درس «ادیسون» و راه «ستاری»

  • 1399/02/06 - 15:09
  • تعداد بازدید: 3631
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

درس «ادیسون» و راه «ستاری»

در عکسی که برای نخستین بار منتشر می شود، منصور ستاری جوان را خانه ادیسون، مخترع مشهور جهان نشان می دهد. عمیقا به فکر فرو رفته است. شاید همان جا است که تصمیم می گیرد وقتی به خانه برمی گردد فقط به فکر ساختن و تبلور نبوغش در خدمت به کشورش باشد؛ اندیشه ای که عملی شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری؛ "توماس ادیسون" در سنین پیری پس از کشف چراغ برق یکی از ثروتمندان آمریکا بشمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود، هزینه می کرد. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.

در همان روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند که آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد. تمام تلاش ماموران فقط جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان ها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پدرش رسانده شود. پسر با خود اندیشید که احتمالا پدرش با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید که پدرش در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند. پسر تصمیم گرفت جلو نرود.

ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سرشار از شادی گفت: "پسر تو اینجایی! می بینی چقدر زیباست! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟ حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله های بنفش بعلت سوختن گوگرد در کنار فسفر بوجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید.کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت. نظر تو چیه پسرم؟" پسر حیران و گیج جواب داد: "پدر تمام زندگی ات در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟ چطور می توانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟"

 پدر گفت: "پسرم از دست من و تو که کاری برنمی آید و مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. الان موقع این کار نیست به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت. در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نوسازی آن فردا فکر می کنیم." یک سال بعد از این حادثه "توماس آلوا ادیسون" مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع های بشر یعنی "ضبط صدا" را تقدیم جهانیان کرد. او "گرامافون" را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

شهید ستاری در طول زندگی خود از انسان های موفق و برتر الگو برداری داشته اند. در یکی از عکس های منتشر نشده از ایشان در طول مدت اقامت یک ساله در ایالات متحده آمریکا که برای گذراندن دوره عملی کنترل رادار انجام شده بود، به خانه «توماس ادیسون» می رود. بررسی عوامل چرایی موفقیت دیگران و مدل سازی آن عوامل در زندگی خود یکی از پیش زمینه های فکری شهید ستاری بوده که در زندگی ایشان نمود بسیاری داشته است.

ستاری آن روزها و در زمانی که ملت ایران زیر شدیدترین فشارها بودند هرگز عقب نشینی نکرد. ستاری آن روز زیبایی های جنگ هشت ساله را دید و به این فکر بود که باید تجهیزات دفاعی ایران، از جمله رادار، موشک و هواپیما را از نوع ساخت.

 اغلب افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند. پر واضح است که آنها به خود و آنچه که انجام می دهند ایمان دارند. به نظر می رسد که رسیدن به عامل موفقیت تنها دلیل افزایش اعتماد به نفسشان نبوده است؛ بلکه روحیه ی خودباوری این افراد و درس گرفتن از دیگران بوده که آنها را به سمت موفقیت سوق داده است.

شهید ستاری یک نمونه از افراد موفق و موثر در طول زندگی خود بوده است. ایشان علاوه بر اینکه در انجام فعالیت های خود عامل موفقیت را نیز داشتند، دارای روحیه "اعتماد به نفس" بالایی نیز بوده اند. خواهر شهید ستاری درباره خصوصیات رفتاری این شهید می گوید:" تیمسار ستاری همانند پدر بود. دکتر نائیجی را برای آموزش آنژیوگرافی به خارج فرستاد تا آموزش ببیند و به دانشجویان ایران آموزش دهد، خودش دوره رادار را گذرانده بود و آموزش می داد، حتی تمام لباسها و ابزار خود را نیز با آنکه برای دانشجویان بزرگ بود، برای آنها برده بود و می گفت: "خیاط داریم که اندازه آنها را درست می کند" تا جایی که حتی بعد از شهادت تقریبا هیچ چیز برای فرستادن به موزه بنیاد شهید و امور ایثارگران نمانده بود".

افراد موفق هیچگاه موانع را باور ندارند و همواره در پی عبور از آنها هستند.

فخری ستاری با اشاره به اینکه شهید ستاری در طول زندگیشان انواع مختلف آموزش ها را برای خود ارتقا می بخشیدند؛ می افزاید: "شهید ستاری، نیرو برای آموزش تربیت می کرد تا میلیاردها تومان سرمایه مملکت خارج نشود، در حالی که الان اوضاع تا حدودی متفاوت است؛ خلبانی یاد گرفت و تمام دانسته های خود را پیاده کرد."

اما تیمسار منصور ستاری در یکی از صحبت هایش به جوانان توصیه کرد: «باید به فکر برنامه ریزی های اساسی خود باشیم، و از درون خود را بسازیم، برای اینکه اگر بنشینیم به این امید که دیگران به ما کمک خواهند کرد این یک خیال واهی بیش نیست، و با چنین تفکری هیچ کاری از پیش نخواهیم برد.»

 


منصور ستاری در خانه ادیسون، ایالات متحده آمریکا، 1971

 

در عکسی که برای نخستین بار توسط پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری منتشر می شود، منصور ستاری جوان را نشان می دهد که سال 1971 در سفری به ایالات متحده آمریکا از خانه ادیسون دیدن کرده است. چهره اش در حالی که عمیقا به فکر فرو رفته، دیدنی است. شاید همان جا بود که تصمیم گرفت وقتی به خانه برمی گردد، فقط به فکر ساختن و ساختن و ساختن باشد و متبلور ساختن نبوغ ذاتی اش در راستای خدمت به میهن. و این اندیشه را عملی کرد.

امیرسرلشگر منصور ستاری در 15 دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی و همرزمان اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پایان پیام/
  • گروه خبری : عمومی,اسناد,زندگی نامه
  • کد خبر : 444
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید