ده گام تا اوج

  • 1399/05/08 - 09:41
  • تعداد بازدید: 2264
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

ده گام تا اوج

هر جنگی که به پایان می‌رسد جنگی دیگر آغازیدن می‌گیرد. آزمون واقعی از آن‌جایی آغاز می‌شود که به نظر می‌رسد همه‌چیز به پایان رسیده است. بسیاری از ما فکر می‌کنیم راهی را که پیموده‌ایم به سرانجام نیز رسانده و در مقصدیم. غافل از این‌که شاید در بهترین حالت تا نیمه‌های راه آمده‌ایم. این‌که تا کجا باید رفت و با تمامی سختی‌ها چگونه باید ادامه داد، چشم روشن و پای پیمودنی می‌خواهد که شاید همه از عهده‌اش بر نیایند.

 


پایان فرآیند فرساینده و پر تب و تاب 8 ساله جنگ، برای منصور ستاری و همسنگرانش پایان راه نبود بلکه آغازی بود بر یک مسیر جدید. نیروی هوایی خسته و زخم‌خورده از جنگ، باید برای دوران تحول و بازسازی مهیا می‌شد. دورانی که جنگ کلاسیک به پایان رسیده بود اما جنگ تحریمیی، اقتصادی و علمی و فناوری با هیبتی دیگر ادامه داشت.


ارتش با استفاده از تجربه‌های علمی و عملی که در طول جنگ تحمیلی ۸ساله عراق یافته بود، باید ضمن ترمیم و بازسازی خود، برای رویارویی با مشکلات دورن‌ساختاری و مشکلات دیگر عرصه‌ها آماده می‌شد. جنگ با همه فراز و نشیبهای تلخ و شیرین پایان یافته و ویرانه‌های باقی مانده، عزمی تازه را طلب می‌کردند. علاوه بر این، آن‌چه از 8 سال حمله شرقی و غربی باقی مانده بود جز عقب ماندگی‌های ناشی از جنگ در بخشهای مختلف نیروی هوایی نبود.


با توجه به اینکه در این بازه 8ساله، دفاع از کشور در برابر حملات شدید دشمن بعثی ،همواره اولویت اول کشور و نهاجا بود. مهرماه ۱۳۶۷و پایان یافتن یک حمله چندجانبه به ایران از مصر تا امارت و اردن، کلید جنگ‌افزارها در حالت خاموشی قرار گرفت گرچه چشمان پدافندی‌ها بیدار بود و آسمان را می‌نگریست.


با قبول قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش دوطرف، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در پایگاه هوایی دزفول برای ایجاد مرزی حایل میان ایران و عراق مستقر شدند و پیام پایان این نبرد نابرابر، نهایی شد.


امیر سرتیپ منصور ستاری برنامه‌ریزی‌ها را برای دوران تازه آغاز کرد و همسنگران دوران دفاع مقدس، مأموریت تازه‌ای یافتند. فرمانده نهاجا با  همراهی معاونان و تصمیم‌گیران سازمانی، راهبرد روزهای پیش رو را مطرح کرد و مقدمات برای دوران تازه فراهم شد. شاید بسیاری از این تصمیم‌ها دور از توان محدود نیروی هوایی به نظر می‌رسید اما تجربه جنگ به منصور ستاری آموخته بود نگاهش را از چارچوب‌ها و محدودیت‌های موجود، فراتر ببرد. طرح‌های بلندپروازانه‌ای مانند ساخت خودروی ملی در نیروی هوایی شاید در نگاه نخست قابل باور نبودند اما ظرافت‌ها و تسلطی که از تجربه نشأت می‌گرفت به این دست ایده‌های خلاقانه رنگ و روی واقعیت بخشید.


منصور، یاران بازمانده از جنگ را بار دیگر به صحنه آورد و با واگذاری مشاغل مهم از ستادی تا اجرایی، کار تحول و بازسازی و نوسازی نیروی هوایی نوین ارتش را برنامه‌ریزی کرد. نخستین اولویت نیروی هوایی بازسازی مناطق آسیب دیده ازجنگ تحمیلی بود. نوسازی نیازمندی‌های اولویت دار نهاجا دومین اولویت به شمار می‌رفت و پس از آن، بازسازی یا تکمیل منازل سارمانی نیمه کاره که در پایگاها و گروه‌های هوایی باقی مانده بودند، در شمار فعالیت‌های نیروی هوایی قرار داشت.


از توسعه دانش تا ساخت جنگنده


منصور ستاری که در تمام سال‌های جنگ از دانش و خلاقیت را به عنوان پل مستحکم بر روی محدودیت‌ها بهره برده بود، ایجاد تحول در تولید علم را به عنوان یک اولویت مهم در دستور کار قرار داد. بر همین اساس بر ایجاد تحول در دانشگاه‌های هوایی، دانشکده خلبانی، مرکز آموزش‌های هوایی، مرکز آموزش پدافند هوایی و دیگر بخش‌ها اهتمامی ویژه گذاشت.


فرمانده نیروی هوایی اما پنجمین گام راهبردی را در تکمیل یک پروژه مهم و سرنوشت‌ساز تعریف کرد. پروژه‌ای که در کوران جنگ مجال کم‌تری برای پیشبرد آن بود، با فراغت از جنگ این فرصت را داشت که به اوج برسد. پروژه اوج نهاجا ساخت قطعات، تعمیرات اساسی و  مهم را دنبال می‌کرد و یک هدف مهم را در نهایت کار به تحقق می‌رساند.


رویایی که با وابستگی ایران به مستشاران آمریکایی و محدودیت‌های دوران جنگ، دست نیافتنی شده بود. اوج قرار بود تا این رویا یعنی ساخت هواپیمای شکاری داخلی را به واقعیت بدل کند. رویایی که سی سال بعد و با ساخت جنگنده کوثر تحقق یافت و بر اندیشه روشن شهید منصور ستاری در باور به توانستن صحه گذاشت.


بسیاری از تجهیزات راداری، پدافندی  و موشکی در طول جنگ از بین رفته یا فرسوده شده بودند. احداث و ساخت و نصب مناطق مهم راداری مانند بندرطاهری درعسلویه یا هاشم آباد اصفهان، از اولویت‌هایی بود که منصور ستاری بر انجامشان تأکید داشت و به طور مستمر پیگیر به سرانجام رسیدنشان بود. بازسازی و تحول در نیروی هوایی خرید تجهیزات آفندی و پدافندی جدید ازبلوک شرق برای جایگزینی تجهیزات ازدست رفته درجنگ  ۸ ساله خریداری شد. خروج مستشاران غربی و مشکلات عمده برای این تجهیزات، تجربه ارزنده‌ای را در اختیار نیروی هوایی گذاشته بود. منصور ستاری که بر ویژگی‌ها، نقاط ضعف و قوت این تجهیزات آشنا بود، با اتکای به همین تجربه، در خریدهای کشور و انتخاب تجهیزات کارآمد را که قابلیت بومی‌سازی و توسعه دانش فنی داشته باشند، نقش‌آفرین شد.


 


طرح‌های عمرانی بسیاری با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ بالافاصه، بر روی زمین مانده بودند. طراحی و احداث پایگاه‌های شکاری از همین پروژه‌ها بود. فرمانده نهاجا راه‌اندازی پایگاه دوازدم شکاری درشرق کشور و شهرستان بیرجند را از همان روزهای نخست در برنامه‌ها داشت و با پایان جنگ فرصت را برای دمیدن روحی تازه در این پایگاه غنیمت شمرد. خودش پیگیر روند احداث بخش‌های گوناگون این پایگاه، از باند آسفالته فرودگاه تا پروژه آب‌رسانی بود. طراحی وبرنامه ریرزی فروشگاههای زنجیره ای نهاجا درسراسر پایگاهها و گروههای پدافندی برای رفاه حال پرسنل و همچنین تکمیل و راه اندازی بیمارستان ۶۰۰ تختخوابی نهاجا در قصرفیروزه تهران توسط منصور ستاری دنبال شد. طراحی و راه اندازی شرکت هواپیمایی ساها برای خدمات رسانی و همچنین آموزش خلبانان و پرسنل فنی نیز به موازات همین طرح‌ها دنبال شد. همه این پروژه‌ها نه‌تنها از نظر اقتصادی حائز اهمیت بودند که اقتدار و توانمندی کشور را به همراه داشتند.


 


بسیاری از این طرح‌ها تا پیش از آسمانی شدن امیر سرلشکر منصور ستاری و یارانش در 15 دی‌ماه 1373 در سانحه هوایی نزدیک فرودگاه هوایی اصفهان، به نتیجه‌های ارزشمندی رسیدند و ثمره شیرین این نهال‌ها اکنون در ویترین افتخارات و توانمندی‌های کشور از منصور ستاری و یارانش به یادگار مانده است.


 


 گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 


پایان پیام/ 


 

  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه
  • کد خبر : 103
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید