«بی‌نشان‌های ماندگار»

  • 1400/03/17 - 14:40
  • تعداد بازدید: 2201
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه
مروری به نقش رعد و شهید ستاری در آزادسازی مهران؛

«بی‌نشان‌های ماندگار»

رد ماندگار و درخشان برخی چیزها از بین نمی‌رود، می‌ماند تا آخرین تاریخ باقی می‌ماند حتی اگر نشانه‌هایش ناپیدا باشد. نقش چله‌هایی که دلیران کشیدند تا ایران بر نام و نشانش استوار بایستد، گرچه ناپیدا اما پرشمار است و ماندگار. این خودساختگی‌ها برای امروزی که محدودیت‌ها و مشکلات فشار را مضاعف کرده و راه را صعب‌العبور، می‌تواند الگو و راهنمای خوبی باشد.

 


دهم تيرماه سال 1365 جزو تاریخ‌هایی است که نشانش از هیچ کدام از تقویم‌های ایران پاک نمی‌شود. بعضی رخ‌دادها چون الماس سخت و ناشکستنی می‌شوند و سازندگانشان تا همیشه نامیرا. این روز ماندگار مرهون تلاش‌هایی است که خارج از میدان دیدرس انجام شد تا «مهران» قلب تپنده مرز ایران و عراق بار دیگر به آغوش وطن بازگردد. ده‌ها لاشه تانک که در مسير جاده ايلام تا مهران بر روي سکوهای به جامانده از آن دوران، سال‌هاي دفاع مقدس را در ذهن‌ها ترسيم مي‌کند و از رخ‌دادهای تلخ و شيرين آن سال‌ها ناگفته‌ها دارد.


«منصور» و یارانش نیز در این نصرت بزرگ، حضور داشتند اما بی هیچ کوششی برای دیده شدن، کار کارستان خود را ماندگار کردند. کار او و همراهانش را ارتفاعات زالوآب و کانی‌سخت و نمه‌کلان‌بو را از شمال و از جنوب نیز ارتفاعات قلاویزان جایی میان ایران و عراق را  مرز ایران و عراق به خوبی در خاطر دارد و  دشت مهران سالیان سال است که تلاش‌ها برای آزادسازی و بازگشت به آغوش وطن را روایتگری می‌کند.


آزادسازی دو جاده ایلام، مهران، دهلران، آزادسازی ارتفاعات زالوآب و نمه کلان بو، آزادسازی دشت مهران، برقراری ارتباط جبهه های میانی و جنوبی از طریق دو جاده نام برده شده در بالا، کشته و زخمی شدن بیش از۱۰ هزار تن از نیروهای دشمن،  به اسارت درآمدن ۵۰۹ تن از نیروهای دشمن، ساقط شدن ۶ هلی کوپتر دشمن، انهدام بیش از ۲۰۰ تانک و نفربر، انهدام بیش از ۲۰۰ خودرو حامل نفرات و یا مهمات، انهدام بیش از ۲۰ انبار مهمات، انهدام بیش از ۱۰۰ خودرو حامل نفرات و یا مهمات، انهدام بیش از ۲۰ انبار مهمات بخشی است از دستاوردهای ماندگاری که نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی در آن نقش آفرین شد.


قرارگاه رعد نهاجا برای نجات مهران دست به‌کار شد. مقری که شهید خلبان عباس بابایی و شهید منصور ستاری در رأسش قرار گرفته بودند و بخش عملیاتی نیروی هوایی را با سازوکاری منحصر به فرد سامان می‌داد.


 


طرح تفرقه


 


سرهنگ ستاری برای هدایت نیروی هوایی در نجات مهران موضوع عملیات وکوهستانی بودن منطقه ونفوذ هواپیماهای شکاری بمب افکن عراق با استفاده ازشرایط جغرافیای منطقه وبمباران‌های سنگین را روی روی نقشه شرح داد. طرح او یک مبنای مهم داشت و آن استقرار پدافند در پستی و بلندی‌های مهران بود.


پوشش مناطق به لحاظ چیدمان جنگ‌افزارهای پدافندهوایی آن‌هم به‌صورت متفرقه در مناطقی خاص مثلاً دره‌ها و ارتفاعاتی که احتمال بیش‌تری برای عبور جنگنده‌ها می‌رفت، کارآمد افتاد.  رادارها آن‌طور که ستاری ترسیم کرده بود نقاط کور به لحاظ دید راداری تا بیش‌ترین حد ممکن پوشش می‌داد. این طرح که در نگاه نخست اجرایش ناممکن به نظر می‌رسید از سوی ستاری مطرح شد و وقتی تصمیم‌گیرندگان  توضیحات را شنیدند، به اجرا و تایید ان رای دادند. جای‌گذراری تجهیزات در مناطق انتخاب شده با توجه به کمبود وقت ونزدیک بودن شروع عملیات، صبح اول وقت آغاز شد. سرهنگ ستاری ناظر بر استقرار تجهیزات بود و تمام مدت را در منطقه از فرآیند کار بازدید می‌کرد. «طرح تفرقه» درچیدمان جنگ افزارها با توجه به سختی کار و کوهستانی بودن منطقه، با تمام دشواری‌هایش انجام شد. این ابتکار نتیجه مثبت داد و از روز نخست عراق دربمباران‌های منطقه ناکام ماند. عراق فشار را روی پشت جبهه گذاشت و شهرهای ایلام، اسلام‌آباد وحتی چادرنشینهای ایلات را هدف بمباران‌هایش قرار می‌داد. اما ستاری برای صیانت از مردم بی دفاع نیز چاره اندیشید. دستور داد سایت موشکی هاگ واسکای‌گاردرا با فاصله چیدمان کرده تا از کوچ نشینان و روستاییان حفاظت شود. دومین روز عملیات بود که عراق با همین ابتکار، یک هواپیمای جنگنده‌اش را از دست داد و با این که از روزهای بعد با ترس بیش‌تری حمله می‌کرد، اما تا روز موعود و بازپس‌گیری مهران عملا کاری ازپیش نبرد.


روز موعود که رسید، رد اشک شوق را می‌شد در چشم‌های منصور نظاره کرد. شادمانی و پایکوبی هم‌وطنان مرزنشین‌اش در مهران را هدیه‌ای می‌دانست در برابر تلاش‌هایی که مخلصانه برای نجات پاره‌ای از تن میهن‌اش صورت داده بود. نخلهاي سوخته‌اش گواه است، است و در منطقه عملياتي «شرهاني»، در دشت‌هاي پر مين منطقه مرزي مهران و دهلران، در ميان سنگرهاي تخريبي، نشان بی نشان تلاش‌های منصور ستاری و همراهانش، گوهری ناب و درخشنده برای نسل‌ها آینده است.


 


اگرچه امیر سرلشکر شهید منصور ستاری، پانزدهم دی‌ماه 1373 همراه با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی در سانحه هوایی نزدیک اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل آمد اما نام و نشان او بر بلندی‌های مهران ماندگار شده است.


 


 


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 


پایان پیام/


 


 

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,اسلایدر,زندگی نامه
  • کد خبر : 128
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید