وابسته‌ای که «اوج» گرفت و جنگنده ساخت

  • 1399/04/07 - 09:33
  • تعداد بازدید: 2784
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه
توانمندی ایران در تولید جت جنگنده کوثر؛

وابسته‌ای که «اوج» گرفت و جنگنده ساخت

چگونه کشوری که در تمامی بخش‌های نظامی از جمله تجهیزات دفاعی هوایی، به مستشاران غربی وابسته بود و در تعمیر، بازسازی و نگهداری جنگ‌افزارهایش ناتوان، به کشوری دارنده دانش فنی و سازنده تمام عیار جنگنده تبدیل شد.

 


 


پنجم تیرماه سال جاری سه فروند هواپیمای جت جنگنده پیشرفته کوثر در صنایع هوایی وزارت دفاع در اصفهان تحویل نیروی هوایی ارتش شد. همکاری شرکت های دانش بنیان، ساخت تجهیزات پیشرفته هوایی را به عرصه تولید رساند و جنگنده بومی به ساختار دفاعی کشور پیوست. رخدادی که روزهای پر تلاطم جنگ و در نبود تجهیزات دفاعی ناممکن به نظر می‌رسید. چندی روزی از اعلام این خبر خوش در عرصه دفاعی کشورمان نگذشته است و به همین بهانه، قصد داریم تا نگاهی به زمینه‌ها و ریشه‌های اندیشه ساخت جنگنده در کشورمان داشته باشیم.


 


علیرغم وجود ده‌ها اختراع تاریخ ساز که مسیر زندگی بشر را دست‌خوش تحول کرد، نام هواپیما هنوز هم در زمره اثرمندترین ساخته‌های انسان خودنمایی و یکه‌تازی می‌کند. ختراع و ساخت هواپیما در قرن بیستم همانقدر مهم بود که ساخت لوکوموتیو در قرن نوزدهم اهمیت داشت. با اختراع هواپیما رویای پرواز برای انسان به حقیقت پیوست و ذهن بلندپرواز انسان بیش از گذشته اوج گرفت.


هواپیما را می‌توان سمبلی از پیشرفت فناوری دانست که انقلابی شگرف در زندگی بشر، به‌ویژه در حوزه حمل‌ونقل به دنبال داشته است. این دستگاه بسیار پیشرفته یا به قول مخترعین قدیمی، ماشین پرنده، طی یک مسیر پر پیچ‌وخم و مملو از موانع مختلف، توسعه یافته و تجاری‌سازی آن را می‌توان مرهون زنجیره‌ای از تلاش‌های مستمر نوآورانه و کاملاً ریسک‌پذیر و همچنین شرایط خاص سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از جنگ جهانی اول و سال‌های پس از آن دانست. جنگنده‌های پرنده نیز با به حقیقت پیوستن آرزوی پرواز، ساخته شدند و به خدمت نیروی نظامی کشورها درآمدند.


 


پرواز پرنده‌های آهنین در آسمان ایران


 


ورود ایران به عرصه هوایی به بیش از یکصد سال قبل بر می‌گردد. سال 1301 که وزارت جنگ دفتر هواپیمایی قشون را تأسیس کرد، کار با چند فروند هواپیمای «یونکرس» خریداری شده از تیپ مازندران و گیلان آغاز شد. تا روزهای پایانی سال 1302، نیروی هوایی 7 هواپیما داشت. در تحول‌های بعدی با اهمیتی که هواپیما در رزم یافته بود، همزمان با تشکیل ارتش واحد فرمان تأسیس سازمان هواپیمایی نظامی ایران در سال 1303 از سوی رضاخان، زمانی که وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت صادر شد. پس از سلطنت او در سال 1304 این سازمان به هواپیمایی کل قشون تغییر نام داد.


