یازده روز نفسگیر چگونه گذشت
ذرهای نادیدنی که بلای جان جهانیان شده و همچنان دوایی بر این درد نیست، نکتههای مهمی را دوباره یادآورمان شد. مفاهیمی که شاید تا حدودی به دست فراموشی سپرده شده بودند. فداکاری و از خودگذشتگی جزو همان مفاهیم و ارزشهایی است که با نگاهی دوباره به الگوهای پیشین، میتواند خونی در رگ حیات جامعه باشد.
در دوران حملات شدید هوایی دشمن، فداکاری و ایثار جای نبود امکانات و تجهیزات را پر میکرد. ادامه انتقال و صادرات نفت ، جلوگیری از بمباران مراکز مهم و حیاتی کشور و نشان دادن توانایی عملیاتی ضرورتهایی بود که قوایی بیشتر از زیرساختهای نظامی را میطلبید. در شرایط تحریمهای جدی تسلیحاتی، این فداکاری و از خودگذشتگی بود که اثرمند افتاد.
نیروی هوایی یکی از بخشهایی بود که بیش از هر ساختار دیگری در بدنه دفاعی کشور،آسیبدیده بود و به کارهای اساسی نیاز داشت. تجهیزات خسته و آسیب دیده از فشار سنگین نبرد سالهای نخست جنگ، نیازمند جانشین بودند، جانشینی که وجود نداشت. این ضرورت در بدنه فرماندهی و نیروی انسانی هم احساس میشد. یک تصمیم مهم برای تغییر، سرآغاز این تحول شد. قرار بر این شد پای نیروهای جوان و تازهنفس،
آخرین روزهای زمستان ۱۳۶۲، سرگرد ستاری با درجه تشویقی بنا به پیشنهاد سرهنگ خلبان خضرایی فرمانده پدافند هوایی به درجه سرهنگی ارتقا یافت. حالا جایگاه مهم معاونت عملیاتی پدافند هوایی به یک سرهنگ جوان و تازهنفس که دورههای تخصصی را نیز گذرانده، سپرده شد تا تغییری در در این ساختار ایجاد شود.
از سوی دیگر، سرهنگ خلبان عباس بابایی از فرماندهی پایگاه اصفهان با یک درجه تشویقی به درجه سرهنگی نائل شد و یک پست راهبردی دیگر معاون عملیاتی نهاجا منصوب شد ..با توسعه خارج از سیستم سازمانی پدافند هوایی دراقصی نقاط مختلف تحت تاثیربرد هواپیماهای عراقی که مراکز مهم و حیاتی کشورمان مانند نیروگاه نکا در مازندران تا پالایشگاهای جنوب کشور از جمله مناطق آسیب پذیر اقتصادی را هدف قرار میداد، مشکلات ناشی از کمبود قطعه و حتی گلوله توپ ۳۵ میلیمتری، رادارهای اورلیکن و توپ ۲۳ میلیمتری ضد هوایی بر مشکلات میافزود.
عباس ومنصور همراه با تعداد زیادی از رزمندههای داوطلب پدافندی پا به کارزار تحول در کارهای مهم جنگ و نیروی هوایی گذاشتند. یک عملیات بزرگ آبی-خاکی در منطقه هورالهو یزه ایران وجزایرمجنون عراق در راه بود و این وضعیت برای پدافند هوایی تازگی داشت، چراکه در شرایط آبی خاکی را تجربه نکرده و آموزش ندیده بود.
سرهنگ ستاری و دوستان رزمنده که تجربه خوبی در پدافند داشتند، مسئولانه و از خودگذشته به میدان آمدند. با وجود اینکه پدافند با پایهایترین مشکلات مانند کمبود لامپهای الکترونیکی رادارها، نیازهای تجهیزاتی و تعمیراتی دست و پنجه نرم میکرد، اما نوآوریهای بزرگ به مقابلهبا مشکلات بزرگ آمد.
چابکی در مقابل حملههای سنگین دشمن
طرحهای عملیاتی یکی پس ازدیگری برای ایستادن در مقابل و چابکی متحرف ساختن دشمن، مطرح و پیادهسازی شدند. پشتیبانی فنی و خدماتی به منطقه رزم انتقال یافت.
11 روز نفسگیر
عملیات خیبر سرآغاز برخی از کارهایی بود که تا کنون تجربه نشده بودند. این عملیات سنگین و نفسگیر در جزایر مجنون رخ داد و سایت هاگ باید برای نخستین بار بدون برخی از بخشهایش به کار دفاع هوایی میپرداخت. سبکسازی هدف اصلی جداسازی این تجهیزات بود که به ابتکار ستاری انجام میشد. با اینکه تجربهای نو به حساب میآمد و نگرانیهایی را ایجاد کرده بود، اما ستاری طوری موضوع را برای تصمیمگیران و فرماندهان تشریح کرد که به اتفاق، رای به نوآوری او دادند و پذیرفتند.
سامانه اورلیکن باید رادار خودش را رها میکرد و با استفاده از ژنراتورهای موتور خودروی نیسان عملیاتی میشد. مشکلات دیگری هم ضمیمه این تحولات شده بود. غذای پرسنل رزمنده پدافند هوایی باید بهموقع میرسید و مسیر صعبالعبور پایگاه، این کار را دشوار میساخت. منصور میبایست همزمان برای همه این مشکلات چاره میکرد.
توپهای ۲۳ م م ضدهوایی سبک پدافندهوایی باید بهصورت دو تایی درکنار یکدیگر قرار میگرفتند. شهید ستاری در نخستین شب عملیات از نیمههای شب تا صبح با وانت نیسان به همه پروژهها سرکشی کرد و یکایک نفرات را با یادآوری نکتهها و راهبریهای لازم هشیار کرد. گرچه خودش ساعتها میشد که پلک روی هم نگذاشته بود.
نماز صبح را داخل سایت پیروزی هاگ خواند. در حال خودش نبود و تمامی زیرساختها و وسایل داخل سایت هاگ را مرور و از نظر میگذراند. ساعت ۱۰ صبح با حضور در مقر مهندسی رزمی، پس ازاحوال پرسی، ایدهاش را برای تبدیل وانت آبی به تانکر حمل سوخت مطرح کرد و این وانت نیاز سامانه هاگ به سوخت را با روزانه دو مرتبه سوخترسانی حل کرد. با این ایده ریسک نگهداری سوخت در پایگاه و امکان انفجار تقریبا به صفر میرسید.
مدت زمان یازده روزه نخست عملیات، آنهم در شرایط تقریبا باتلاقی منطقه و نبود امکان جابهجایی وسایل سنگین، با چابک کردن تجهیزات برای خوب جنگیدن و نداشتن دغدغه دیر رسیدن غذا و امکانات گرچه نفسگیر بود اما با موفقیت انجام شد؛ همین موفقیت موفقیتهای بعدی در عملیات والفجر8 را جرقه زد.
اگرچه امیر سرلشکر شهید منصور ستاری، پانزدهم دیماه 1373 همراه با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی در سانحه هوایی نزدیک اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمد اما نام و نشان او در جزایر مجنون هنوز هم طنینانداز است.
گزارش از پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری
پایان پیام
نظر دهید