز ماندگار شده است. 


 


 


نخستین دیدار


جزیره خارک، نخستین برخوردهای آشنایی عباس و منصور بود. هر دو تلاش می‌کردند خارک استوار بماند و به عنوان یکی از مهم‌ترین مبادی صادرات نفت ایران، به راه خود ادامه دهد. دشمن تا دندان مسلح با راهنمایی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و اروپا با تکیه به دلارهای نفتی کشورهای عربی تمام تلاش خود را به کار بست بود تا امکان صدور نفت را از ایران سلب کند. چراکه می‌دانست اگر به این شاهرگ حیاتی ایران آسیب بزند، یارای جنگیدن را از ایران سلب خواهد کرد.


عباس بابایی با اقدام انقلابی و درک صحیح از شرایط خاص کشور، علی‌رغم همه مخالفت‌های گاه و بیگاه، هواپیمای راهبردی اف_۱۴ را از اصفهان به بوشهر منتقل کرد و شخصاً از این پایگاه برای مقابله با دشمن برای انجام مأموریت‌های سرنوشت‌سازی به پرواز درآمد.


عباس در آسمان و منصور در روی زمین، به خوبی شاهراهای اصلی و مهم آسمان ایران را می‌شناختند و تعامل این دو، زمینه‌ساز موفقیت در عملیات گوناگونی علیه دشمن بود. این دو با شناخت صحیح از وضعی موجود، امکانات و توانمندی‌های دشمن، خود را برای سناریوهای مختلف آماده کرده بودند.


همان زمان که فرانسه، جنگنده‌های میراژ و سوپر اتاندارد را راهی عراق کرد، اتحاد جماهیر شوروی نیز جنگنده‌های سوخو و میگ ۲۵را به حزب بعث عراق پیشکش ساخت. کشورهای عربی نیز سنگ تمام گذاشته بودندو از واگذاری بنادر تا اعطای کمک‌های مالی پشتیبان دشمن ایران بودند.


 


مکمل‌های آفندی و پدافندی


زمستان 1362 که عباس بابایی فرماندهی عملیات خیبر را در بخش آفندی به عهده داشت و فرماندهی در بخش پدافندی در دستان منصور ستاری بود، پایه اصلی و سازمان‌دهی قرارگاه رعد نهاجا، با تأکید شهید منصور ستاری بر شکل‌گیری نیروی هوایی کوچک، سبک‌بال و چابک پایه‌ریزی شده بود. این مهم نیازمند نیروهایی بود که بتوانند خود را با این شرایط همخوان و سازگار کنند. ستاری در جریان عملیات خیبر، داوطبان نهاجا ر گرد هم آورد تا در نخستین روز این عملیات بزرگ برون‌مرزی آبی و خاکی بیش‌ترین حجم از موفقیت حاصل شود.


عباس بابایی و منصور ستاری در جریان این عملیات اوج هماهنگی و هم‌فکری خود را به نمایش گذاشتند. هر دو خود را برای انجام اقدامات خاص و غیرمنتظره آماده کرده بودند.  حضور اف ۱۴ بر فراز آسمان قرارگاه فرماندهی خاتم‌الانبیاء قوت قلب بود برای رزمندگان و زمینه‌ای برای انجام حملات آفندی در داخل خاک کشور یا در دل مرزهای دشمن. بر اساس همین راهبرد و در قالب قرارگاه رعد، عملیات رعدآسا و مهمی انجام شد که بسیاری به تجربه‌های موفقیت‌آمیز منجر شد. مهم‌ترین دستاورد این هماهنگی و چابکی، حفظ جریان مستمر صدور نفت ایران و در نتیجه آن، حرکت قطار اقتصاد کشور بر ریل‌ها صادراتی بود.


اما زمینه‌های همراهی و هم‌فکری این دو فرمانده پدر منصور ستاری ریشه در کجا داشت؟ بخش قابل توجهی از هم‌اندیشی و هماهنگی منصور ستاری و عباس بابایی، ریشه‌ای در اعتقادات این دو فرمانده داشت. پدر منصور، حاج حسن مرشد ستاری، شاعر اهل بیت بود و پدر عباس بابایی تعزیه‌خوان و هیئت دار. نگاه این دو به یاری‌رسانی حضرت اباعبدا...الحسین اثرمند و راه‌گشا بود. این دو با عشق و صمیمیت بیشتر با شهامتی مثال‌زدنی راهبردهایشان را پیش می‌بردند. عباس پروازهای آفندی را در عملیات خیبر و بیش از آن در عملیات والفجر8 با موفقیت انجام داد و منصور ستاری نیز در بخش پدافندی خلاقیت‌هایی به نمایش گذاشت که در حفظ تجهیزات و مقابله با حملات دشمن اثرمند افتاد.


عباس بابایی و منصور ستاری در عین حال که دو فرمانده زبردست و دانش‌آموخته آمریکا بودند، کار هدایت و راهبری عملیات گوناگون را بدون هیچ تشریافتی، جهادی و خالصانه انجام می‌دادند و همین موضوع، زمینه‌ساز موفق عمل کردن قرارگاه رعدبود.


 


زمانی‌که با عباس بابایی با هواپیمای اف ۱۴ در دل دشمن رعب وحشت می‌انداخت، منصور ستاری نیز با پیاده‌سازی طرح‌های دامی و فریب، هواپیماهای دشمن را در باتلاق تاریک و بدون بازگشت شکار می‌کرد. این دو، فرزندان خلف ایران و فراتر از زمانه خود بودند و یافتن جایگزینی برای آن‌ها، شاید زمانی به وسعت تاریخ بطلبد.


 


پایان پیام/


 

  • گروه خبری : عمومی,همسنگران شهید
  • کد خبر : 95
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید