حقی که فرمانده بر گردن خود می‌دانست

  • 1400/03/12 - 17:00
  • تعداد بازدید: 2482
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

حقی که فرمانده بر گردن خود می‌دانست

شهید منصور ستاری، لحظه‌ای را جز در اندیشه بهتر شدن نگذراند و به همان میزان که مسائل دفاعی را مورد توجه جدی قرار می‌داد، زندگی روزمره هم‌وطنان برایش حائز اهمیت بود. او همواره از حقی می‌گفت که مردم بر گردن او و همراهانش دارند و برای ادای این دین، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد

شاید مدیریت صحیح در بحران‌ و عبور از گردنه های دشوار، از ویژگی‌های یک فرمانده خوب و ارزشمند، باشد اما یک فرمانده خلاق و پیشرو، همه مسائل و جوانب کار را در نظر می‌گیرد.


به اذعان همراهان و همسنگران شهید منصور ستاری، او در کوران جنگ و پیگیری مهم‌ترین اولویت‌های حیاتی، مسائل انسانی را در کانون توجه و پیگیری‌هایش داشت. نیازهای پرسنل نیروی هوایی، توجه به شرایط مردم و هم‌وطنان روستایی و ارج نهادن به خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان از مسائیلی بود که شهید منصور ستاری به موازات دیگر امور مهم نیرو مد نظر قرار می‌داد.


 

ستوان‌یکم محمد نبی زهری، یکی از پرسنل نهاجا که فرصت همراهی فرمانده آسمانی نیروی هوایی را داشته است،  از مأموریتی می‌گوید که درسی ارزنده به او آموخت. اقدام شهید ستاری در این مأموریت دق بالا و توجه شهید ستاری را بار دیگر نمایان کرد.


زهری از این مأموریت که به گفته خودش برای انجامش بهار سال ۱۳۷۳ به اردوگاه «بیشه کلا» واقع در شمال کشور اعزام شده بود، بیان می‌کند: تیمسار ستاری برای بازدید از اردوگاه آورده بودند. موقعیت را مناسب دیدم و تصمیم گرفتم مشکل خصوصی خودم را با ایشان در میان بگذارم. مطلب را نوشته، در پاکتی قرار دادم و در پی فرصتی بودم تا به دست تیمسار برسانم.


زهری تعریف می‌کند: ساعت ۱۰ شب به همراه سرهنگ اسدیان، فرمانده اردوگاه برای دیدن تیمسار رفتیم. ایشان را نزدیک ساحل، در حالی که لباس ورزشی به تن داشتند، ملاقات کردیم. پس از سلام و احوالپرسی قبل از اینکه خواسته ام را مطرح کنم.

 

به بیان زهری، تیمسار ستاری که گویا به خوبی می‌دانست ماجرا از چه قرار است، رو به سرهنگ اسدیان می‌کند و از او می‌پرسد آیا روستائیان برای ماهیگیری این جا می آیند؟ سرهنگ اسدیان با حالتی حق به جانب پاسخ می‌دهد قربان! در این محدوده نمی گذاریم کسی ماهی بگیرد.


این همرزم شهید منصور ستاری که معتقد است روحیه فرمانده نیروی هوایی اما با ابن محدودیتی که برای ساکنان ایجاد شده بود سازگار نبود، ادامه ماجرا را بیان می‌کند: تیمسار ستاری درباره علت جلوگیری از ماهیگیری ساکنان پرسید و اسدیان گفت قربان! اینجا منطقه نظامی است.

 

اما پاسخی که شهید ستاری بیان کرد را آموزنده می‌داند و ادامه می‌دهد: شهید ستاری در جواب فرمودند این‌جا منطقه نظامی نیست، اردوگاه است و محل استراحت. روستائیانی که این‌جا ماهی می‌گیرند، اغلب از خانواده محترم شهدا هستند. اینها حق به گردن ما دارند. شما که نگذارید، آن طرف هم که نمی‌گذارند، پس این بندگان خدا روزیشان را از کجا به دست آورند؟


ستوانیکم زهری با بیان این‌که پشیمانی را می‌شد در چهره سرهنگ اسدیان جست و جو کرد می‌گوید سرهنگ به تیمسار گفت هرچه شما بفرمایید، همان کار را می کنیم. تیمسار گفتند: از این به بعد، نه تنها اجازه می دهید ماهی بگیرند، بلکه تراکتور هم به برای کشیدن تور ماهی‌گیری در اختیارشان قرار می دهید؟


به اعتقاد این همسنگر شهید ستاری، توجه این فرمانده والامقام به مسائلی که به افراد و ساکنان مربوط می‌شد، مثال زدنی است. همین توجه و دقت بالا بود که از او فرمانده‌ای منحصر به‌فرد می‌ساخت.

 

امیر سرلشکر منصور ستاری ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسید.

 

پایان پیام
  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه
  • کد خبر : 242
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید