عبور از آتش سوزان
روزهای گرم تیرماه و مصادف شدن آن با ماه رمضان، دو آتش را بر روی رزمندگان گشوده بود. آتش جنگافزارهای دشمن از یک سو و آتش آفتاب سوزان اهواز از سوی دیگر. عملیات رمضان اما با وجود همه مشکلات و ناکامیها، پلی شد برای عبور به سوی موفقیتهای بعدی در عملیات خیبر و والفجر 8.
واپسین ساعتهای 23 تیر 1361 رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» یک پیام مهم داشت. عملیات رمضان آغاز شده است. سرهنگ «منصور ستای» با همراهی همسنگران پدافند هوایی، از مدتها قبل در شلمچه و شرق بصره برای این لحظه آماده بود.
عراق استفاده از تجهیزات شیمیایی را به صورت گسترده افزایش داده و از ادوات زرهی تازهای مانند تانکهای تی72 برخوردار بود. دشمن که دست خود را در بهرهمندی از تازهترین امکانات نظامی شرقی و غربی توانمندتر از هر زمان دیگری میدید، وارد فاز حمله به شهرها شده و نخستین شعلههای آتش ناجوانمردانه به سوی شهرهای کشورمان را در همین روزها و با بمباران شهرهای نزدیک و مرزی، همچون اندیمشک، اهواز و آبادان و دزفول کلید زد. عراق با این کار ضمن استفاده از موشکهای زمین به زمین، تلاش میکرد فشار را بر کشورمان افزایش دهد.
توشهای از تجربه
نیروی هوایی که در کوران عملیات گوناگونی چون، فتحالمبین، آزادسازی خرمشهر، ایستاده بود در عملیات رمضان نیز نقشآفرین شد. این عملیات که شامگاه 23 تیرماه سال 1361 آغاز شد، اگرچه به اهداف خود به طور کامل دست نیافت اما دست یافته ها و تجربههای گرانبهایی به یادگار گذاشت.
یکی از نقاط عطف این عملیات که نیروی هوایی در ان نقش داشت، اقدام قهرمانانه «شهید عباس دوران» است. شهید سرلشكر خلبان عباس دوران در سىام تیرماه ۱۳۶۱ در حین بازگشت ازعملیات بمباران پالایشگاه «الدوره» در ضلع جنوبى بغداد مورد حمله شدید پدافند هوایى و زمینى دشمن قرار گرفت و زمانى كه دید هواپیما در حال سقوط است، تصمیم گرفت تا آنجا كه مى تواند حداكثر ضربه را به دشمن بزند و در یك عملیات استشهادى از كمك خلبان خواست تا هواپیما را ترك كند و خود با هدایت هواپیما به سمت هتل محل برگزارى «اجلاس سران غیر متعهدها» به استقبال شهادت رفت.
«فرمانده نهاجا در منطقه عملیاتی اهواز سال 1366»
نقش و عملکرد نیروی هوایی ارتش در این عملیات چه بود؟
با توجه به از دست رفتن رادار دهلران که اوایل جنگ توسط دشمن مورد اصابت قرار گرفته بود، رادار موبایلی در ارتفاعات مشرعات نصب شد و بخشی از نیازهای نیروی هوایی در اشراف بر منطقه، پدافند هوایی و جنگندههای شکاری را برای پوشش راداری منطقه تأمین کرد. انتظارها از نیروی هوایی باید به نحوی برآورده میشد و با آزادسازی خرمشهر، حمل مجروحین از فرودگاهها پشتیبانیهای نیرورسانی جزو کارهایی بود که از نیروی هوایی انتظار میرفت. به ویژه در عملیات رمضان و فتحالمبین، حجم سنگین مجروحان و نیاز مبرم به انتقال و جابجایی نیرو و مهمات، تلاش نیروی هوایی شدت و فزونی یافته بود و به صورت شبانه روزی در کنار دیگر نیروها، برای دفاع از آسمان کشور و کم رسانی کمر همت بسته بود.
راهاندازی رادار بر فراز سد دز یکی از اثرگذارترین اقدامات نیروی هوای برای شناسایی آسمان منطقه و گامی اثرگذار در پوشش هوایی بود. شهید منصور ستاری که از نقطه آغاز تا به سرانجام رسیدن و عملیاتی شدن این رادار، حضوری اثرگذار در منطقه داشت، به دلایل متعددی این موضوع را با تأکید فراوان پیگیری میکرد. مهمترین لازمه نصب و راهاندازی این رادار از نگاه شهید ستاری، پوشش مناسب برای جنگندههای کشورمان بود که ازپایگاه هوایی دزفول برمیخاستند و از آسمان کشورمان دفاع میکردند.
حساسیت بالای منطقه و مجاورت آن با خاک دشمن موجب میشد هر لحظه این احتمال برود که حملهای هوایی صورت بگیرد، بنابراین یکی از مناطق مهم و راهبردی در دوران مقدس به حساب میآمد. رادار مشرعات و رادار دزفول در عملیات رمضان توانست اشراف مناسبی از آسمان منطقه بدهد و علیرغم مشکلات موجود، به دفاع هوایی کشور بیاید. این رادار جزو رادارهایی بود که با تأکید و پیگیریهای افرادی چون شهید ستاری به مرحله عملیاتی رسید.
