در اندیشه رستگاری بود

  • 1400/02/12 - 15:12
  • تعداد بازدید: 3643
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

در اندیشه رستگاری بود

وقتی از شهید یاسینی که در فاصله بسیار اندکی از کوره آتش نشسته بود، درباره سکوت طولانی‌اش پرسیدم رو به من گفت: به عاقبتم می‌اندیشیدم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری، خلبان تیزپرواز نیروی هوایی و معاون شهید منصور ستاری در دوران فرماندهی نهاجا، نقش قابل توجهی در دفاع از کشور داشت.


شهید علیرضا یاسینی که خود از خلبان‌های حاذق نیروی هوایی به شمار می‌رفت، در دوران بعد از دفاع مقدس به عنوان معاون هماهنگ کننده، یار و همراه فرماندهی نیرو بود و نقش اثرمند خود را ادامه داد.


سرهنگ خلبان احسان فاضلی از همسنگران شهید یاسینی که معتقد است این فرمانده خستگی‌ناپذیر، موفقیت را در جزم ساختن عزم و اراده می‌دید، یکی از روزهای همراهی با این شهید والامقام را روایت می‌کند:


 «در مأموریت بازرسی از پایگاه دوم شکاری تبریز و در ادامه یک سری بازرسی ها، شهید یاسینی از طرف تیمسار ستاری ماموریت یافته بود تا تعدادی از پایگاه‌های نیروی هوایی را بازرسی کند، افتخار داشتم که در خدمت تیمسار یاسینی باشم.


این‌که تیمسار یاسینی بر خلاف غرف، فصل زمستان را برای بازرسی از این پایگاه سردسیر در نظر گرفته بود، برایم سؤال برانگیز بود. رو به شهید ستاری کردم و گفتم: تیمسار ببخشید! می‌شه بپرسم برای چی فصل زمستان را جهت بازرسی انتخاب کرده‌ای؟


خندید و گفت از روی عمد چنین تصمیمی را گرفته‌ام تا سایرین تصور نکنند برای گردش و ییلاق می‌رویم.


کم کم به پایگاه تبریز نزدیک می شدیم. وضعیت هوا بسیار نامساعد بود و توده‌های ابر، از دید خلبانان می‌کاست. در آن شرایط خاص، گمان نمی کردیم که بتوانیم بنشینیم، ولی خلبان با مهارت خوبی که داشت هواپیمای «اف  ۲۷» را از لابه‌لای ابرها به سمت زمین هدایت کرد و نشست.


 


زندگینامه: سید علیرضا یاسینی


شهید یاسینی در کنار همرزمان


برف سنگینی باریده بود و زمین، جامه سفید بر تن داشت. بدون هیچ وقفه‌ای به سوی ایستگاه رادار حرکت کردیم. ایستگاه در ارتفاعات مستقر بود و طبیعی بود که میزان بارش برف در آنجا دو چندان باشد.


پرسنل رادار که تصور نمی‌کردند در آن شرایط سخت گروه بازرسی به آنجا عزیمت کند، با مشاهده ما اشک شوق و شادی در چشمانشان موج زد. زیرا مسئولان از نزدیک، بیش‌تر با مسائل و مشکلاتشان آشنا می شدند و این خود می توانست جرقه امیدی در دل‌هایشان باشد.


تمام روز را به بازرسی از پیشرفت‌های حاصله و یافتن مشکلات و موانع موجود پرداختیم. پس از یک روز پرمشغله اما موفق، به سوی استخر و سونایی که فرمانده پایگاه تدارک دیده بود، روانه شدیم تا خستگی روزانه را از تن بگیریم.


شهید یاسینی توجه‌ام را به خود جلب کرد. او در نزدیکی و مقابل کوره داغ نشسته و در اندیشه فرو رفته بود. خود را به او نزدیک کردم و گفتم تیمسار! چی شده، کشتیهات غرق شدند؟!


تأملی کرد و گفت به عاقبتم می اندیشیدم. با خود می‌گفتم، من که تحمل گرمای این تنور کوچک را در فاصله سه چهارمتری ندارم، چگونه می‌توانم آتش قهر خداوند را تحمل کنم!


هنگام بازگشت از مأموریت نشستی داشتیم. تیمسار از انجام آن مأموریت موفق، مسرور بود و بنا داشت این گونه بازرسی های خوب و سازنده را برای سایر پایگاه‌ها انجام دهد. شهید یاسینی با انتخاب باتجربه‌ترین افراد و ثابت نگهداشتن اعضای تیم، سعی می کرد بازدهی تیم بازرسی را ارتقاء بخشد.


شهید علیرضا یاسینی از فرماندهان نیروی هوایی و یار امیرسرلشگر منصور ستاری، 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


پایان پیام/


بیش‌تر بخوانید: 

* من یک خلبان هستم (زندگینامه شهید علیرضا یاسینی)

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,زندگی نامه,همسنگران شهید
  • کد خبر : 205
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید