ضربه سنگین بر پیکره دشمن

  • 1399/03/21 - 09:44
  • تعداد بازدید: 1927
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

ضربه سنگین بر پیکره دشمن

سرتيپ خلبان جعفر عمادي از عمليات هوايي كربلای5 و تلاش‌های نیروی هوایی کشورمان در این عملیات، ناگفته‌هایی جذاب و خواندنی دارد که در ادامه می‌خوانیم:

 


دي ماه سال 1365 روزهاي پاياني خود را سپري مي كرد و عمليات كربلاي 5 توسط رزمندگان غيور ايران آغاز شده بود . در اين عمليات به نيروي هوايي ماموريت داده شده بود مواضع دشمن را در شلمچه بمباران كند . خيلي سريع كار طراحي حملات هوايي به خط مقدم دشمن در شلمچه آغاز و مقرر شد اين منطقه از ارتفاع بالا بمباران شود.


 


يكي از دلايلي كه تصميم گرفته شد بمباران از ارتفاع بالا انجام شود، شكستن ديوار صوتي توسط بمب بود، بدين شكل كه وقتي از ارتفاع بالا بمب ها رها مي شدند، علاوه بر وارد آوردن خسارات سنگين به دشمن به علت سرعت گرفتن، بمب ديوار صوتي را مي شكست و باعث ايجاد رعب و وحشت در دل صداميان مي شد . مقرر شده بود تمامي جنگنده هاي حاضر در عمليات در پايگاه شكاري اميديه جمع شوند و حملات به صورت متمركز از اين پايگاه صورت پذيرد .


چهار فروند از بندرعباس به پرواز درآمديم بلافاصله بعد از ابلاغ دستور با چهار فروند فانتوم از پايگاه بندرعباس عازم پايگاه اميديه شديم و ساعتي بعد در آن جا به زمين نشستيم. همزمان با آمدن هواپيماهاي ديگر به پايگاه اميديه ، آن جا شكل خاصي پيدا كرده بود. حضور پرتعداد شكاري بمب افكن هاي نيروي هوايي نشان از ضربه هولناكي بود كه مي خواست بر نيروهاي عراقي وارد شود.


 قرار بر اين بود كه ما به صورت فرميشن هاي چهار فروندي به پرواز درآييم . كه من نيز قرار بود به عنوان ليدر يك دسته چهار فروندي عمليات را انجام دهم . در اين پرواز كابين عقب من شهيد "ناصر انقطاع" بود كه يكي از خلبانان جوان و باهوش نيروي هوايي بود كه چند ماه بعد در يك پرواز برون مرزي هدف قرار گرفت و به شهادت رسيد. شماره دو پرواز هم سرلشكر خلبان شهيد "حسين دلحامد" بود.


 


پرواز در ارتفاع بالا تهديدي بزرگ


 


پرواز در ارتفاع بالا خيال ما را از پدافند راحت مي‌كرد و ما مي توانستيم در برابر موشك هاي شليك شده دشمن عكس العمل نشان دهيم و از آن فرار كنيم ولي مشكل بزرگ ما هواپيماهاي شكاري دشمن بود . هواپيماهاي ميراژ در آن زمان يك تهديد بزرگ محسوب مي شد چه بسا با پرواز ما هواپيماهاي آنان نيز به پرواز درمي آمدند و چون جنگنده‌هاي ما سنگين بودند، هدف مناسبي براي هواپيماهاي دشمن محسوب مي‌شديم.


براي حل اين مشكل بايد چاره اي انديشيده مي شد. پس از بحث و تبادل نظر سرانجام به اين نتيجه رسيديم كه كه هر دو فرميشن توسط دو فروند هواپيماي اف 14 اسكورت شوند. با بودن اف 14 در كنار ما، ديگر مشكلي احساس نمي كرديم چون همگي مي دانستيم كه خلبانان عراقي تا چه اندازه از هواپيماهاي اف 14 هراس دارند.


 


راس ساعت به پرواز درآمديم


 


فردا صبح راس ساعت مقرر تمامي فانتوم ها هر كدام مجهز به 4 تير بمب سنگين با صداي غرش سهمگيني كه نشان از خشم ملت ايران بود، از باند پروازي اميديه به پرواز درآمديم . بلافاصله بعد از پرواز، اوج گرفتیم و ارتفاع خود را به مرور افزايش داديم تا اين‌كه به حدود 33000 پايي رسيديم. در همين لحظه شكاري هاي اف 14 نيز با كد حضور خود را در منطقه اعلام کردند.


