«منصور» و روایتی تازه از توانستن
فرمانده آسمانی نیروی هوایی، از همان آغازین روزهای درخشان حضورش، فراتر از نادیدهها و ناپیداها را مینگریست و در دوران فعالیت مخلصانهاش برگ تازهای از «توانستن» ورق زد و بر دفتر تاریخ به یادگار گذاشت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهید ستاری، نگاه قهرمانان بزرگ بلندآسمان ایران، همواره فراسوی ناپیداها و نادیدهها را رصد میکند. شهید منصور ستاری فرمانده آسمانی نیروی هوایی ارتش از روزهایی که سال ۱۳۵۰ برای گذراندن یک دوره تخصصی کنترل رادار به کشور آمریکا اعزام شد. وقتی که خودش و یکی از دوستانش برای بازدید از یک بخش راداری در جایی که آموزش میدیدند رفتند و با ممانعت آمریکاییها مواجه شدند. منصور پس از گذراندن دوره یکساله، در سال ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و به عنوان افسر کنترل شکاری نیروی هوایی مشغول به کار شد.
او خودش را کسی میدید که به مدد هزینههای کشورش، دانشآموخته و حالا وقت آن رسیذه است تا با خدمت صادقانه و مجدانه، متقابلا به کشورش و مردمش خدمت کند. نگاه منصور ستاری از همان روزها به یک موضوع متوجه بود. این که ما نیز باید به همان میزان که هزینههای هنگفتی برای حضور وابستهکننده متخصصان و مستشاران آمریکایی داریم، بیاموزیم، بدانیم و بسازیم. چیزی که سلطهگران از آن هراس داشتند. چراکه این اندیشه، رفع وابستگی را به همراه میآورد. در همان دوران آموزشش نیز کنجکاوانه و هوشمندانه، میپرسید و در پی پاسخ به پرسشهای بزرگ نهفته در ذهنش بود.
معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی، آغازین فرصتی بود تا ستاری جوان و آماده بتواند نخستین گامهایش را برای رنگ واقعیت بخشیدن به اندیشه «توانستن» بردارد.
در نخستین رزوهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سپس آغاز جنگ تحمیلی علیه کشورمان، متخصصان و مستشاران غربی که از صفر تا صد نیروی هوایی را از حیث تجهیزات، آموزشها، تعمیر، نگهداری و توسعه در اختیار خود گرفته بودند، از کشور خارج شدند و نیروی هوایی را با کوهی از وابستگیها و نیازها تنها گذاشتند.
یکی از محدودیتهای بزرگی که به واسطه رخت بر بستن مستشاران غربی و خروجشان از ایران حادث شده بود، معضل عدم آشنایی با تعمیر، نگهداری و بازسازی تجهیزات و امکانات بود. چراکه آمریکاییها حتی در کوچکترین موارد نیز اجازه نقشآفرینی نیرو را نمیدادند و همهچیز را سربسته، رفع و رجوع میکردند. به طور مثال اگر قطعهای دچار مشکل میشد، نه تنها دانش فنی تولید که حتی دانش تعمیر و و بازیابی آن به نیروی هوایی کشورمان داده نمیشد.
روزهای آغازین دفاع مقدس، زمینهای فراهم کرد تا دغدغه و دلمشغولی همیشگی اش برای این نیاز را پیگیری کند. طرحها و برنامههایی که ارائه میداد موجب شد تا راهش به معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی هدایت شود و به عنوان معاون طرح و برنامه نیرو طرحهایش را دنبال کند. ستاری به خوبی میدانست با توجه به حمایتهای آمریکا از دشمن بعثی که از انقلاب اسلامی زخمخورده بود و محدودیتهایی که به واسطه تحریم فراهم کرده بود، باید کشور کمر به همت ببندد و نیازهایش را به مدد توانمندی خودش رفع و رجوع کند.
مستشاران آمریکایی، قطعات مورد نیاز را بستهبندی میکردند به کشور مبدأ میفرستاند، قطعه جایگزین را تحویل می گرفتند و در مدار قرار میدادند. این فرآیند نه تنها هزینههای هنگفتی را از کشور خارج میکرد، بلکه آسیبها و دشواریهای جدی را برای کشور به همراه آورد، مشکلاتی که تنها بخشی از آن در جنگ و پررنگتر شدن احساس نیاز به دانش فنی و نوآوری، توانمندی ساخت قطعه و ارتقا خودش را نمایان ساخت.
ستاری، «آموختن» را گوهری گرانبهاتر از «داشتن» میدانست و در تمام دوران خدماتش، بر یادگیری تأکید داشت. جسارت و شجاعت مثال زدنی او در میدان دادن به نوآوریها و ایجاد انگیزه و علاقه به تجربه کردن در نیروی هوایی، الگویی مثالزدنی شد که نه تنها در دوران حضور او، بلکه بعدها نیز سرمشق دیگر نیروها از جمله آنان که از تجربه میهراسیدند قرار گرفت.
به دنبال اندیشههای والای شهید منصو ستاری، در ارتقای آموزشهای نیروی هوایی و همچنین یادگیری دانش فنی تجهیزاتی و راهبردی اتفاقهای مثبتی افتاد که سرآغازی شد بر ایستادگی و توانمندی نیروی هوایی در طول دفاع مقدس با وجود تمام محدودیتها و نبود امکانات.
پیش از انقلاب برابر تصویب ارتش یک تحول و سازماندهی جدید در نیروی هوایی اتفاق افتاد فرماندهی نیروی هوایی بردو بخش فرماندهی متمرکز شد نخست مرکز فرماندهی بر پایگاه های ترابری و شکاری به عنوان فرماندهی تاکتیکی هوایی صورت گرفت همچنین در پدافند هوایی نیز یک فرماندهی جدا و مستقل استقرار یافت.
در بخش های مختلف نیروی هوایی، تیم های مختلف مستشاری مستقر بود این تیم ها شامل مشاوران متخصصین و مهندسانی بود که بر تمامی تجهیزات و زیرساخت های نیروی هوایی که وابسته به آمریکا بود تسلط و مدیریت داشتند و کارهای به کارگیری انتقال تعمیر نگهداری و جایابی را برای پدافند هوایی انجام میدادند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این تیمها از ایران رفتند و در واقع انحلال این تیم ها که زمینه ساز وابستگی بخش های مهم و راهبردی نیروی هوایی به امریکا بود یک خلع بزرگ را در نیروی هوایی کشورمان ایجاد کرد با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ این نیاز و کاستی ها بیش تر و پررنگ تر از همیشه ظهور و بروز پیدا کرد.
در همین زمان بود که شهید منصور ستاری به عنوان یک افسر کنترل شکاری جوان و دانش آموخته و بازگشت از آمریکا به عنوان یک افسر کنترل شکاری کار خود را آغاز میکند. ستاری در بخش آموزش پدافند هوایی نقشآفرین میشود . فعالیت او در این بخش، همزمان با ایام دفاع مقدس به کمک کشور میآید.
او با شناخت خوبی که از آینده و نیازهای نیرو دارد اهداف و اندیشههایش را برای اعتلای و خودکفایی برمیدارد. خلأ بزرگ تیمهای مستشاری که سرنوشت ساز ترین کارهای نیروی هوایی را انجام می دادند سنگین تر می شود و سپس در تاریخ خود را در برابر این کاستی مسئول می بیند.
شهید ستاری که خود، فردی دانشآموخته، متخصص و آگاه در حوزه پدافندی است، شناخت و اشراف خوبی بر نیازهای این بخش دارد. واقعیت ها را می شناسد اما از پا نمی نشیند و با امیدی آگاهانه ، برای حرکت نیروی هوایی در مسیر ساخت نتوانستند از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند
اما نخستین گام شهید ستاری در این مسیر چه بود؟
یکی از چالش های اصلی نیروی هوایی آشفتگی و سردرگمی ایجاد شده در دفاع پدافند هوایی از آسمان کشور بود بخش های گوناگون نظامی و نیروهای مسلح کشور که از تجهیزات پدافندی و دفاع هوایی برخوردار بودند به یک هماهنگی و یکپارچگی در شناسایی به کارگیری تجهیزات و اقدام علیه تهدیدات موجود نیاز داشتند.
یکپارچگی در کنترل آسمان و افزایش هماهنگی
کنترل آسمان ایران باید به گونه ای ساختارمند یکپارچه میبود تا تحرکات خودی و غیرخودی در آسمان کشور به خوبی تشخیص داده شود. باید برای به روی هواپیماها و جنگندههای که در آسمان کشور پرواز می کردند گامی اثرگذار برداشته می شد ، اقدامی که سرنوشت ساز بود به شهید ستاری در رأس این اقدام قرار داشت و به همراه دیگر فرماندهان او کارشناسان عرصه دفاع هوایی صورت گرفت. شهید ستاری با تلاش مجدانه برای جلوگیری از هرج و مرج در دفاع هوایی و یکپارچگی نیروهای مسلح و پدافندی برای شناخت و اشراف صحیح از آسمان کشور گامهای اثرگذاری پیمون که همچنان به یادگار مانده است.
کاری که شهید ستاری در جنگ تحمیلی برای یکپارچگی دفاع از آسمان کشور انجام داد کمتر از ساماندهی کل نیروی هوایی در طول دوران دفاع مقدس نیست. برای این کار او تیم بومی و متخصص خود را از توانمندترین پرسنل نیروی هوایی تشکیل داد. افراد دانش آموخته که عمدتاً از هم دوره ها و متخصصان برجسته نیروی هوایی بودند و به چند و چون کار آشنایی داشتند این گروه عملیاتی تحت عنوان تیم پشتیبانی عملیاتی که در معاونت عملیات پدافند هوایی و در محل قبلی تیم تفت مستقر بود این بار با پرسنل ایرانی خلأ بزرگ دانش فنی و تخصص در انحصار مستشاران آمریکایی را پر می کرد.
رویکرد و نگرش صحیح شهید ستاری در طول دوران دفاع مقدس و پس از آن نیز به خوبی در بخش های دیگر ادامه یافت، به طوری که نمونه های بارز و برجسته این نگاه خودکفا محور و مبتنی بر باور به توانستن را در حوزه هایی چون ساخت جنگنده بومی تامین و تجهیز قطعات مورد نیاز نیرو با کمک دانش فنی و بومی ، ساخت جنگ افزارها و بهینه سازی آنها به خوبی می توان دید.
تجربه یا آموزشی برای ساخت و تعمیر اساسی وجود نداشت و منصور که از نزدیک با این روش و منش آشنا بود، خودش را برای روزهای دشوار آماد میکرد.
فعالیتهای خلاقانه و مبتکرانهای که این شهید والامقام که در اجرای طرحهای دفاعی و راهبردی از خود نشان داد، مقدمهای برای گامهای بعدی شد و برای آنهایی که از توانستن و تجربه ناشناختهها میهراسیدند، به عنوان تجربه و الگویی ارزشمند در طول تاریخ ایران سرفراز، ماندگار شد.
امیرسرلشگر منصور ستاری در ۱۵ دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/24
نظر دهید