طراح سرنوشت

  • 1399/04/04 - 13:03
  • تعداد بازدید: 1779
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه
رزمنده و فرمانده؛

طراح سرنوشت

تقدیر و سرنوشت در تقابل با اراده و اختیار انسان چه معنایی می‌یابد؟ هنگامی که سرریز بهمن‌وار مشکلات و محدودیت‌ها، راه را بر تفکر و تمرکز می‌بندد معدود استثناهایی هستند که می‌توانند به جای سپردن دستان خود به سرنوشت، آن را طراحی کنند.

 


گاهی تقدیر و سرنوشت کارهای نشدنی و غیرممکن را ممکن‌ می‌کند و راه را نشان می‌دهد. این واقعیت در طول دوران دفاع مقدس به وضوح قابل مشاهده بود. ازشروع جنگ تحمیلی تا آزادسازی بستان، از عملیات بزرگ‌ فتح المبین تا آزادسازی خرمشهر حزب بعث عراق تعداد قابل توجهی هواپیمای جنگنده از دست داد که به استقرار سازماندهی جدید در نیروی هوایی عراق شد. صدام این سازمان‌دهی جدید را با کمک‌ دلارهای کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشور مصر انجام داد.


با تجدید ساختار، عراق این توان را پیدا کرد که نسبت به انهدام رادارهای سیستم موشکی هاگ موفق شود و تاحدودی قدرت هوایی بالاتری را نسبت به شرایط کشورمان، که با اثر گذاشتن تحریم‌های ظالمانه ضعیف شده بود، به‌دست بیاورد.


عراق در خلیج فارس با حضور آواکس های عربستان حضوری مستمر پیدا کرده بود و می‌رفت تا برتری هوایی را از آن خود کند. اما خدای متعال برترین‌های این مرز و بوم را در کنار هم قرار داد تا نشان دهد توانمندی نیروی انسانی از هر قدرت تجهیزاتی فراتر است. مبارزه بی امان و ماندگار در تاریخ این کشور با وجود این افراد ممکن شد. با یاری خدا و سازمان‌دهی جدید در نیروی هوایی، قرارگاه عملیاتی رعد نهاجا به وجود آمد تا جمع افراد نخبه و خلاق نیروی هوایی، به یاری کشور و در هم شکستن دشمن بیاید.


این گونه بود که تقدیر علیه شرایط کشورمان با همت بلند و خلاقیت، تحول یافت و ضمن امکان‌پذیر شدن صدور نفت در کوران حملات دشمن، چرخ اقتصاد حرکت خود را ادامه داد.


منصورستاری با خلوص نیت وصادقانه در بخش پدافند هوایی و عباس بابایی فرماندهی بخش آفند را از عملیات آبی خاکی  سال ۶۲ در جزایر مجنون تا سال ۶۵ در عملیات کربلای۵ و عملیات‌ گوناگون تا پایان جنگ فعال بودند. تقدیر وسرنوشت دوستان زیادی را به جمع عاشقان قرارگاه رعد آورد که به «جمع قرارگاهی‌های نهاجا» معروف شدند. این جمع باشناخت از نیازها و توجه به اجرای دستورات فرمانده کل قوا، با کمترین امکانات کارهای بزرگ‌عملیاتی انجام دادند. نمونه این اقدامات تحول‌آفرین توسط قرارگاهی‌های رعد را در عملیات والفجر۸ می‌توان به نظاره نشست. عملیاتی که نظامیان خبره شرق و غرب رت انگشت به دهان گذاشت.


منصور ستاری، سرتیپ براتعلی غلامی و دیگر دوستان با همین اخلاص در پدافند هوایی کارهای غیرممکن استاندارد را با تغییر استانداردها و فراتر گذاشتن پا ازمرزها و محدودیت‌ها، شدنی کردند.


چاه‌های نفت و تلمبه‌خانه‌های انتقال نفت تا گوره در استان بوشهر و جزیره خارک تا قیامت بر زحمات شبانه روزی منصور ستاری و همراهانش شهادت خواهند داد. کاری طاقت‌فرسا یعنی ایستادن در مقابل دشمن بعثی درآن شرایط، ایثاری مثال‌زدنی می‌طلبید که  شهید ستاری با همان لبخند دوست‌داشتنی و لحن همدلانه انگیزه‌ها را برای حراست از مراکز مهم اقتصادی بالا می‌برد و این روحیه ایثار را در همسنگرانش تقویت می‌کرد.


امیر سرلشکر منصور ستاری فرمانده‌ای بود که طراح بود. این را در طول دوران فرماندهی او به خوبی می‌توان مشاهده کرد. طراحی‌های نوآورانه و فداکاری برای صادرات نفت با جلوگیری از بمباران مراکز مهم وحیاتی کشور، نشان‌دهنده توانایی او در طراحی‌های نوآورانه و خلاقانه بود.


پدافند هوایی تا آخرین لحظه های جنگ تا رسیدن به عملیات مرصاد کارهای مهمی انجام داد که بخشی از این استواری مرهون تلاش‌های شهید منصور ستاری است.


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 


پایان پیام/


 


 

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,زندگی نامه
  • کد خبر : 122
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید