پرستویی که با توانمندی ایرانی بال و پر گرفت

  • 1399/02/08 - 13:59
  • تعداد بازدید: 1897
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه

پرستویی که با توانمندی ایرانی بال و پر گرفت

پرستو، نخستین هواپیمایی بود که شانزدهم فرودین ماه 1367 به آرزوهای کشور برای تحقق خودکفایی در نیروی هوایی و تولید هواپیمایی مبتنی بر توانمندی و دانش فنی ایران واقعیت بخشید و به عنوان نخستین هواپیمای ساخت ایران به پر گرفتن در آسمان بال و پر گرفت.

پرستو، نخستین هواپیمایی بود که شانزدهم فرودین ماه 1367 به آرزوهای کشور برای تحقق خودکفایی در نیروی هوایی و تولید هواپیمایی مبتنی بر توانمندی و دانش فنی ایران واقعیت بخشید و به عنوان نخستین هواپیمای ساخت ایران به پر گرفتن در آسمان بال و پر گرفت.


 


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری، شانزدهم فروردین ماه مصادف است با رخ‌دادی تحول آفرین در عرصه خودکفایی نیروی هوایی کشور. نیرویی که سال‌های پیش از انقلاب را وابسته و متکی به مستشارهای آمریکایی بود حالا تولد نخستین پرنده ساخته شده به دست نیروهای توانمند و خلاق خودش، بدون هیچ گونه وابستگی را جشن می‌گیرد. آن هم در سال‌های دفاع مقدس و جایی که با تحریم‌های ظالمانه غربی‌ها نیاز به خودکفایی و ایجاد سازو کاری در نیروی هوایی که بتواند ضمن تأمین تجهیزات و امکانات زمینه توسعه دانش فنی و ارتقا برای تولید بومی را فراهم کند، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شد.


اما تحقق این مهم ممکن نبود مگر با انگیزه و پیگیری‌های جدی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی  هوایی که استعداد عجیبی در محقق ساختن کارهای نشدنی داشت. به گفته بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش، میشود و می‌توانیم، جزو کلیدواژه‌های اصلی فرمانده آسمانی نیروی هوایی بود که در دوردست‌ترین خواسته‌های نیروی هوایی و صعب‌العبورترین مانع‌ها بر سر راه تأمین تجهیزات، ساخت تعمیر و نگهداری و توسعه به کمک این نیرو می‌آمد.


برای او که علاوه بر دانش و توانمندی خارق‌العاده در پدافند هوایی، سال‌های زیادی را در نیروی هوایی کشورمان روزگار گذرانده، طعم زیر و بم‌ها و سختی‌های ناشی از نبود نیروی هوایی مستقل و متکی به خود را چشیده بود، در کنار برنامه‌ریزی برای پیشرفت و خودکفایی تمامی بخش‌های این نیرو، ساخت هواپیمایی که به دست متخصصان ایرانی ساخته شده باشد را در سر می‌پروراند. آرزویی که بالاخره آن را به کمک متخصصان نیروی هوایی و با ساخت هواپیمای «پرستو» و پس از آن، اولین جت تمام کامپوزیتی درنا و در نهایت، اولین «جنگنده آذرخش» به سرانجام رسانید.


اما «پرستو» چگونه بال و پر گرفت؟


سرهنگ محمدرضا امینی، بازنشسته نیروی هوای و همراه شهید ستاری در پروژه پرستو در این‌باره می‌گوید: پس از اینکه دوره مهندسی هواپیما را در پاکستان به اتمام رساندم، همیشه در این فکر بودم چگونه می توان روزی در ایران هواپیما ساخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، تعدادی از هواپیماهای آسیب دیده در جنگ با امکانات موجود نیرو بازسازی و تعمیر می شدند.


