ابتکار شهید ستاری برای خنثی کردن موشک های «اگزوست»

  • 1399/02/03 - 15:11
  • تعداد بازدید: 1504
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه

ابتکار شهید ستاری برای خنثی کردن موشک های «اگزوست»

با هر فرمانده ای که به صحبت می نشینی، ناگفته های فروانی از شهید ستاری دارد و گویی برای این ناگفته ها نیز پایانی نیست. سرتیب دوم پدافند هوایی آقای «منوچهر عرفانیان» از آن دسته نظامیانی است که سابقه دوستی دیرینه ای با شهید ستاری دارد و در این گفتگو با زوایای مختلف زندگی فرمانده شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره داشته است.

جناب آقای عرفانیان، از نحوه ورود خود به نیروی هوایی و آشنایی با شهید ستاری بفرمایید.


 


در سال 1352 پس از طی دوره عالی توپخانه به نیروی هوایی منتقل و در پدافند هوایی مشغول به خدمت شدم. در همان زمان ستاری را می دیدم که با درجه ستوانی در ستاد بسیار فعال بودند و رابطه ما نیز از همان زمان شد.


سال ها گذشت که من با درجه سرهنگی در ستاد پدافند کشور مشغول به کار بودم و ایشان هم با همین درجه در آن ستاد کار می کردند. پس از روی کار آمدن تیمسار شهید خضرایی، ایشان تغییراتی در پدافند به وجود آوردند، از جمله آنکه معاونت عملیات پدافند هوایی را به ستاری واگذار کردند.


 


در این زمان درجه هر دوی ما سرهنگ بود اما به لحاظ سنوات خدمت، من نسبت به ایشان ارشد بودم. شهید ستاری من را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد اما تا زمانی که درجه جدید ایشان ابلاغ شود، کارها را به من محول کردند و این رویه حدود دو هفته ای طول کشید. هر چقدر که من اصرار می کردم که جناب سرهنگ تشریف بیاورید، قبول نمی کردند تا اینکه درجه جدید شهید ستاری ابلاغ شد و همکاری ما در معاونت عملیات یک سال و نیم طول کشید.


 


در همان زمان تیمسار شهید بابایی در قرارگاه خاتم الانبیاء به طرح ریزی عملیات می پرداختند و شهید ستاری هم به ایشان کمک می کردند (هم زمان با معاونت عملیات پدافند هوایی). بنده هم در اوقاتی که ستاری برای کمک به شهید بابایی به قرارگاه می رفتند، کارهای معاونت عملیات را انجام می دادم تا اینکه پس از مدتی، ستاری به عنوان معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی انتخاب شدند و من نیز جای ایشان را در معاونت عملیات پر کردم.


 


چه ویژگی های شخصی و مدیریتی در شهید ستاری وجود داشت که همگان را مجذوب خود کرده بود؟


 


او یک افسر باهوش و یک مدیر مدبر بود و تخصص ایشان در نیروی هوایی چنان بود که با وجود اینکه خلبان نبودند اما در زمان فرماندهی بر نیروی هوایی، همه افسران و خلبانان ایشان را پذیرفتند و باید بگویم که نیروی هوایی در زمان ستاری متحول شد.


 


برخورد ایشان با نیروهای زیر دست بسیار محبت آمیز بود. ضمن آنکه توجه و قدردانی ایشان از اقدامات صورت گرفته چنان بود که نیروها را به خلاقیت وا می داشت. همین مسئله موجب شد تا نیروها به سمت تولید جنگ افزار هم پیش بروند و برای نمونه توپ های 23 میلیمتری هم برای خودمان ساختیم.


 


ستاری در زمان فرماندهی خود، یک خصیصه مهم را همواره حفظ کرد و آن هم بازرسی و سرکشی دائمی از نیروها و پایگاه های مختلف در سراسر کشور بود. ایشان در بازدید های نکاتی را به پرسنل منتقل می کردند و از آنجایی شخصیت ایشان برای همه افراد مورد پذیرش بود، با جان و دل توصیه ها را می پذیرفتند.


 


زندگی شخصی ایشان هم برای من خیلی جالب بود، به خصوص آنکه هیچ وقتی برای به بطالت گذراندن نداشت. برای نمونه شهید ستاری در منزل خود یک ماشین چوب بری داشت که در اوقات فراغت خود با آن کار می کرد و برخی از ماکت های هواپیما را خودشان دست می کردند.


 


ایشان یک مجموعه از ماکت های هواپیماهای موجود در دنیا را از ایران و سایر نقاط جهان گردآوری کرده بودند. شهید ستاری از این ماکت ها از چند جهت استفاده می کردند. اولا اگر نمونه ای از آن هواپیما در ایران وجود نداشت، با استفاده از آن ماکت توضیحاتی در مورد هواپیما و جنگنده ارائه می کردند. ثانیا در نمایشگاه های تخصصی این ماکت ها را به نمایش می گذاشتند که برای بازدیدکنندگان و کارشناسان بسیار جذاب بود. آخرین استفاده شهید ستاری از آن ماکت ها هم تقدیم تمامی آنها به موزه نیروی هوایی بود که با این کار هم خدمتی ماندگار به نیروی هوایی ارائه دادند.


 


یک فرد خودساخته و متکی به نفس به معنای واقعی کلمه بود. یک روز به دفتر آمد و به من گفت: «حاجی با ماشین خودم تصادف کردم». شهید ستاری در آن زمان یک خودروی گالانت داشت که با آن سر کار می آمد. در یکی از روزها یک ماشین با او تصادف کرد و در اثر این حادثه گلگیر جلوی ماشن بسیار آسیب دید و نیاز به یک صافکار حرفه ای داشت.


 


من به ایشان گفتم که یک صافکار خوب می شناسم، اگر میخواهی معرفی کنم. شهید ستاری گفتند که خودم بلدم و انجام می دهم! بعد از یک ماه به من گفت که کار ماشین تمام شده است و من بسیار کنجکاو شدم که نتیجه کار را ببینم. وقتی ماشین را دیدم بسیار متحیر شدم؛ انگار یه صافکار و نقاش حرفه ای این کار را انجام داده بود و ماشین را مثل روز اول خودش درآورد.


 


به تحولات شهید ستاری در نیروی هوایی اشاره کردید. این تحولات شامل جه مواردی می شد که همه از آن می گویند؟


تحولاتی که شهید ستاری در نیروی هوایی به نام خود ثبت کردند در زمینه های متعددی قابل اشاره است؛ در زمینه آموزش افسران، حل مشکل همافران، ارتقای سطح رفاه پرسنل و... تحولاتی ایجاد کردند که تا پیش از این نمونه نداشت.


همافران در زمان فرماندهی تیمسار خاتم بر نیروی هوایی (فرمانده نیروی هوایی در زمان پهلوی و همسر فاطمه پهلوی) به عنوان کمک مهندس استخدام شدند. آنها پس از انقلاب گفتند که چون ما به عنوان کمک مهندس استخدام شدیم، هم باید با لباس شخصی در محل کار حاضر شویم و علاوه بر این حق فنی هم دریافت کنیم که حق فنی به آنها پرداخت می شد اما از میزان کم آن ناراضی بودند. این موضوع مشکلاتی را در نیروی هوایی ایجاد کرده بود.


شهید ستاری برای حل این مشکل، همه همافران را با توجه به سنواتی که داشتند در ستاد نیروی هوایی آوردو به همه آنها درجه داد تا مشکل آنها حل شود. این ابتکار شهید ستاری واقعا به وضع همافران سر و سامان داد و کار آنها را حل کرد.


تاسیس دانشگاه خلبانی از دیگر خدمات ارزنده شهید ستاری بود که پشتوانه علمی مورد نیاز این نیرو را برای همیشه تضمین و بیمه کرد. همانطور که در ابتدا عرض کردم، بنده پس از طی دوره عالی توپخانه از نیروی زمینی به نیروی هوایی منتقل شدم و هم زمان با من 10 سروان دیگر و 33 ستوان دوم نیروی زمینی به نیروی هوایی آمدند.


از آنجایی که نیروی هوایی فاقد دانشکده برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز خود بود، این روال همه ساله تکرار می شد و افسران و درجه دارها از سایر نیروها وارد نیروی هوایی می شدند. تا اینکه شهید ستاری، دانشکده خلبانی را تاسیس کرد و آنچه که مورد نیاز کادر فرماندهی نیروی هوایی بود، در همین دانشکده آموزش دیدند.


سر و سامان دادن به جنگنده های اف 14 در زمان جنگ از دیگر اقدامات شایسته شهید ستاری بود. من در آن زمان فرمانده پایگاه بوشهر بودم و از اف 14 به دلیل توانایی بالایی که داشت برای گشت زنی در منطقه استفاده می کردیم. این جنگنده در منطقه با سرعت زیادی گشت زنی می کرد و اطلاعات مورد نیاز را در اختیار رادار قرار می داد.


توانایی های اف 14 زمانی برای ما محسوس تر می شود که در نظر داشته باشیم با سر و سامان دادن به آن، کار اسکورت نفتکش ها صورت گرفت و حتی به اقتصاد کشور هم کمک کرد.


نظم دادن به وضع ظاهری پرسنل هم از اقدامات موثر شهید ستاری بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل مشکلاتی که به وجود آمده بود، برخی افسران حتی از پوشیدن لباس امتناع می کردند و با لباس نظامی در جامعه حاضر نمی شدند. شاید شما خبر نداشته باشید که در رژیم گذشته یکی از شروط کار این بود که افسران و درجه داران می بایست در همه حالات با لباس نظامی تردد می کردند و خیلی برای نیروی هوایی و سایر نیروهای ارتش اهمیت داشت.


اما پس از انقلاب برای مدتی اوضاع به هم ریخت و افسران این کار را انجام نمی دادند. جالب آنکه حتی بزرگانی چون شهید بابایی هم چنان تقیدی به لباس نداشتند و حتی خاطرم هست که یک بار قصد ورود به منطقه را داشتند که به دلیل نداشتن لباس فرم و اتیکت، دژبان در ابتدا او را نشناخت و با شناسایی ایشان توسط یکی از نیروهای حاضر در دژبانی وارد منطقه شدند.


شهید ستاری(در زمانی که معاون عملیات پدافند بودند) یک روز مسئولان سایر نیروها را نیز جمع کردند و گفتند که باید برای همه افراد لباس جدید بدوزیم و آنها را ملزم به پوشیدن آن کنیم.


در طی مدت کوتاهی برای همه نیروها لباس دوخته شد و به هر نفر دو کلاه داده شد تا دیگر مشکلی نداشته باشند. از آن به بعد بود که وضع ظاهری پرسنل نظم پیدا کرد که این موضوع را هم مدیون پیگیری های شهید ستاری هستیم.


بسیاری شهید ستاری را با رادار می شناسند. شما چه ابتکارات راداری از ایشان دیدید؟


دقیقا همین طور است! تسلط شهید ستاری بر مباحث مختلف رادار چنان بود که در هر ایستگاه رادار که می رفتند، تمام همافران و نیروهای فنی در مقابل ایشان حرفی برای گفتن نداشتند و تسلط ایشان بر رادار عجیب و غریب بود.


این تسلط در بازه های مختلف جنگ تحمیلی به کمک نیروی هوایی آمد. در یکی از از آن بازه ها، رادارهایی که در اختیار داشتیم در برخی نقاط حساس کور بود و برای مثال حادثه نیروگاه نکاء به وجود آمد. در آن حادثه جنگنده های عراقی با نفوذ در نقاط کور و در سطح دریا تا نیروگاه نکاء جلو آمدند و بمب خود را در نیروگاه رها کردند. علت اصلی این پیشروی نیز قدیمی بودن سیستم رادار ما بود.


شهید ستاری بعد از این حادثه دستور خرید رادارهای جدید را صادر کردند. نکته جالب توجه آنکه تسلط ایشان بر نکات فنی رادارها آن چنان زیاد بود که زمان خرید در انگلستان و چین، فروشندگان رادار هم تعجب کرده بودند. با وجود آنکه ما تا آن زمان رادار سه بعدی نداشتیم اما ایشان اطلاعات بسیار خوبی در رابطه با نکات منفی و برجستگی های این رادار را در اختیار تیم خرید قرار دادند.


در آن زمان دکتر روحانی (به عنوان رییس ستاد پدافند کشور) با شهید ستاری برای خرید رادار رفته بودند که از اطلاعات شهید ستاری بسیار استفاده کردند.


همین تسلط ایشان بود که موجب شد شهید ستاری در جنگ طرحی را پیاده و موشک های ضد رادار عراق را خنثی کند. تمام موشک های ضد رادار که در اختیار عراق قرار داده بودند(مانند اگزوست) مستقیم به دیش های رادار ما برخورد می کرد و دو سایت موشکی هاگ را منهدم کرده بود.


شهید ستاری برای خنثی کردن خاصیت این موشک ها، به همافران مستقر در رادار دستور داده بود که به محض شناسایی یک موشک یا هواپیما، در فواصل زمانی کوتاه (5 ثانیه ای) رادارها را خاموش و روشن کنند تا بدین وسیله موشک ها از مسیریابی ناتوان و در میانه راه منهدم شوند.


 امیرسرلشکر منصور ستاری ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه اصفهان به همراه تعدادی از افسران بلندپایه نیروی هوایی به شهادت رسید. یاد و نام او و دیگر شهیدان دفاع مقدس گرامی باد.


 پایان پیام/


گزارش از پایگاه اطلاع‌رسانی شهید ستاری


منبع: ماهنامه یاران شاهد

  • گروه خبری : عمومی,برگزیده ها,اسلایدر,زندگی نامه,مصاحبه ها و سخنرانی ها
  • کد خبر : 472
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید