مجروحیت مانع پرواز او نبود
شهید یاسینی گرچه جانباز ۵۵ درصد بود و به دلیل رنج فراوانی که از کمردرد میبرد می توانست از پروازهای جنگی امتناع ورزد، ولی عاشقانه به پرواز در میآمد و هیچ گاه مجروحیتش مانع پرواز او نشد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری، تلاش مردان آسمانی و خدایی، از جنس تلاشهای روزمره و معمولی نبود. آنان با عملشان بر جایگاه رفیعشان در دلها و نزد خداوند صحه گذاشتند. یکی همرزمان شهید علیرضا یاسینی که نمیخواست نامی از او برده شود، از این فرمانده آسمانی نیروی هوایی و یاور شهید منصور ستاری خاطرهای دارد که به همین ویژگی اشاره میکند:
« سال ۱۳۶۷ بود و واپسین روزهای جنگ تحمیلی را پشت سر می گذاشتیم. در پایگاه بوشهر خدمت می کردم و تیمسار یاسینی فرماندهی این پایگاه را به عهده داشت. آن روزها خبر های ضد و نقیضی از خطوط مقدم جبهه جنگ به گوش می رسید. خبر باز پس گیری بندر فاو توسط نیروهای عراقی را دریافت کرده بودیم. از طرفی نیروهای پیاده مستقر در منطقه عملیاتی درخواست هواپیما کرده بودند تا در پناه آتش جنگنده بمب افکنها بتوانند عقب نشینی تاکتیکی کنند. تیمسار یاسینی نقل می کرد:
کمرم به شدت درد می کرد. هرچه کوشیدم تا خود را راضی کنم و مأموریت را به سایرین محول کنم، دلم رضایت نداد. زیرا می ترسیدم که در واپسین روزهای جنگ اتفاقی برای سایرین رخ دهد و آنگاه وجدانم مرا بیازارد و خود را سرزنش کنم. تصمیم گرفتم تا خود، مأموریت را انجام دهم.
بنابراین، سوار بر مرکب آهنین بال شده و بی وقفه سمت بندر فاو را در پیش گرفتم. دقایقی بعد خود را به مواضع دشمن رساندم. ابتدا بر آن شدم تا بمب ها را روی عقبه دشمن بریزم، ولی هرچه پرواز می کردم به انتهای نیروها و تجهیزات آنان نمی رسیدم. سرانجام بمب هایم را رها کردم و به پایگاه بازگشتم.))
درست به خاطر دارم، در آن روز در کنار رمپ پروازی چشم به آسمان دوخته بودیم و بازگشت او را انتظار می کشیدیم. زمان به کندی می گذشت و دل شوره عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفته بود. در آن شرایط پراضطراب، تنها یاد خدا به دلها آرامش می داد و مدام با خود ادعیه و اذکاری را برای سالم بازگشتن ایشان زمزمه می کردم. دقایقی بعد هواپیمای او در آسمان منطقه ظاهر شد. از آنجا که یکی از بمبها رها نشده و همچنان در مقر خود در زیر هواپیما باقی مانده بود اعلام وضعیت اضطراری شد. خودروهای آتش نشانی به سرعت خود را به اطراف باند رساندند تا در صورت بروز هر گونه حادثه ای وارد عمل شوند. لحظاتی بعد به لطف خداوند چرخهای هواپیما باند فرودگاه را لمس کرد و هواپیما در انتهای باند متوقف شد.
به اتفاق پرسنل آتش نشانی، به سرعت خود را به هواپیما رساندیم. این در حالی بود که تیمسار یاسینی همچنان در کابین نشسته بود و قادر به حرکت نبود. ما که تازه متوجه وضعیتش شده بودیم، به یاری اش شتافته و او را از درون کابین هواپیما بیرون آوردیم. آن شهید عزیز که سالها قبل هواپیمایش مورد اصابت موشک قرار گرفته و مجبور به ترک هواپیما شده بود، بر اثر ضربه ای مهره های کمرش آسیب جدی دیده بود و همیشه از درد کمر رنج می برد. آن روز از شدت کمر درد، قادر به ترک هواپیما نبود.
شهید یاسینی گرچه جانباز ۵۵ درصد بود و به دلیل رنج فراوانی که از کمردرد میبرد می توانست از پروازهای جنگی امتناع ورزد، ولی عاشقانه به پرواز در میآمد و هیچ گاه مجروحیتش مانع پرواز او نشد.»
شهید یاسینی از یاران شهید منصور ستاری 15 دی ماه 1373 همراه با جمع دیگری از فرماندهان عالیرتبه نیروی هوایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
نظر دهید