«شهید منصور ستاری فرمانده نهاجا در حال سوار شدن هواپیمای آموزشی پی-تری-اف»
«رمضان» سرآغاز طرحهای خلاقانه ستاری در دفاع هوایی
نیروی هوایی در جریان عملیات رمضان، کار دفاع هوایی، پوشش راداری منطقه، انتقال و جابجایی مجروحان و نیرورسانی را به نحو مطلوب انجام داد. با توجه به شرایط ویژه جنگ شامل توانمندی بیشتر قوای دشمن و افزایش محدودیتهای یکجانبه و ناجوانمردانه بر کشورمان، باز هم ابتکار بزرگمردانی چون شهید ستاری به یاری کشور آمد. اگرچه برای استفاده از جنگ افزارها، چینش نیروها و پیاده سازی راهبردها استانداردها و حدود مشخصی وجود دارد، اما نگاه شهید ستاری فراتر از این استانداردها را دنبال میکرد و نتیجه آن، شگفتی آفرینی علیرغم همه محدودیتهایی بود که به اتکای آن دشمنان، کشورمان را در مدتی کوتاه شکست خورده میدیدند، اما خیال باطلشان با افق بلند نگاه فرماندهانی چون ستاری راه به جایی نبرد و ناکام ماند.
زمان هرچه بیشتر میگذشت، تحریمهای ظالمانه از یک سو، محدودیت قطعات و مشکلات بازسازی تجهیزات در نیروی هوایی فشار را بر رزمندگان بیشتر میکرد. از سوی دیگر نیز تلاش غرب برای حمایت از رژیم بعث با در اختیار قرار دادن تجهیزات و امکانات فزونی مییافت.
بازسازی نیروی هوایی عراق به کمک تجهیزاتی که از غرب و نیز اتحاد جماهیر شوروی دریافت کرده بود به طور مثال، آموزشهای فرانسویها به خلبانان برای راهبری میراژهای فرانسوی که در اختیار رژیم بعث قرار داده بودند، در کنار محدودیتها علیه کشورمان همگی دست به دست هم داده بود تا دشمن برای افزایش حملات خود با اتکای به دیگر دشمنان ایران از نظر تجهیزاتی و امکاناتی فربه شود.
یکی از طرحهای خلاقانه شهید ستاری مبنی بر سبکسازی و چابکسازی نیروی هوایی برای توانمندی ایستادگی و مقابله مؤثر با جنگافزارهای دشمن که روزبهروز پیشرفتهتر میشد، در عملیات رمضان اجرایی و بخشهایی از ان عملیاتی شد. تجربه شهید ستاری و همراهان او در تحقق چابکسازی تجهیزات و ادوات نیروی هوایی مقدمه و رهتوشهای شد که در ادامه در عملیات غرورآفرین والفجر8 به بلوغ و تکامل رسید.
شهید ستاری جزو افسرانی بود که بورسیه خارج از کشور بودند و حالا به میهن بازگشته بود تا توانمندیها و آموختههایش را به خدمت کشورش در بیاورد. وی در طول این دوران دفاع مقدس، این هدف را به خوبی عملی کرد و به دنبال گشودن درهای بسته بود. او میکوشید با تکیه به نوآوریها و انگیزه بالا، راه را برای دفاع از خاک و آسمان کشور هموار میساخت. تحولهایی که در اوج محدودیتها، بتواند پاسخگوی نیاز پدافندی و عملیاتی نیروی هوایی باشد.
«رمضان» و «قناعت»
شهید ستاری، با عبور از نگرش چارچوبی در عملیات رمضان، و به دنبال آن در عملیاتهای بعدی اثبات کرد جزو سردمداران نگاه نوآورانه است و میداند در محدودیتها بیشتر میتوان خلاقیت آفرید. یکی از اقداماتی که شهید ستاری در سبکسازی و چابسازیها بر آن تأکید داشت، حفظ تجهیزات و ابزارهایی بود که جدا میشد و مورد استفاده قرار نمیگرفت. او از آغازین عملیاتهای کشورمان از جمله عملیات رمضان بر حفظ این تجهیزات تأکید داشت و معتقد بود این قطعات و ابزارها که ممکن است در فرآیند جداسازی و کوران جنگ به دست فراموشی سپرده شود، روزی به کار خواهند آمد.
این نگاه که از فرهنگ «قناعت» و خودکفایی ریشه میگرفت، سالهای بعد و در شرایطی که برای تأمین کوچکترین قطعات جنگافزارها دچار مشکل بود، به یاری کشورمان آمد. شهید ستاری در احداث سایتهای راداری و موشکی بر این قناعت تأکید داشت و به دیگر همراهان نیز این موضوع مهم را یادآور میشد. این نوع نگاه به ویژه در پروژه اوج که به موجب آن کشور گام مهمی در خودکفایی برای تولید هواپیما پیمود به خوبی کارآمدی خود را نمایان ساخت.»
امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پایان پیام/
نظر دهید