سال 1342 نخستین سری از هواپیماهای ترابری سنگین سی- 130 تحویل نیروی هوایی شد. سال 1343 اولین هواپیمای شکاری مافوق صوت اف-5 در اختیار نیروی هوایی قرار داده شد. سال 1347 شکاری- بمب‌افکن‌های فانتوم، به خدمت نیروی هوایی درآمدند. نخستین سوخت‌رسان بوئینگ 707 و هواپیمای تجسسی-دریایی P3F به نیروی هوایی خدمت رسانی کردند. سال 1354 اولین سری از هواپیماهای شکاری-رهگیر فوق مدرن اف-14 در پایگاه هشتم شکاری اصفهان که به تازگی تأسیس شده بود، فرود آمدند.


با قراردادهای سنگینی که توسط حکومت پهلوی منعقد شده بود، علاوه بر پرداخت هزینه‌های سنگین خریداری این هواپیماها، در تأمین تمامی تجهیزات مورد نیاز، تعمیر، نگهداری و بهینه‌سازی به همان کشورهای مبدأ وابسته بود؛ مستشاران آمریکایی که در پایگاه‌های هوایی ایران حضور داشتند، تجهیزات و قطعات مورد نیاز را روی هواپیماها و دیگر جنگ‌افزارهای نیروی هوایی سوار می‌کردند و دانش فنی نظامی این حوزه را به طور کامل در اختیار خود داشتند. تسلط غربی‌ها به تمامی شئونات نظامی در نیروی هوایی زمینه‌ساز وابستگی‌ کامل به حضور آن‌ها در کشور شده بود، سایه حضور غرب در همه بخش‌ها به چشم می‌خورد به طوری که بدون حضور مستشارهای غربی، انجام فعالیت‌های نه‌چندان پیچیده‌ مانند تعویض قطعات مصرفی عملا ناممکن شده بود. وابستگی که در عرصه نظامی به وجود آمده بود، در دوران پس از انقلاب اسلامی و سال‌های جنگ تحمیلی، سایه سنگین خود را بر بدنه دفاعی کشور انداخت و کار را بیش از پیش دشوار ساخت.


 


با شکوفا شدن انقلاب اسلامی، فرار مستشاران و وابستگان غربی صورت گرفت و نیروی هوایی در رأس بخش‌هایی قرار گرفت که کمبود امکانات جدی را به واسطه بدعهدی خارجی‌ها و عدم ارائه خدمات احساس کرد.


هنگامی‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، متعاقب آن تحریمهای نظامی آمریکا علیه ایران، زمینه‌ساز مشکلات و شرایط خاصی برای نیروی هوایی شد. ایران در تهیه قطعات مهم و حساس تمامی تجهیزات آفندی و پدافندی و نیز تجهیزات جانبی برای پشتیبانی فنی و خدماتی با مشکلات جدی روبرو شد. نیروی هوایی که در طول جنگ متوجه شد نیاز به تسلیحات به روز و پیشرفته دارد، فرآیند طراحی و ساخت آن‌ها را در دستور کار قرار داد و این امر باعث شد تا انواع بمب‌ها، موشک‌ها و حتی جنگنده‌های پیشرفته تولید شوند.


 


طلیعه‌ای بر تحول


افسران جوان تحصیل کرده همراه جمع زیادی از پرسنل نیروی هوایی که از تخصص در نگهداری، تعمیرات و راهبردی تجهیزات برخوردار بودند گام‌های تازه‌ای را برای پایان دادن به مشکلات و درانداختن طرحی نو در نیروی هوایی پیمودند.


به راه افتادن نهضت ساخت قطعات، تعمیر و نگهداری تجهیزاتی که دست به گریبان وابستگی‌ها بودند، از اقداماتی است که با کمک افسران جوان و نوآور چون منصور ستاری ممکن شد. عنوان اینکار در نهاجا وو پایگاهها خارج از مرکز تحقیقات صنعتی نام گرفت؛ به علت عدم تمرکز در مشابه سازی در سال ۱۳۶۲ توسط ریاست جمهوری وقت حضرت آیت الله خامنه ای با ادغام جهاد سازندگی و تحقیقات صنعتی در نهاجا، مراکز جهاد خودکفایی به وجود آمد.