این کار ادامه داشت تا اینکه تیمسار ستاری، مسئولیت فرماندهی نیروی هوایی را بر عهده گرفتند. ایشان در همان روزهای اول فرماندهی از پایگاههای مختلف بازدید کردند و اطلاعات لازم را در زمینه توانایی های نیرو به دست آوردند. در یکی از این بازدیدها که من نیز همراه ایشان بودم، گفتند: امینی! تا حالا به فکر ساخت هواپیما بوده ای؟ گفتم: بله، همیشه آرزویش را داشته ام، ولی این کار با امکانات محدودی که در حال حاضر در نیرو وجود دارد، امکان پذیر نیست و مشکلات زیادی در پی خواهد داشت.


در جوابم گفتند می دانم و مشکلات آن را قبول دارم. ولی باید کار را از یک جایی شروع کنیم. ما الان شعارمان مرگ بر آمریکا است، در حالی که به تولیدات آن کشور وابسته ایم. باید خودمان به فکر باشیم. شما در حال حاضر هواپیماهایی را که تا ۷۵ درصد صدمه دیده اند تعمیر و بازسازی می کنید، حالا ۲۵ درصد بقیه برایتان مشکل است؟


پاسخ دادم: مسئله به این سادگی ها نیست. ساخت هواپیما تجهیزات و پشتیبانی بسیار قوی و منسجم می خواهد، علاوه بر این بودجه کلانی باید پیش بینی شود.


تیمسار گفتند: همه اینها را تهیه می کنم. شما بروید بررسی کنید، آیا می شود این کار را کرد یا نه.


من که شناخت کافی از خصوصیات اخلاقی تیمسار نداشتم، موضوع را زیاد جدی نگرفتم. راستش می ترسیدم بگویم می شود، چون ممکن بود پشتیبانی لازم از ما نشود، وسط کار بمانیم و نتوانیم کار را به اتمام برسانیم. ولی اصرار زیاد تیمسار و پیگیری های ایشان ما را وادار کرد تا کار را شروع کنیم.


اول مهر سال ۱۳۶۶ کار را آغاز کردیم. ابتدا برای الگو گرفتن قطعات بدنه هواپیما، ساخت فیکسچر» را شروع کردیم. ایشان نیز با حمایت بی دریغ، روز به روز ما را به ادامه کار امیدوار می ساختند.


یادم است، شبی ساعت حدود ۱۲ نیمه شب بود که تیمسار به شعبه آمدند و گفتند: به همین الان از همدان برگشته ام، دلم نیامد بروم خانه. گفتم، بیایم به شما که تا این موقع شب کار می کنید سر بزنم و خسته نباشید بگویم.


از آن به بعد، پرسنل، بسیجی وار کار را شبانه روز دنبال می کردند. عصر یکی از روزها تیمسار به محل کار آمدند. ما منتظر خودر و بالابر بودیم تا قطعه سنگینی را بر بالای یکی از فیکسچرها ببریم و در آنجا جوش دهیم. تیمسار ضمن گفتن خسته نباشید، پرسیدند چه می کنید؟


بنده موضوع نیامدن بالابر را به اطلاع ایشان رساندم. تیمسار بلافاصله فرنج را از تنشان بیرون آوردند و گفتند: بالابر نمی‌خواهد. یا علی!


این را گفتند و به طرف قطعه رفتند و به پرسنل فهماندند، حالا که بالابر نیست، با دست این را بالا می بریم.


پرسنل هم به کمک آمدند و آن قطعه را به راحتی بر بالای فیکسچر بردند. سپس تیمسار ابزار جوشکاری را گرفتند و شروع به جوشکاری کردند. پس از تمام شدن کار به شوخی گفتند: فکر نکنید کار بلد نیستم، جوش هم میزنم. با تشویقهای مکرر ایشان، ما کار را با انگیزه بیشتری ادامه می دادیم تا اینکه روز ۱۹ بهمن همان سال به مناسبت سال‌روز نیروی هوایی به حضور مقام معظم رهبری رسیدیم. ایشان ضمن ارائه گزارشی از توان رزمی نیروی هوایی، خبر ساخت اولین فروند هواپیمای ترابری سبک را در نیرو به اطلاع رهبر رساندند، و قول دادند هواپیما برای فروردین سال ۶۷ آماده پرواز خواهد شد.


فردای آن روز، ایشان به آشیانه آمدند و به شوخی گفتند: ۔ جناب امینی! چکش را هم کشیدم. باید هواپیما تا فروردین ماه حاضر باشد.


بعد از این، دیگر چاره ای ندیدیم جز اینکه با توان بیشتری کار را ادامه دهیم. بدنه هواپیما را قبل از اسفند ۶۶ به حول و قوه الهی آماده کردیم و آن را برای سوار کردن موتور و بقیه متعلقات به آشیانه دیگر منتقل کردیم. همه شعبات از قبیل ملخ، موتور، آلات دقیق، چرخ، هیدرولیک و ... به صورت یکپارچه روی هواپیما کار می کردند. حتی تعطیلات نوروز را بچه ها مشغول کار بودند تا توانستند. روز ۱۲ فروردین هواپیما را برای پرواز آزمایشی آماده کنند.


تیمسار به ما اطلاع دادند که هواپیما بایستی در شانزدهم فروردین در حضور آقای هاشمی رفسنجانی پرواز کند. ما طبیعتا باید قبل از اینکه پرواز در حضور مقامات انجام بگیرد، یک پرواز آزمایشی خودمان انجام می دادیم تا خدای نکرده در آن روز، هواپیما دچار مشکل نشود.


انتخاب خلبان برای انجام این پرواز خود معضلی بود. زیرا کمتر خلبانی حاضر می شد با هواپیمایی که قرار است اولین بار به پرواز درآید، پرواز کند. ما خود نیز می ترسیدیم و دلهره و نگرانی سرتاسر وجودمان را فرا گرفته بود.


دوستان به من پیشنهاد کردند، از جناب سرگرد «ناصر ابراهیمی» که از خلبانان خوب هواپیمای «بونانزا» بود، دعوت کنیم. این کار انجام شد و ایشان با كمال شهامت، اعلام آمادگی کرد. پس از اینکه سرگرد ابراهیمی آزمایشهای لازم را بر روی هواپیما انجام داد، مقداری آن را روی باند دواند. سپس به من گفت:


- هواپیمایتان مشکلی ندارد و من حاضرم با آن پرواز کنم.


پرواز پرستو


هواپیما به آرامی می خزید، تا اینکه به ابتدای باند پرواز رسید، آرام و قرار نداشتم و یکجا بند نمی شدم، طاقت نیاوردم که کنار باند بمانم. به داخل برج مراقبت رفتم.


پرستو، برای تجربه اولین پروازش، دویدن بر روی باند را آغاز کرد و لحظاتی بعد چون پرنده ای سبکبال در آسمان لاجوردی بال گشود. گویی روح ما نیز با آن به پرواز درآمد و تا بیکران آسمان اوج گرفت. احساس عجیبی به همه ما دست داده بود. هر کس چیزی میگفت، بدون آنکه متوجه باشد چه می گوید. اشک شوق در چشمان شهید ستاری حلقه زده بود و مرتب خدا را شکر می گفت. چند دقیقه بعد، آرامشی که حاکی از رضایت و غرور بود بر جمع ما حاكم شد. پرستو، در پهنه آسمان آبی کشور جولان می داد و گویی چون عقابی مغرور، فن و تخصص، ایثار و شهامت و توانمندی های پرسنل متعهد و متخصص نیرو را به رخ می کشید. چند دقیقه بعد، سرخوش از پرواز نخستین خود، فرود آمد و به نرمی روی باند خزید.


بچه ها که تلاش چند ماهه خود را به ثمر نشسته می یافتند، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند و یکدیگر را در آغوش می گرفتند و می بوسیدند، تیمسار، از برج پایین آمدند. هنوز چند قدمی برنداشته بودند که یک دفعه ایستادند و گفتند :


بگذار من مزد تو را همین جا داده باشم. صورتم را بوسیدند و گفتند: - دستت درد نکند واقعا خسته نباشی!


دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم و زیر گریه زدم. تیمسار پرسنل را دور خودشان جمع کردند و به همه خسته نباشید گفتند و بعد از گرفتن عکس دسته جمعی گفتند: این نتیجه تلاش مداوم و مستمر شماست. البته این اولین کارمان نیست و آخرین کارمان هم نباید باشد. اگر در کارها استقامت باشد، موفقیت هم هست. می بینید تمام کسانی که موفق شده اند استقامت کردهاند.


رونمایی در شانزدهم فرودین


تیمسار امینی ادامه می ‌دهد: بالاخره روز شانزدهم فروردین در حضور مقام محترم ریاست مجلس وقت، آقای هاشمی رفسنجانی، دکتر حسن روحانی فرمانده پدافند هوایی کل کشور ، معاون جانشین فرماندهی کل قوا و نماینده مجلس بود و جمعی از مقامات لشکری و کشوری پرواز آزمایشی این هواپیما با موفقیت انجام شد. از آن پس تیمسار ستاری دستور تجهیز خط تولید این هواپیما را صادر کردند. به فضل خدا تاکنون توانسته ایم چندین فروند از این نوع هواپیما را در داخل نیرو بسازیم. به گفته خلبانان این هواپیما در مقایسه با نوع خارجی اش (بونانزا) از بعضی جهات بهتر و برتر می باشد.


ساعت چهار بعد از ظهر همان روز، تیمسار ستاری به همراه تیمسار رستمی به باند پروازی تشریف آوردند و برای اینکه در طول زمان پرواز با خلبان در ارتباط باشند، به داخل برج مراقبت رفتند. من نیز با بقیه پرسنل ایستاده بودیم تا حاصل چندین سال تجربه و چند ماه کار شبانه روزی خودمان را مشاهده کنیم.


دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری دولت یازدهم و دوازدهم کشورمان که در سال‌های دفاع مقدس فرمانده پدافند هوایی کل کشور ، معاون جانشین فرماندهی کل قوا و نماینده مجلس بود و همکاری و تعامل نزدیکی با شهید منصور ستاری معاون عملیات پدافند هوایی نهاجا داشت و به خوبی  از جزییات تلاش‌های این شهید والامقام در اقتدار و توانمندی نیروی هوایی کشورمان باخبر است، اعتقاد دارد شهید منصور ستاری از فرماندهان پرافتخار، نخبه و  کم‌نظیر در تاریخ ارتش جمهوری اسلامی ایران است.


به گفته دکتر روحانی، طرح‌های مبتکرانه وی در سیستم‌های راداری، موجب ارتقای کارایی و توان پدافند هوایی کشور در طول دفاع مقدس گشت. تحول و نوسازی ناوگان نیروی هوایی ارتش، برنامه‌ریزی و آغاز ساخت هواپیما و موتور جت از دیگر خدمات ارزشمند ستاری و همسنگرانش است.


در روز افتتاح هواپیمای پرستو، دکتر روحانی همراه با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی (جانشین فرماندهی کل قوا و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی)، مرحوم آیت‌الله توسلی (مسئول دفتر امام خمینی ره)، امیر سرتیپ اسماعیل سهرابی (رئیس وقت ستاد مشترک ارتش) در کنار شهید منصور ستاری و در مراسم رونمایی از  هواپیمای سبک ۴ نفره پرستو ، نخستین هواپیمای ساخت نیروی هوایی ارتش حضور داشتند.


امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


 


پایان پیام/


 

  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه,مصاحبه ها و سخنرانی ها,مقالات و دست نوشته ها
  • کد خبر : 363
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید