در «اوج» اثرمندی
اثرگذاری را در عملکرد در عملکرد یک فرد میسنجند و ممکن است در برهههایی از زمان، این کارآمدی دچار افت و خیزهاییشود. در مورد منصور ستاری این موضوع اما صدق نمیکرد.
منصور در تمامی دوران فعالیتش در نیروی هوایی، یک فرد زبده و کارآمد بود که گرههای بسیاری را باز کرد. این را تیمسار امیر عمید میگوید و معتقد است پروژه اوج نهاجا، یکی دیگر از نقاط اوج کارامدی شهید منصور ستاری بود.
این پیشکسوت نهاجا با بیان اینکه والفجر هشت، اوج کارایی ستاری بود، ادامه میدهد: ستاری کاری کرده بود کارستان. در آن بمباران های شدید که ما نیاز به امنیت داشتیم برای انجام عمنیات، طرحی پیاده کرد که برد موشک هایمان افزایش پیدا کرد و توانستیم هواپیماهای عراقی را بالاتر از سقف انتظار بزنیم.
پست و درجه او را جوگیر نکرده بود
تیمسار عمید معتقد است منصور ستاری از آن دست آدمهایی بود که گیر شغلش نبود و هیچگاه اجازه نداده بود شغلش، اسیرش کند.
او درباره این ویژگی فرمانده، خاطرهای بیان میکند: یک بار رفته بودم نمایشگاه بین المللی. یک نمایشگاه صنایع دفاعی بود. گلی از کشورها آمده بودند و غرفه زده بودند. در نمایشگاه کاری داشتم و منتظر کسی بودم، نزدیک جایگاه از دور مرا دید. در جایگاه کنار فرمانده نیروی دریایی نشسته بود. صدایم کرده اشاره کرد بروم کنارش. رفتم نشستم و حال و احوال کردیم. پست و عنوان و درجه برایش عادی بود. جوگیر نکرده بودش.
مصمم و ارادهمند
این پیشکسوت نیروی هوایی، همسنگرش را فردی مصمم و با اراده معرفی میکند و در توضیح این ویژگی بیان میکند: در تصمیم گیریهایش خیلی مهمم بود، اما در روابط انسانی اش، پسیار مهربان و عاطفی و آرام. حتی یک بار هم عصبانیتش را ندیدم.
او با بیان خاطرهای، از تناسب این دو خصیصه در منصور ستاری اینطور میگوید: یکبار رفته بودیم مجلس ختم. وقتی تمام شد و آمدیم بیرون، دیدمش، کنار من یکی از افسران نیروی هوایی ایستاده بود. سلام و خوش و بش کردیم و به من گفت به این رفیقت به همان افسر نیروی هوایی، بگو هوای ما را داشته باشد! سفارش ما را بكن!
اما از نگاه عمید، مهمترین ویژگی شهید ستاری را تخصص، آگاهی و پیگیریاش میتوان دانست: "هیچ کار و فعالیتی در نیروی هوایی نبود که انجام شده و ستاری از آن بی خبر باشد یا از آن بازدید نکرده باشد. یک بار که برای بازدید کامل از نیروی هوایی مأمور شدم. این را به چشم دیدم. هر جا که میرفتم و از هر کدام از نیروها و افسرها که سؤال می کردم، متوجه می شدم که قبل از من، ستاري رفته سراغش.
به گفته این پیشکسوت نیروی هوایی، امیر ستاری با مدل مدیریتی اش، سدهایی را شکست که قبلا نشسته بود. کارهایی کرد که بعد از انقلاب تا آن زمان انجام نشده بود. حتی ایرانی هایی را که از خارج آمده بودند و در کار نیروی هوایی تخصصی داشتند و مدعی بودند که می توانند کمکی بکنند به کار گرفت، به آنها امکانات داد و تخصصشان را به کار گرفت. مدلش هم این طور بود که نیازها را خوب تعریف می کرد. بعد هم میداد دست آدمهایی که از آنها شناخت کافی داشت و بعد حمایتشان می کرد تا کار به نتیجه برسد در هر پروژه ای هم خودش را زود پیدا می کرد. این هم کار آسانی نیست.
او در ادامه توصیف این وجه از منصور ستاری بیان میکند: خیلی توانمندی می خواهد که کسی بتواند از توپ ۲۲ گرفته تا پیچیده ترین موشک ها را بشناسد و رویشان کار کرده به شد و دربارهشان، حرفی هم برای گفتن داشته باشد این کشور اگر دویست، سیصد نفر مثل ستاری داشته باشد، متحول می شود. من که همیشه به زندگی اش غبطه خوردم و البته هیچ وقت هم نتوانستم خودم را در آن سطح ببینم.
ما میتوانیم ورد زبانش بود
همیشه حرفش این بود که باید برویم جلو. خیلی جا داریم و باید پیشرفت کنیم. همه را هم تشویق می کرد. اعتقاد داشت خیلی از کارها را خودمان باید انجام دهیم و خودکفا شویم. نه اینکه سلاح دستمان را هم از کس دیگری بگیریم، بعد بخواهیم برای خودمان امنیت درست کنیم وقتی شهید شد، خبرش را از تلویزیون شنیدم. واقعا، همه مان عزادار شدیم.
به اعتقاد تیمسار عمید، این کشور با شهادت این مرد، خیلی ضربه خورد. کسی بود که حالا حالاها می توانست کار بکند، خیلی کار ازش بر می آمد. خیلی زمان می برد تا کسی بتواند جای او را پر بکند روز تشییع جنازه اش، هر کدام از رفقا که به هم می رسیدیم، به جای ابراز تأسف، میگفتیم ستاری به هدفش رسید. او باید این طوری میشد. باید جاودانه می شد.
امیر سرلشکر شهید منصور ستاری، 15 دیماه 1373 نزدیکی فرودگاه اصفهان همراه با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
گزارش از پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری
پایان پیام/
نظر دهید