منصورستاری که سرد و گرم چشیده دوران جنگ تحمیلی بود و تجربه توأم با تخصص بالایی در پدافند هوایی و کنترل شکاری داشت، با گرد هم آوردن گروهی از متخصصان آمادی، ارتباطات و پدافندی و به طور کلی تمامی تخصص‌های نیرو، گروهی را ایجاد کرد جان تازه‌ای به نهضت تعمیرات و تولید قطعات در نیروی هوایی بخشیدند. این افراد با توجه به شناخت خوبی که از زیر و بم کار داشتند، مشکلات، نیازها و راه‌کارها را به خوبی درک می‌کردند و برای حل این مشکلات، گام بر می‌داشتند.


در شرایط دشوار و طاقت‌فرسای کمبود یا نبودن قطعات حساس و حیاتی در کوران حملات دشمن، منصور ستاری با تمام وجود مشکلات را لمس کرده بود، گاهی نیاز به قدری مبرم بود که قطعه‌ای از یک سامانه پدافندی در خارک باز می‌شد و به تهران می‌آمد. حتی از تهران با هواپیمای ترابری به اهواز می‌رفت و سامانه‌های دفاعی با این شیوه فعال می‌ماندند. منصور ستاری این چالش را بارها وبارها تجربه کرده بود و دغدغه گشایش این گره سخت را داشت.


در دوران جنگ با همه این محدودیت‌ها، مهم‌ترین اولویت با جنگ بود و باید به هر نحو در مقابل حملات دشمن ایستادگی می‌شد. ستاری معتقد بود، باید خلاقانه و شجاعانه ایستاد و برای خوب جنگیدن از تجربه، تخصص و حتی آبروی خود دریغ نکرد؛ در این راه همسنگرانش نیز با او همراه بودند چراکه تلاش همه‌جانبه برای دفاع از کشور را به مثابه شهادت ارزنده و ماندگار می‌دانستند.


ستاری که فردی دانش‌آموخته و آشنا به محیط دانشگاهی بود، نهضت قطعه سازی و تعمیرات را با همکاری دانشگاه‌ها به کارگاه‌های کوچک و صنایع پیوند داد. به خوبی می‌دانست  که ارتبط میان دانش دانشگاه‌ها با توانمندی صنایع و کارگاه‌ها می‌تواند تا حد زیادی از مشکلات را رفع کند. با توجه به محدودیت‌هایی که در پشتیبانی و همچنین بخش صنعتی کشور وجود داشت، قناع و مدیریت هزینه‌ها، الزام دیگری بود که باید رعایت می‌شد و محدودیت‌هایی را مقابل اراه تولید تجهیزات و توسعه قرار می‌داد. ابتکار همکاری و سپردن کارها به کارگاه‌های صنعتی کوچک، باعث شد ضمن آن‌که هزینه‌ها کاهش یابد، نتایج سریع و مطلوب‌تری نیز حاصل شود.


 


«فرمانده نهاجا در حال ورود به کابین هواپیمای اموزشی نهاجا»


 


از اوج تا اوج‌گیری جنگنده‌ها


 


حملات مداوم دشمن، مستهلک و آسیب دیدن تجهیزات دفاعی و هواپیماهای جنگنده از یک سو و محدودیت‌های تسلیحاتی و تجهیزاتی، موجب شده بود بخش قابل توجهی توان دفاعی کشور ناکارآمد و زمین‌گیر شود. این موضوع، موجب شد منصور ستاری راهکاری برای حل این مشکل و اندیشیدن چاره‌ای برای به پرواز درآمدن دوباره هواپیماهای جنگنده یا به راه افتادن سامانه‌های پدافندی را در اولویت بندی کارهای خود قرار دهد.