چند ثانيه بعد اف 14 ها را ديدم كه هر كدام در يك سمت فرميشن جاي گرفتند. با حضور اف 14 ها دلگرمي خاصي گرفته بوديم چون آنها مي توانستند با رادار قدرتمند خود هر گونه تهديد هوايي را از كيلومترها دورتر شناسايي و آن را هدف قرار دهند .


دقايقي بيشتر نگذشته بود كه رادار به ما هشدار داد كه چهار فروند هواپيماي ميراژ دشمن به سمت شما مي آيند و در حال حاضر با شما 60 مايل فاصله دارند . ثانيه هايي بعد هواپيماهاي اف 14 به من اطلاع دادند كه دو فروند از سمت راست و دو فروند از سمت چپ به ما نزديك مي شوند . همزمان ديدم كه اف 14 ها در حال جدا شدن از ما هستند و كاملا خود را آماده درگيري مي كردند .هواپيماي دشمن هدف قرار گرفت ولي


با توجه به توجيهات قبل از پرواز قرار بود اگر با هواپيماهاي دشمن روبرو شديم تا 20 مايلي آنها ادامه بدهيم و در صورت درگير نشدن اف 14 ها، ماموريت را كنسل كنيم. روي همين اصل منتظر بودم كه اگر اف 14 ها اقدام به شليك موشك نكردند ماموريت را كنسل اعلام كنم چون هواپيماهاي ما سنگين بود و يك طعمه خوب براي جنگنده هاي دشمن محسوب مي شديم.


 


تمام حواسم به نشانگرهاي رادار بود كه مبادا هواپيماهاي دشمن تغيير سمت دهند و براي ما خطري ايجاد كنند.چيزي نمانده بود كه به 20 مايلي هدف برسيم كه يكي از اف 14ها اقدام به شليك موشك نمود . موشك مرگبار فنيكس از زير اف14 رها شد و لحظاتي بعد در رادار ديدم كه موشك با يكي از هواپيماهاي دشمن برخورد نمود . همه از هدف قرار گرفتن هواپيماي دشمن خوشحال بوديم كه ناگهان اف14 دوم با حالت اضطراب اعلام نمود كه مورد اصابت موشك قرار گرفته است و نمي تواند هواپيما را كنترل كند.


همه سردرگم بوديم كه چه بايد بكنيم يك نفس عيق كشيدم و بلافاصله روي رادار با خلبان اف 14 تماس گرفتم و گفتم كه موقعيت شما دقيقا روي نوار مرزي است اگر حالا اقدام به اجكت نمايي هم نيروهاي خودي هم نيروهاي دشمن به سمتت شليك مي كنند ، به سمت شرق گردش كن و تا مي تواني ادامه بده و سعي كن در سمت 90 درجه كه نزديكي هاي اميديه مي شود اجكت كن . خلبان اف 14 بلافاصله گردش كرد به سمت 90 درجه و از منطقه درگيري دور شدند .


 


هدف را به سختي بمباران كرديم


 


چون قرار بود از ارتفاع بالا بمب ها را پرتاب كنيم، بايد چند كيلومتر قبل از هدف اين كار را انجام مي داديم تا بمب ها درست روي هدف فرود آيند . با هماهنگي با شماره دو پرواز چون حدود 30 ثانيه تا رسيدن به نقطه پرتاب باقي مانده بود تصميم گرفتيم كه ادامه دهيم موقعيت بقدري حساس بود كه اگر ثانيه اي زودتر بمب ها را رها مي كرديم امكان داشت كه بمب ها اشتباها روي نيروهاي خودي فرود آيد كه آن وقت خسارت جبران ناپذيري وارد مي شد .


 


از طرفي هر آن امكان داشت شكاري هاي دشمن بازگردند. پس بلافاصله با علامت دست اشاره كردم كه سرعت را افزايش مي دهيم. خوشبختانه بدون هيچ مشكلي به نقطه پرتاب رسيديم و همگي بمب هاي خود را كه نشانه خشم ملت ايران بود بر سر صداميان ريختيم و بلافاصله به سمت خاك خودمان گردش كرديم. در رادار يكي از اف 14 ها را مي ديديم كه شجاعانه در حال پاسداري از آسمان و اسكورت ما بود . دقايقي بعد از انجام ماموريت ، همگي به سلامت در پايگاه فرود آمديم .


با بررسي‌هايی كه انجام شد متوجه شديم تمامي بمب ها دقيقا بروري هدف اصابت كرده و ضربه‌های سنگيني بر پيكره نيروهاي دشمن وارد شده است.


 


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


 

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,اسلایدر,زندگی نامه
  • کد خبر : 134
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید