یاران منصور نیز چون خودش، اهل دیار تلاش بودند و ساختن پیشه‌شان. امیر سرتیپ خلبان شهید علیرضا یاسینی که معاونت هماهنگی نهاجا شهید ستاری را همراهی می‌کرد، از همین دیار و اندیشه بود.

 

 

ستوان على مواد بحرینی که حضور شهید یاسینی را از نزدیک لمس کرده است، درباره نگاه او به ساختن خاطره‌ای خواندنی دارد:

«در پایگاه بوشهر خدمت می کردم و در امور تأسیساتی و کارهای بازسازی مسئولیتی داشتم. روزی در دفتر کارم نشسته بودم که جناب سرهنگ یاسینی به من تلفن کرد و گفت حاجی! خیلی زود خودت را به دفتر من برسان!

بلافاصله حرکت کردم. وقتی وارد اتاق شدم حضرت حجت الاسلام صفایی رئیس عقیدتی سیاسی ارتش نیز نزد ایشان بود. شهید یاسینی رو کرد به من و گفت آقای بحرینی! تصمیم داریم مدرسه ای در گناوه به نام شهدای ارتش بسازیم. به زودی باید دست به کار شوی، نگران هیچ چیز نباش، هرچه امکانات بخواهی برایت فراهم می‌کنیم.

چون اخلاق او را می شناختم، مطمئن بودم حرفی که می زند به آن عمل می کند و تصمیمی که می گیرد تا او را عملی نکند دست‌بردار نخواهد بود. بدون هیچ تردیدی پذیرفتم و آمادگی خود را برای شروع کار اعلام کردم. چون محل را ندیده بودم، پرسیدم: ببخشید جناب سرهنگ! ممکن است بفرمایید محل دقیق مدرسه کجاست و کی باید کار را شروع کنیم.

در جوابم گفت: همین روزها خبرت می کنم.

چند روز بعد، به اتفاق حجت الاسلام فاضل امام جمعه بوشهر، سرهنگ یاسینی و تعدادی از مسئولان به گناوه رفتیم. آن روز حاج آقا فاضل برای زدن کلنگ احداث مدرسه دعوت شده بود. قبل از اینکه کلنگ را بزند رو به جناب سرهنگ پاسینی کرد و به شوخی گفت جناب سرهنگ من این کلنگ را زمین می زنم، ولی نکند مدرسه تمام نشود و این کلنگ به کله ما بخورد.

شهید یاسینی خنده‌ای کرد و گفت: ان شاء الله درست می شود.

از همان روز کار را شروع کردیم و با حمایتهای بی دریغ ایشان مدرسه ای را پس از گذشت یک سال ساختيم.»

امیر سرتیپ علیرضا یاسینی همراه با شهید منصور ستاری و جمعی از فرماندهان نهاجا 15 دی‌ماه 1373 در سانحه هوایی نزدیک فرودگاه اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری

 

پایان پیام/