راه اندازی مرکزی برای ساخت قطعات و تعمیر هواپیماهی شکاری آسیب دیده از جنگ‌ تحمیلی، ایده‌ای بود که او  به موازات راه اندازی دانشگاه هوائی، دانشکده خلبانی وآموزش‌های هوایی دنبال می‌کرد. ستاری دست به کار شد مرکزی را برای بازسازی هواپیماهای آسیب دیده ایجاد شود که در نهایت بشود از طریق بازسازی هواپیماها بستری برای ساخت هواپیماهای جنگنده و آموزشی هم ایجاد شود. سال 66 توسط شهید ستاری و دو تن از همسنگرانش امیر خلبان حیدر صفری و مهندس مرتضی سنایی، مرکزی برای پیگیری این دو مهم با نام «پروژه اوج» پایه‌گذاری شد. پایگاه یکم شکاری مهرآباد میزبان این پروژه قرار گرفت و در کنار ساخت و تعمیر تجهیزات، کار ساخت جنگنده بومی نیز کلید خورد. پروژه اوج در مهرآباد در لایه نخست خود تعمیر را دنبال می‌کرد اما هدف اصلی منصور ستاری از پیگیری این پروژه، به راه افتادن کارخانه هواپیماسازی در کشور بود. تلاش بدون وقفه او به طوری‌که گاهی تا پاسی از شب در سوله پروژه اوج در کنار دیگر همسنگرانش فعالیت می‌کرد، باوری را در مسئولان و دست‌اندرکاران به وجود آورد که تا پیش از ان زمان ناممکن می‌نمود؛ این‌که ایران می‌تواند کشوری دارنده جنگنده بومی و تماماً ساخت داخل باشد.


منصور که از دوران نوجوانی مشکلات مالی و محدودیت‌ها را به خوبی درک کرده و آشنا به کاستی‌ها بود، قناعت را درس زندگی قرار داده و با همین روحیه، توانست در اوج محدودیت‌ها کاری کند که اوج در اوج بماند. توجه عاشقانه و بدون خستگی منصور ستاری، انگیزه بالای او را برای توانمند ساختن کشور در یک موضوع مهم و بسیار راهبردی نشان می‌داد. گاهی تست قطعات ساعت‌ها به طول می‌انجامید و کارها آن‌طور که باید پیش نمیرفت، اما منصور همچنان با لب خندان از تلاش‌ها حمایت می‌کرد  و معتقد بود این گام‌ها روزی به ثمر خواهد نشست.


تلاش‌های منصور ستاری و همسنگرانش به اتفاق‌هایی در نیروی هوایی منجر شد که تا پیش از آن حتی در تصور هم نمی‌گنجید.  ماحصل این تلاش‌ها، در نمونه‌های متعددی از جنگنده‌های نظامی و آموزشی ساخت نیروی هوایی تجلی یافت که نخستین ان‌ها، «صاعقه» نام گرفت؛ نخستین جنگنده جمهوری اسلامی ایران که به صورت تماما ایرانی طراحی و ساخته شد. پس از آن، «آذرخش» به میدان آمد که در سال ۱۳۷۷ توانسته بود پرواز موفق داشته باشد.


اما جت جنگنده کوثر تجلی دیگری از اندیشه باور به توانستن است که نام خود را به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین مولودهای این اندیشه است. جنگنده کوثر، نهال جوان و توانمند حاصل از بذرهایی که ستاری و همراهانش در نیروی هوایی و پروژه اوج کاشتند، به حساب می‌آید. کوثر نشان داد ایران دانش تولید چنین جنگنده‌ای را بدست آورده که خود کاری بزرگ است. تحویل سه فروند از این جنگنده که به دست متخصصان کشورمان ساخته و بر قدرت دفاعی کشورمان افزود، نشان از نگاه بلند افرادی چون امیر سرلشکر شهید منصور ستاری و یارانش به خودباوری و توانستن آن هم در شرایطی است که محدودیت‌ها، تمرکز را زدوده بود و باور به توانستن را ناممکن می‌ساخت.


 


امیرسرلشکر منصور ستاری ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسید. یاد و نام او و دیگر شهیدان دفاع مقدس گرامی باد.


 


 پایان پیام/


 


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 


 

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,اسلایدر,زندگی نامه
  • کد خبر : 127
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید