حضور تا آخرین لحظه

  • 1399/02/08 - 15:14
  • تعداد بازدید: 2586
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

حضور تا آخرین لحظه

فرمانده آسمانی نیروی هوایی ارتش جمهوری یارو همراه رزمنده‌ها بود و رسیدگی به امور آنان را از اولویت‌های خود می‌دانست.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری، استوار یکم حسین افشاری از روزهای عملیات و همراهی با شهید منصور ستاری، فرمانده فقید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، خاطره‌ای خواندنی بیان می‌کند:


«قبل از عملیات نصر 6 که در منطقه کردستان انجام شد ، تیمسار ستاری به منطقه آمدند و پس از کمی صحبت با « سروان قشقایی» ، رو به من کردند و گفتند :نقشة برجسته! پاشو بریم منطقه را نشانم بده !

من، بدون استفاده از نقشه ، محل استقرار نیروها و مواضع را می‌دانستم و تیمسار از این موضوع باخبر بودند . با هم رفتیم و محل استقرار سایت موشکی را به تیمسار نشان دادم . پس از اینکه ایشان اطراف را خوب ور انداز کردند ، گفتند :

موقعیت این سایت خطرناک است . تا ظهر نمی‌توانیم اینها را جمع کنیم ، فعلاً روی موشکها را استتار کنید !

با استفاده از شاخ و برگ درختان ، سایت را تا ظهر استتار کردیم . ساعت یک بعد از ظهر ، عراق منطقه را بمباران شیمیایی کرد . بچه‌ها برای جلوگیری از تأثیر مواد شیمیایی با سطل از رودخانه آب می‌آوردند و روی سر و صورت خود می‌پاشیدند . من ماسک داشتم . ولی دیدم یکی از بچه‌ها که متأهل است ماسک ندارد . ماسک و لباس شیمیایی‌ام را به او دادم و گفتم : شما زن و بچه دارید و من مجردم . این را بپوش !

هنوز چند دقیقه نگذشته بود که یک بمب شیمیایی در سه ، چهار متری من اصابت کرد . بلافاصله خود را به داخل رودخانه انداختم تا از سوخته شدن بدنم جلوگیری کنم . ولی از راه تنفسی مجروح شدم و گروه امداد مرا به بیمارستان امام خمینی تبریز اعزام کرد .

همان شب ، جناب قشقایی به تیمسار اطلاع می‌دهند که افشار شیمیایی شده و معلوم نیست او را کجا برده‌اند . تیمسار ستاری سراغم را از بیمارستان‌ها می‌گیرند و مطلع می‌شوند که در تبریز بستری شده‌ام . جناب قشقایی را دنبالم فرستادند و ایشان نیز مرا از تبریز به بیمارستان نیروی هوایی آورد و بستری کرد .

ساعت یک صبح ، تیمسار برای عیادتم به بخش آمدند . وقتی وضعیتم را رضایت بخش دیدند ، لبخندی زدند و گفتند :چی شده نقشة برجسته؟

من چگونگی مجروح شدنم را برای تیمسار توضیح دادم . ایشان بلافاصله دکترهای معالج را خواستند تا مرا دقیقاً معاینه کنند و نتیجه را به تیمسار بگویند . یکی از دکترها در حالی که معاینه‌ام می‌کرد ، گفت: تیمسار! دیر وقت است . شما تشریف ببرید ما خودمان به ایشان رسیدگی می‌کنیم. 

تیمسار گفتند :این بچه‌های جبهه و جنگ به گردن ما حق بزرگی دارند . تا از نتیجه معاینات مطلع نشوم ، همین جا خواهم ماند .»

امیرسرلشگر منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

پایان پیام/
  • گروه خبری : عمومی,زندگی نامه,همسنگران شهید
  • کد خبر : 333
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید